دکتر رئیس دانا عزیز ما از میان ما رفت، مردی از جنس مردم و رنگ مردم
دکتر فریبرز رئیس دانا در ۲۹ دی ۱۳۲۷ در تهران چشم به جهان گشود. زادگاه خانوادگیاش روستای ابراهیمآباد (بوئینزهرا) و پدرش یکی از خرده مالکان این منطقه بود. دکتر رئیس دانا تابستانهای دوران کودکی را در ابراهیمآباد گذراند. او دوران تحصیل را در دبستان مولوی در محله شاپور تهران و دبیرستان حکیم نظامی در محله خانیآباد سپری کرد. در تابستانهای دهات، جایگاه او به عنوان خانزادهای تهرانی که حتی در روستا در خانهای آجری میزیست و حمام روستا برایش قُرُق میشد، در تضاد با جایگاه و وضعیت معیشت اهالی روستا و خانههای کاهگلی آنان بود. همین تجربه اولین جرقههای تفکر و پرسش درباره نابرابری اجتماعی را در او روشن کرد. به گفته خودش در مقاله درسی از قصه «بوق حمام»، “از این اختلاف پتانسیل اجتماعی، ناخواسته نیرویی عظیم ذخیره میکردم تا نوبت به پاسخ فراخوانهای سیاسی زمانهام برسد”. او بعدها زمینهای پدر را به کشاورزان بخشید و وصیت کرد که در همانجا به خاک سپرده شود. دوران نوجوانی دکتر رئیس دانا همزمان با بحثهای ملی شدن صنعت نفت و کودتای ۲۸ مرداد بود. او در دهه ۱۳۴۰ در ۱۶ سالگی به عضویت جبهه ملی دوم به بنیانگذاری دکترمحمد مصدق درآمد. او که عضو سازمان جوانان جبهه ملی ایران بود چند بار هم بازداشت شد. دکتر رئیس دانا به دکتر محمد مصدق علاقه و احترام زیادی پیدا کرد که این علاقه بعدها نیز با وجود نقدهایش در مورد دکتر مصدق ادامه یافت. او شعر «قطعهای آرام، از درون بیتاب» را هم در سال ۱۳۴۵ درباره مصدق سروده است. کم کم طی دوره دانشگاه و بعد از آن، گرایش فکری و سیاسی دکتر رییس دانا تغییر کرد. دکتر فریبرز رئیس دانا لیسانس اقتصاد و فوق لیسانس این رشته در گرایش اقتصادسنجی را در دانشگاه ملی ایران گذراند. بعد از اتمام درس به عنوان مربی آموزشی در دانشگاه ملی مشغول به کار شد و چند دانشگاه دیگر نیز تدریس کرد، تا این که بازداشت و مجبور به خروج از ایران شد. در زمان فعالیت در دانشگاه دکتر رئیس دانا به چند دلیل از جبهه ملی به سمت جریانهای آن موقع گروید. تغییر رویکردهای جبهه ملی، تحولات فکریاش، ارتباط با افرادی مانند احمد جلیل افشار، ابوالحسین ضیا ظریفی و بیژن جزنی در سالهای دورتر، فضای دانشگاهی در ایران و سپس در خارج از ایران. ساواک او را در ایران دستگیر و مدتی زندانی کرد که بعد آزاد شد. او با پاسپورت جعلی به آلمان، ترکیه، بیروت، بلغارستان و سرانجام به انگلستان رفت. در انگلستان رشته اقتصاد را در مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن خواند. دانشگاه معتبر و معروفی که در آن زمان پایگاه دانشجویان چپگرا شده بود. یکی از استادانش آمارتیا سن نظریهپرداز تاثیرگذار مفهوم عدالت اجتماعی در دوران معاصر بود. پایان نامه دکتر رییسدانا درباره «مهاجرت کارگران از روستا به شهر در کشورهای توسعه نیافته» بود. او مدتی هم در مدرسه اقتصاد لندن به عنوان استادیار ریاضیات اقتصادی کار کرد و چند دوره تکمیلی را گذراند از جمله «اقتصاد تکنولوژی». همچنین مدتی رشته جمعیتشناسی اقتصادی (جامعه کارگری و کشاورزی) را در دانشگاه سیتی خواند اما آن را نیمهکاره رها کرد.
