زمان تصمیم گیری دمشق و روژاوا؛ «همین امروز»
تحولات سوریه در حالی وارد یک دوره انتقالی و تغییر موازنه ها در بین نیروهای داخلی و خارجی شده است که در بطن خود حامل تغییراتی است که هرگونه اشتباه محاسبه می تواند آرایش در جبهه های جنگ و مناسبات سیاسی بین نیروها را دستخوش دگرگونی های پیش بینی نشده کند. در چنین شرایطی نیروهایی پیروز نهایی بازی خواهند بود که از یک طرف بر اساس درک درست از وضعیت موجود، پذیرش ضرورت و الزامات شرایط نوین، شناخت درست از واقعیت نظامی و سیاسی در جهت تعامل حول حق حاکمیت و منافع ملی و مهم تر از همه به نقش تعیین کننده و اساسی “زمان تصمیم گیری” رسیده باشند. بعد از اعلان خروج نیروهای آمریکایی از سوریه به فرمان “دونالد ترامپ” که در معامله بزرگ با “رجب طیب اردوغان” انجام شد و آن هم در شرایطی که ارتش ترکیه و متحدین تروریست آن در ادلب، عفرین و حومه منبج خود را آماده هجوم به مناطق تحت تصرف کردها (روژاوا) می کنند، زنگ خطری بود که تا حدودی به گوش کردها و دمشق رسید. در هفته گذشته هیات های نمایندگی کردها هم زمان با سفر به روسیه و هم چنین شرکت در مذاکرات مستقیم با رهبران نظامی و امنیتی دولت سوریه در پایگاه هوایی “حمیم” که همگی با وساطت روسیه انجام گردید، راه را برای مصالحه با دمشق باز کردند. گفته می شود که اعم مسائل عمده بین روژاوا و دمشق حل شده است ولی هنوز موضوع اساسی پذیرش منطقه خودمختاری شمال سوریه مورد اختلاف دو طرف می باشد. به تازگی پیش نویس یک سند یازده ماده یی (شامل پذیرش دولت قانونی دمشق، پذیرش ریاست جمهوری بشار اسد، به رسمیت شناختن ارتش سوریه به عنوان نیروی نظامی ملی، یکپارچگی سوریه، پذیرش پرچم ملی سوریه و حق اداره مرزها توسط ارتش از طرف کردها و در مقابل پذیرش خودمختاری منطقه روژاوا، پایان تبعیض در عرصه ملی، حق برخورداری مناطق کردنشین از منابع طبیعی منطقه و توجه به وضعیت قانونی و حقوقی یگان های مدافع خلق کرد) منتشر شده است که از طرف کردها به روسیه ارائه شده و آنان از روسیه خواسته اند که تضمین کننده ی هرگونه توافق دوجانبه بین آنان و دمشق باشد.
از طرف دیگر با توجه به خروج رسمی و عملی نیروهای آمریکایی از مناطق کردنشین هر چند که با فشار منتقدان ترامپ در این کشور تصمیم گرفته شد به صورت تدریجی و گام به گام انجام شود و بعضا بعضی مقامات واشینگتن هم چون “جان بولتون” مشاور امنیت ملی آمریکا هم با تظاهر به حمایت از کردها از ترکیه خواستند که حقوق کردها را تضمین کند (که البته با بی اعتنایی اردوغان روبه رو گردید) اما واقعیت این است که معامله انجام شده بین اردوغان و ترامپ تابع یک استراتژی غیرقابل بازگشت است. در چنین شرایطی که ترکیه از عدم همسویی و توافق نهایی بین کردها و دمشق نهایت سواستفاده را می کند و در صدد تصرف مناطق دو سوی رود فرات می باشد، امروز منافع دمشق و کردها در یک انطباق منافع بنیادین قرار گرفته است که لاجرم هر دو طرف باید با پذیرش حقوق اساسی یکدیگر خیلی زود به توافق نهایی برسند. دولت دمشق باید به این درک رسیده باشد که هرگز نمی تواند کردها را نادیده گرفته و حکومتداری به شیوه قبلی (تمرکز قدرت در دست رئیس جمهوری) را دوباره به کشور در حال بحران سوریه که از همه طرف در معرض تهدید است، بازگرداند. در چنین شرایطی حداقل باید خودگردانی در منطقه روژاوا توسط دولت مرکزی در قبال تعهد آنان به حفظ تمامیت ارضی و حق حاکمیت ملی به نمایندگی از دمشق و ارتش ملی به رسمیت شناخته شود و از فرصت سوزی اجتناب شود. برای دولت سوریه و حامیان آن از جمله روسیه بهترین گزینه توافق دمشق با روژاوا می باشد و حتی توهم اینکه در شراکت با ترکیه به اهداف مطلوب تری می رسند می تواند در این شرایط حساس و سیر شتابنده تحولات به یک فاجعه ختم شود.