دکتر فریبرز رئیس دانا پس از انقلاب ۱۳۵۷ به ایران بازگشت. او در ایران به فعالیتهای دانشگاهی و پژوهشی در رشته اقتصاد و همچنین به کنشگری اجتماعی و سیاسی خود ادامه داد. برای نمونه او یکی از اعضای اصلی کانون نویسندگان ایران به ویژه در دهههای شصت و هفتاد بود و سهم چشمگیری در مبارزه برای آزادی قلم و اندیشه داشت.
دکتر رئیس دانا از سوی دانشگاه های تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبایی، علوم بهزیستی و توانبخشی تهران دعوت بکار شد تا درسهای مربوط به اقتصاد را تدریس کند. او استاد راهنما و مشاور چند پایان نامه بود. اما جریان غالب و ساختار رسمی با طرز فکر او سازگاری نداشت. همکاریاش با دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی بیشتر از همه دوام آورد. در سال ۱۳۷۸ مسئول شورای علمی سمینار «فقر در ایران» به همراه سایر اساتید آنجا شد و سال بعد انتشارات دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی مجموعه مقالات این سمینار را در کتاب فقر در ایران منتشر کرد. در سال ۱۳۷۹ «گروه پژوهشی رفاه اجتماعی» دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران تاسیس شد. دکتر رئیس دانا در این گروه آموزشی به پژوهش، تدریس اقتصاد و اقتصاد رفاه و مشاوره و راهنمایی چند پایان نامه مشغول شد. دکتر رئیس دانا همچنین دبیر جلسات هیئت کارشناسی ماهنامه صنعت حمل و نقل بود.
عکس الهام ذرقانی ماهنامه صنعت حمل و نقل
دکتر رئیس دانا در سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۵ عضو شورای پژوهشی موسسه داریوش بود. در این موسسه درباره اقتصاد مواد مخدر و جنبههای دیگر آن با رویکرد انتقادی پژوهشهای ارزشمندی انجام داد. از هنگامی که فصلنامه رفاه اجتماعی بنیان نهاده شد تا پایان عمر از اعضای اصلی تحریریه این فصلنامه بود و علاوه بر آن در حوزههای فقر، رفاه و آسیبهای اجتماعی مقالههای مهمی در این نشریه نوشت. دکتر رئیسدانا همواره در برگزاری مراسم مهم نقش داشت، از جمله تشییع پیکر احمد شاملو در مرداد ۱۳۷۹ از مقابل بیمارستان ایرانمهر، و همچنین تلاش برای برگزاری مراسم سالانه سالگرد شاملو در امامزاده طاهر که گاه با ممانعت نهادهای امنیتی روبرو میشد و گاه همراهی نهادهای رسمی را داشت.
محمد جعفر پوینده نویسنده قربانی قتلهای زنجیرهای در پاییز ۱۳۷۷ ظهر روزی که ربوده و کشته شد، ناهار را با دکتر رئیسدانا صرف کرده بود. آنها نگران محمد مختاری بودند که اخیراً مفقود شده بود. پوینده به رئیسدانا گفت حس میکند تعقیبش میکنند. به همین دلیل آنها با هم از دفتر خارج شدند. پایین دفتر با یک سواری مسافرکش مواجه شدند که اصرار داشت آنها را سوار کند. رئیسدانا گفت “من بهخاطر درخواست قبلی از تاکسی تلفنی امتناع کردم اما احساس کردم سواری به دنبال جعفر پوینده راه افتاد. چند ساعت بعد خبر محمد مختاری پخش شد و به گمانم همان ساعتها نیز جعفر را خفه کرده بودند”.
در ۲۰ دسامبر ۲۰۱۰ برابر با ۲۸ آذرماه ۱۳۸۹ دکتررئیس دانا در گفتگویی با تلویزیون بیبیسی درباره طرح هدفمندی یارانهها با انتقاد از این سیاست و «نئولیبرالی» خواندن آن گفت: “دولت آقای احمدینژاد از طریق شوک درمانی وارد نشده، از طریق توهّم درمانی وارد شده. یارانهها را در واقع و به تدریج و قطعه قطعه حذف کردهاند و حالا دارند به جای آنها مقداری پول به حساب مردم میریزند تا از توهّم پولی مردم محروم استفاده کنند. دولتهای قبل از دولت آقای احمدی نژاد هم میخواستند یارانهها را حذف کنند اما توان و نیروی نظامی نداشتند. من از یارانه برای طبقات محروم دفاع میکنم اما این جور که یارانهها را قطع کنی و به جای آن پولی بدهی به رفاه همگانی نمیانجامد”. سپس در نیمه شب دکتر رئیس دانا در منزل شخصیاش بازداشت شد و به مکان نامعلومی انتقال یافت. او یک ماه در بند امنیتی ۲۰۹ در بازداشت به سر برد. شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی محمد مقیسه، او را به یک سال حبس محکوم کرد. دکتر رئیس دانا در خرداد ۹۰ از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس تعزیری محکوم شد. در متن حکم دادگاه، «عضویت در کانون نویسندگان، صدور بیانیه علیه سانسور، مصاحبه با رسانههای بیبیسی و صدای آمریکا و متهم کردن جمهوری اسلامی ایران به آزار و تجاوز و شکنجه زندانیان» از دلایل صدور حکم اعلام شده بود. پس از سخنرانی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در حمایت از جنبش والاستریت در ۷ آذر ۱۳۹۰، احضارها و بازجوییهای او بیشتر شد. دکتر رئیس دانا در اول خرداد ۱۳۹۱، جهت اجرای حکم یک سال زندان خود بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. او ۲۶ فروردین ۱۳۹۲ از زندان اوین آزاد شد اما از آن پس تدریس و فعالیتهای دانشگاهیاش محدود شد. دکتر رئیس دانا در تاریخ هشتم مرداد ماه ۱۳۹۶ قبل از سخنرانی در سندیکای رانندگان اتوبوس استان تهران توسط نیرویهای انتظامی و امنیتی بازداشت شد و از ورود وی به جلسه جلوگیری شد.
انجمن اقتصاددانان خاورمیانه که خود را نهادی بینالمللی، متشکل از بعضی از اقتصاددانان علاقهمند به مسایل خاورمیانه معرفی میکند، در بیانیهای نوشت: “در حالی که در جوامع دموکراتیک، دانشمندان و دانشگاهیان آزادند و حتی تشویق میشوند تا در گفتگو درباره مسایل مربوط به امور سیاستهای عمومی مشارکت کنند، رئیس دانا به دلیل بیان دیدگاه تخصصیاش در مورد وضعیت اقتصادی ایران و سیاستهای دولت بازداشت شدهاست”. کانون مدافعان حقوق کارگر که دکتر رئیس دانا، یکی از اعضای آن بهشمار میرفت، در بیانیهای نوشت که دستگیری این اقتصاددان چند ساعت پس از آن صورت گرفت که او اعلام کرد که اجرای هدفمندسازی یارانهها، به معنای “فشردن گلوی کارگران و زحمتکشان و حمله همهجانبه به سفره خالی آنان است”.