اگر فرض را بر این سند انتشار یافته از طرف کردها و هم چنین مصاحبه های “آلدار خلیل”، “رضا آلتون” و “سیبان حمو” در روزهای اخیر قرار دهیم، به نظر می رسد که کردها با درک لازمی که امروز از اهداف طرف آمریکایی پیدا کرده اند، مصمم به توافق با دولت دمشق و پذیرش حاکمیت آن بر مناطق تحت تصرف خود می باشند. بدون تردید آنان در مابه ازای این توافق خواهان برخی امتیازات هم می باشند که چندان هم غیرمشروع و ناقض یکپارچگی سوریه نیست که باید دولت اسد به آن پاسخ مثبت و مطلوب دهد. گفته می شود که روس ها با کردها حول موضوعات اساسی به توافق رسیده اند و باید این توافق به صورت رسمی نیز از سوی دولت دمشق پذیرفته شود که متاسفانه هنوز این مهم انجام نشده است. دمشق و متحدین آن باید به خطری که نزدیکی امروز ترکیه و آمریکا می تواند برای منطقه و کشور سوریه ایجاد کند واقف بوده و به اقدامات و توافق اصولی با کردها شتاب بخشند. پیشنهاد منطقه امن چهل کیلومتری از سوی ترامپ که بعدا در جریان مصاحبه ی پس از تماس تلفنی اردوغان و ترامپ مشخص شد که با همکاری واشینگتن و آنکارا قرار است اجرایی شود، زنگ خطری بود که باید صدای آن در دمشق و روژاوا و هم چنین مسکو و تهران هم شنیده شود. هر روزی که بگذرد و امضای توافق بین دمشق و روژاوا دیرتر انجام شود بدون هیچ تردیدی جبهه هایی در حوزه سیاسی و نظامی به نفع ترکیه و به زیان تمامیت ارضی سوریه و هم چنین قربانی شدن کردها گشوده خواهد شد که بعدا بازپسگیری آن بسیار مشکل و پرهزینه خواهد بود. مماشات و وقت کشی از طرف دمشق و کردها برای تاخیر در توافق جهت امتیازگیری بیشتر در چنین شرایطی یک خودزنی خواهد بود و به همین دلیل مصالحه این دو نیرو هم از پرداخت هزینه های بیشتر می کاهد و هم اینکه با تغییر اساسی در توازن قدرت مانع از هرگونه سناریوسازی نیروهای ثالث خواهد شد. هرگونه توهمی در بین کردها مبنی بر اینکه هنوز طرف آمریکایی به تعهدات خود برای حمایت از آنان وفادار است و یا اینکه در دمشق و مسکو توهم اینکه ترکیه یک همکار مطلوب برای پایان دادن به این بحران هفت ساله است، می تواند در آینده بسیار نزدیک تبدیل به یک کابوس بزرگ شود. زمان تصمیم گیری نهایی برای دمشق و یگان های مدافع خلق فرارسیده است و با توجه به اینکه به نظر نمی رسد هیچ مشکل عمده یی وجود داشته باشد می بایست هر دو طرف به حداقل ها و حقوق همدیگر رضایت داده و توافقنامه را هر چه زودتر امضاء کنند.
اردشیر زراعی قنواتی
۳۰/۱۰/۹۷
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
اردشیر زارعی قنواتی نویسنده و روزنامهنگار؛ روشنفکر و فعال سیاسی، تحلیلگر سرشناس ایرانی در حوزهی مسایل سیاسی و بینالملل است. از او مقالات فراوانی در نشریات ایران از جمله شرق و اعتماد و سایتهای معتبر خارج از کشور منتشر شدهاست.