کانون مدافعان حقوق کارگر با اشاره به اینکه بازداشت دکتر رئیس دانا به منزله تلاش برای ایجاد فضای قبرستانی و اجحاف بر مردم است، خواستار آزادی بیقید و شرط و فوری او شد و افزود دکتر رئیس دانا هیچ جرمی جز بیان خواستههای کارگران و زحمتکشان مرتکب نشدهاست”. همچنین ۴۰ استاد ایرانی دانشگاههای خارج از کشور با محکوم کردن بازداشت دکتر فریبرز رئیس دانا، که به گفته آنان، بهطور پیگیر، سیاستهای اقتصادی و اجتماعی حکومت اسلامی را به نقد کشیدهاست، نوشتند: دولت آقای محمود احمدینژاد، در برابر بحران روزافزون اقتصادی و سیاسی ایران و در تدارک اجرای سیاست بحثانگیز حذف یارانهها، تلاش میکند تا منتقدانی همچون دکتر رئیس دانا را خاموش کند. آنان خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط آقای دکتر رئیس دانا و دیگر زندانیان سیاسی و فعالان مدنی شدند. بیش از ۲۳۰ فعال سیاسی و مدنی در نامه دیگری از بازداشت دکتر رئیس دانا انتقاد کردند. کانون نویسندگان ایران نیز در بیانیهای نوشت: “در کشوری که بهتازگی نمایندهاش در کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد اعلام کرد ایران آزادترین کشور جهان است، اقتصاددانی را ظاهراً به اتهام اظهارنظر درباره “طرح تعدیل اقتصادی و حذف یارانهها” بازداشت میکنند.
پس از آزادی از زندان، چنان که خود میگفت، “سابقه ۳۵ سال کار دانشگاهی دارم اما فقط ۶ – ۷ سال کلاس رفتهام”. او تعداد زیادی پژوهشهای مستقل و متعهد دارد که به میل خود و با حمایت مالی میراث خانوادگی خودش و کارهای مزدیاش انجام میداد. بیشتر کارهای مزدی او در زمان، خدمات مشاورهای و پژوهشی در زمینه مسایل اقتصادی به ویژه اقتصاد شهری، جمعیتشناسی و جامعهشناسی شهری بود. مدتی نیز مدیر گروه پژوهشهای اقتصادی موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی بود و مقالاتی نیز در حوزه رفاه و تامین اجتماعی نوشت. دکتر رئیس دانا مصداق اپوزسیون نجیبی بود که بارها گفته بود نه قدرت میخواهد، نه ثروت و نه جاسوسی میکند، بلکه آرمانخواهی است که برای رسیدن به آرمانش تلاش میکند. او کمونیست را قبول داشت، اما آن را بی عیب و نقص نمیدانست . او معتقد بود مسئله اصلی امروز ایران و جهان بیعدالتی است و هر کس به هر آرمانی باور دارد باید علیه بیعدالتی فعالیت کند و نظم حافظ بیعدالتی را به هم بریزند، شرافت و صداقت و اعتقاد به آرمانش چنان درخشان بود که حتی سختترین مخالفانش را به تمجید از او و تلاشهای بدون توقفش وا میداشت . دکتر رئیسدانا خوشپوش بود و کراوات میبست. این شیکپوشی از نظر وی نوعی مقابله عملی و نظری با روندهای لمپنیسم اجتماعی بود که در جامعه ایران اوج میگرفتند و البته نشان دادن گرایش دکتر رئیس دانا به غیرکانفورمیست بودن، اما نه هرگز یک ژست و ادای روشنفکرانه یا چیزی از این دست نبود.
دکتررئیسدانا اقتصاد دانی بود که علاوه بر فعالیت تخصصی در زمینه پژوهش و تدریس رشته اقتصاد، به فعالیتهای سیاسی، اجتماعی، ادبی و مطبوعاتی نیز میپرداخت و در جریانهای روشنفکری در ایران به حوزه دموکراسی، عدالت اجتماعی و سوسیالیسم علاقهمند بود. با سیاستهای لیبرالی و نولیبرال مخالف بود و آنها را مغایر با منافع کارگران و زحمتکشان میدانست. نگاه او معطوف به قدرت نبود و با صاحب منصبان معاشرت نداشت. و ضمن داشتن دانش اقتصادی بالا، مسائل جهانی را بسیار خوب میشناخت و همچنین در حوزههای هنر و فرهنگ مانند نقاشی، شعر، ادبیات، سینما و مسائل علوم اجتماعی نیز با اطلاعات بود. دکتررئیسدانا استدلال می کرد که شکاف مطلق در جهان افزایش یافتهاست. در نتیجه شکاف بین کشورهای دارا و فقیر افزایش یافتهاست و این افزایش شکاف مطلق، نتیجه اجرای سیاستهای اقتصادی نولیبرالی است. همین وضعیت در داخل ایران نیز حاکم است. دکتر رئیسدانا منتقد معروف و جدی سیاستهای تعدیل اقتصادی در دوران سازندگی و خصوصیسازی در ایران بود. او خودش را از مدافعان عدالت اجتماعی معرفی میکرد و در پاسخ به این سؤال که سرمایهداری را نفی میکند یا نه، به الشرق الاوسط گفته بود: “سرمایهداری را نه یکسره میتوان نفی کرد نه یکسره پذیرفت. من از آن دسته آدمهای افراطی نیستم که یا عاشق بازار باشم یا عاشق استالین. من از عدالت اجتماعی صحبت میکنم. افراطی نباید فکر کرد. سرمایهداری ارزشهای فراوانی را هم ایجاد کرده و هنوز دارد به وجود میآورد”. از نظر دکتر رئیس دانا “آزادسازی اقتصادی همان آزادی در اقتصاد و سیاست نیست” و از این رو منتقد “انتقال منابع و سرمایهها به گروههای خاص” بود. دکتر رئیسدانا بر این نظر بود که “اقتصاد ایران گروگان گروههای خاص است و تنها دست به دست میشود” و دولتها را تنها لایه رویی میدانست. معیاری که دکتر رئیس دانا برای ارزیابی دولتها داشت، طرز برخورد هر دولت با سندیکاها و تشکلها و بهایی که به آنها میدادند بود. به همین دلیل منتقد جدی سیاستهای پیشین و حاضر ایران بود. او بنا به همین معیار معتقد بود دولت احمدینژاد راستترین دولت بود. تفاوت دکتر رئیس دانا با اقتصاددانان نهادگرا در این بود که نهادگراها از دولت حاضر ایران حمایت می کنند اما دکتر رئیس دانا موافق دولت حال حاضر ایران نیز نبود. هر دو گروه مخالف دولت آقای محمود احمدینژاد بودند.
دکتر رئیس دانا مشکل ذاتی خصوصیسازی را این میدانست که «آن بخش خصوصی که میخواهد از هیچ و پوچ ساخته شود، از یک سری رانتها بهره میبرد» و با اجرای سیاست تعدیل ساختاری به جای آن که منابع ملی در اختیار مردم قرار بگیرد، به بخشهایی «تحت عنوان خصوصی» منتقل میشود. دکتر رئیس دانا مخالف تجارت خارجی به روش مرسوم، عضویت در سازمان تجارت جهانی، خصوصیسازی، گسترش بانکها و حذف نظارت بر آنها و موافق دادن کوپن حمل و نقل رایگان به کارگران و بالا بردن دستمزد کارگران بود.
دکتر رئیسدانا دلار را «یک پول سلطهگر امپریالیستی» میدانست که در دولت ریچارد نیکسون در ۱۹۷۱ این سلطه مستحکمتر شد. مبادلات جهانی و ذخیرهسازی جهانی با دلار انجام و هر بار که بخواهد پول جانشینی ایجاد شود، با سرکوب مواجه میشود مانند سقوط دولت قذافی و کشتار در لیبی. برای سازندگان دلار جایگزین انواع توطئهها، تحریمها و گرفتاریها ایجاد میشود. حتی روسیه با کاهش مصنوعی قیمت نفت با کمک عربستان سعودی، کنترل میشود تا قصد ایجاد ارز جایگزین نداشته باشد. دکتر رئیسدانا منتقد معروف و جدی سیاستهای تعدیل اقتصادی در دوران سازندگی و خصوصیسازی در ایران بود. دکتر رئیسدانا معتقد بود سیستم ایران نولیبرالیسم است و با فساد در ایران پیوند خوردهاست. به عبارتی، نولیبرالیسم «به جان جامعه ایران افتاده» و در حال نابود کردن آن است. همچنین همه روندهای اجتماعی – انسانی در جامعه ایران را کالایی شده میدید. همچنین او معتقد بود جامعه ایران به فضای باز سیاسی و اجتماعی نیاز دارد. دکتر رئیسدانا معتقد بود وقتی شکاف طبقاتی به شکلی تاریخی- انضمامی مورد بررسی قرار میگیرد، درمییابیم ریشه آن اجرای سیاستهای تعدیل ساختاری است. این سیاستگذاریهای اقتصادی نولیبرالی از دولت سازندگی شروع شد و به طور ذاتی موجب تشدید شکاف طبقاتی گردید. به گفته دکتر رئیس دانا، “به زبانی ساده، این سیاستها ثروتمندان را ثروتمندتر و فقرا را فقیرتر کرد”. سیاستهای تعدیل ساختاری شامل مواردی مانند این میشوند: “کاهش حمایتهای رفاهی و دستمزدی، قانون حداقل دستمزد، کاهش سیاستهای رفاهی و یارانهای، پروژه خصوصیسازی در ایران، ایجاد بنگاههای بزرگ «خصولتی”. دکتر رئیس دانا معتقد بود زیرساختها در اقتصاد ایران تا حدودی ایجاد شدند، اما این زیرساختها هیچگاه در خدمت توسعه همگانی قرار نگرفتند. به گفته دکتر رئیس دانا “احتمالاً اجرای این سیاستها با بخشی از لایههای اقتصادی مراکز قدرت، آمیختگی دارند، منتها دولتهای مختلف به شکلهای مختلفی این سیاست را پیش بردهاند”. دکتر رئیس دانا برای داشتن دیدگاه صحیح از شکاف طبقاتی، استدلال میکرد که باید شکاف مطلق را اندازهگیری کرد نه شکاف نسبی را. این شکاف طبقاتی محرومیتهای تحصیلی و آموزشی را افزایش داد. به عقیده دکتر رئیس دانا دولت ایران در روابط بینالمللی سطحی کاری میکند، به مباحث سطحی میپردازد، برخوردهای سیاسی مقابلهای را به جای روابط اساسی اقتصاد سیاسی مینشاند و متوجه سلطه دلار نیست.
دکتر رئیس دانا دولت آقای احمدینژاد را راستگراترین دولت میدانست و گفته بود: “زمان احمدینژاد اتحادیههای کارگری بیشترین ضربه را خوردند. بیشترین واردات در دوران او انجام شد. سندیکاها در این دوره تعطیل شدند. نظارتها در این دوره برداشته شد و بیشترین خصوصیسازی در این زمان انجام شد و صندوق بینالمللی پول به خاطر خصوصیسازی از احمدینژاد تشکر کرد”. دکتر رئیس دانا در چالش قرارداد شرکت ترک سل با ایران حامی مجلس بود که سهام این شرکت را از ۷۰٪ به ۴۹٪ کاهش داد. او این کار مجلس را مطابق قانون اساسی ایران میدانست که «در قوانین ناظر بر سرمایهگذاری خارجی حق مجلس در نظارت و تأیید قراردادهای خارجی تصریح شدهاست و این امتیاز اقتصادی را مربوط به اصل حاکمیت ملی کشورها میدانست. اما معتقد بود در صورت کارآمدی دولت در برگزاری مناقصههای بینالمللی به صورت شفاف، قطعاً امکان یافتن شرکای دیگر میتوانست وجود داشته باشد. دکتر رئیس دانا هدف تحریمهای آمریکا علیه ایران را تحت فشار قرار دادن مردم برای شورش و تغییر حکومت میدانست. به گفته او: “فکر میکنند با زیر فشار قرار دادن مردم، باید از آنها مردمی ساخت که برای تغییر اساسی در کشور اقدام کنند. این روش قابل قبولی برای آزادیخواهان نیست اما ممکن است چنین اتفاقاتی بیفتد”. او تحریمها را موجب شدیدتر شدن فاصله طبقاتی میدانست چرا که ثروتمندان هم با ساخت قدرت در ایران روابط دارند و هم در اثر تورم ارزش داراییها و حاشیه سودشان بالاتر میرود. اما در این تورم دستمزدها افزایشی پیدا نکرد. اما تحریمکننده خواهان حرکت چپگرایانه در ایران نیست چون در راس خواستههای حرکت چپ گرایانه، حذف مداخله آمریکا و امپریالیستها در کشور است. دکتر فریبرز رئیس دانا، تالیفات و نوشته های بسیاری در حمایت از حقوق کارگران و مزدبگیران دارد و در رابطه با احقاق حق این طبقه از جامعه، تلاشهای بسیار کرده است. دکتر فریبرز رئیس دانا در عین حال از اعضای کار زار لگام ( لغو گام به گام اعدام) در ایران بود.
عناوین مهمترین تالیفات دکتر رئیس دانا:
- پول و تورم، نوشته فرخ قبادی، فریبرز رئیسدانا، تهران: پیشبرد: پاپیروس، ۱۳۶۸.
- کم توسعگی اجتماعی-اقتصادی، تهران: نشر قطره، ۱۳۷۱.
- اموز و نیها: چهارده مقاله در گسترده ایران و جهان، تهران: سمر، ۱۳۷۱.
- بررسیهایی در آسیبشناسی اجتماعی ایران، تهران: سازمان بهزیستی کشور، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، ۱۳۷۹؛ چاپ دوم: دفتر پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۸۰.
- بررسیهای کاربردی توسعه و اقتصاد ایران (۳ جلد)، تهران: چشمه، ۱۳۸۰.
- اقتصاد سیاسی توسعه، تهران: نگاه، ۱۳۸۱.
- دموکراسی در برابر بیعدالتی، تهران: علم، ۱۳۸۱.
- جهانیسازی قتل عام اقتصادی، تهران: نگاه، ۱۳۸۳.
- رویکرد و روش در اقتصاد، تهران: آگاه، ۱۳۸۳.
- گفتآمدهایی در شعر معاصر ایران: زمینههای اجتماعی و سیاسی، تهران: دیگر، ۱۳۸۵.
- آزادی و سوسیالیسم: چند بحث و نظر، تهران: دیگر، ۱۳۸۵.
- یادی از خیالی (دفتر شعر)، تهران: نگاه، ۱۳۸۶.
- گفتآمدهایی در ادبیات، تهران: نگاه، ۱۳۸۶.
- چند کاوش در سیاست و جامعه، تهران: گلآذین، ۱۳۹۴.
- منش روشنفکری، تهران: گلآذین، ۱۳۹۶.
- اقتصاد سیاسی شهری و منطقهای، نوشته ماتیو ادل، ترجمه فریبرز رئیسدانا، تهران: نشر قطره، ۱۳۸۰.
- بربریت واقعاً موجود (?Violence Today-Actually Existing Barbarism)، ویراسته لئو پانیچ و کالین لیز، ترجمه فریبرز رئیسدانا نگاه، ۱۳۹۳.
مجموعه مقاله:
- نو مدرنها کجایند؟: مجموعه مقالههای معماری و شهرسازی، نوشته و ترجمه از محمدرضا جودت و همکاران، همراه با دو مقاله از فریبرز رئیسدانا، ویرایش حمید خادمی، تهران: پیام، ۱۳۷۲؛ چاپ دوم دفتر نشر معانی، ۱۳۷۳؛ چاپ سوم: گنج هنر، ۱۳۸۴.
- فقر در ایران (مجموعه مقالات)، زیرنظر فریبرز رئیسدانا، ژاله شادیطلب، پرویز پیران، ویرایش و تنظیم حسن رفیعی، سعید مدنی (قهفرخی)، تهران: دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، ۱۳۷۹.
- معماری دیکانستراکشن، معماری دیکانستراکتیویست: مجموعه، مقالههای معماری و شهرسازی، نوشته و ترجمه از محمدرضا جودت و دیگران، همراه با یک مقاله از فریبرز رئیسدانا، تهران: گنج هنر، ۱۳۸۵.
- شهر و زمینلرزه: رویکردی چندرشتهای به علل مرگباری زمینلرزه در شهرهای ایران، گردآوری و تدوین اعظم خاتم، با مقالاتی از اعظم خاتم، خسرو زرتاب، فریبرز رئیسدانا، پرویز اجلالی، شیرزاد عبداللهی، مجید روستا، گیتی اعتماد، ژان فرانسوا پروز، مینا سعیدی، زهرا زهرایی، تهران: آگه، ۱۳۸۹.، تهران .
بنام او که سر است او ز هر سری که سر است
در رثای درگذشت جانگزای استاد دکتر فریبرز رییس دانا که بواقع و از جمیع جهات شایستگی صفت استادی را داشت. از دست رفتن این استاد گرانپایه را به همه اعضای هیاتهای علمی کشور تسلیت می گویم.
دریغ و درد که آن اوستاد دانا رفت
زشهر علم و عمل آن رییس دانا رفت
بزرگ بود و شریف و اصیل در عملش
ز عالم خرد و هوش آن توانا رفت
اگر چه در دهه هفت زندگی می زیست
ولیک رفتن او زود بود، برنا رفت
درون سینه دلی داشت پر ز عشق وطن
همیشه عاشق ایران بماند و شیدا رفت
به خلق و ملت خود بود عاشقی صادق
چه نیک، قامتی افراشت، ماند و بر پا رفت
بهوش بود همیشه، خرد فرا راهش
به راه راست هدایت نمود و تنها رفت
به سوگ او چه بگویم در این زمانه تار
ز شهر علم و عمل اوستاد والا رفت
سروده مهدی معرف زاده
در پی دنیاگیری کروناویروس در ایران، دکتر فریبرز رئیس دانا که از ۲۰ اسفند ۱۳۹۸ با علائم بیماری کروناویروس ۲۰۱۹ در بیمارستان بستری شده بود، صبح ۲۶ اسفند در هفتاد و یک سالگی در بیمارستان تهرانپارس بدرود حیات گفت. زنده یاد دکتر فریبرز رئیس دانا از معدود پژوهشگران و نویسندگان ایران در دهه های گذشته است که با نوشتن، ایراد سخنرانی و ارائه تحلیل در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، معیشتی کارگران پرداخته اند. یاد مانده دکتر فریبرز رئیس دانا در قالب چهل کتاب، متجاوز از چهار صد مقاله در زمینه های مختلف است. دکتر رئیس دانا آمیزه ای از چند انسان در یک پیکر بود: رئیس دانای پژوهشگر، رئیس دانای ادیب، رئیس دانای اقتصاد دان، رئیس دانای نظریه پرداز و مصلح اجتماعی. ویژگی تاریخی دکتر فریبرز رئیس دانا در این است که در هر یک از آن چهره ها، به بلندای آن جایگاه رسید و کاری کرد که پیامد آن تا به امروز در برابر ما باشد. راهش پر رهرو و روحش شاد باد.