سئوالاتی پیرامون فرمایشات یک سردار
این اسم پروژه (پروژه استراتژی همگرایی نتیجهبخش) از لحاظ تاریخی خیلی اهمیت ویژهای دارد. آیا رئیس دفتر پسر صدام و برادر زن صدام در انتخاب این اسم دخالت داشتند یا نه؟ لطفا برای رفع ابهام تاریخی مشخص بفرمایید کدام پسر صدام؟ کوچیکه؟ یا بزرگه؟
سردار رضایی در ارتباط با بررسیهای انجام شده درباره علت وقوع حوادث اخیر فرموده است: «چند ماه پیش در اربیل جلسهای توسط رئیس میز ایران در سیآیای و رئیس دفتر پسر صدام و برادر زن صدام با نمایندهای از عربستانیها و نماینده منافقین تشکیل شد. آنها تاریخ عملیات را اواخر آذرماه در نظر گرفتند که با استفاده از فضای مجازی کارشان را شروع کنند و تا بهمن به زعم خود کار نظام را تمام کنند. اسم پروژه را استراتژی همگرایی نتیجه بخش گذاشتند.»
در این قسمت من چندتا سئوال دارم:
سردار و کلاً مسئولین نظام که تا این اندازه در جلسۀ دشمن نفوذ کرده بودند و خبر داشتد که این از خدا بیخبران میخواهند چه بکنند، چه شد که غافلگیر شدند؟
آیا به خاطر دفاع از آزادی بیان بود که نظام، قبل از تظاهرات، فضای مجازی را از کار نینداخت؟
اگر پاسخ آری است پس چه شد که بعد از تظاهرات آن را از کار انداخت؟
این اسم پروژه (پروژه استراتژی همگرایی نتیجهبخش) از لحاظ تاریخی خیلی اهمیت ویژهای دارد. آیا رئیس دفتر پسر صدام و برادر زن صدام در انتخاب این اسم دخالت داشتند یا نه؟ لطفا برای رفع ابهام تاریخی مشخص بفرمایید کدام پسر صدام؟ کوچیکه؟ یا بزرگه؟
یک سئوال کوچولوی دیگه که از لحاظ تاریخی زیاد اهمیت ندارد اما برای درج در تاریخ مهم است، آن هم این است که این خاک بر سرها که خواستند جلسه بگذارند چرا رفتند اربیل؟
ادامۀ فرمایشات سردار:
فکر میکردند در مرحله اول شهرهای ایران را از کنترل نظام خارج میکنند. بعد از آن میخواستند اسلحه وارد کشور کنند که با به جای گذاشتن کشتهها بتوانند تحریمهای جدیدی علیه ایران وضع کنند. از آن طرف هم منافقین وارد کشور شوند و با کمک خواستن از کشورهای اروپایی و دیگر کشورها، امنیت کشور ما را بههم بزنند.
چند سئوال دیگر:
حالا که الحمدلله شهرهای ایران از کنترل نظام خارج نشد و آنها نتوانستند اسلحه وارد کشور کنند اما کشتهها بر جای ماندند، باز میتوانند ما را تحریم کنند؟
حالا که منافقین نتوانستند وارد کشور ما بشوند چه کسی دارد امنیت کشور ما را بههم میزند؟ میشود که امنیت خیالاتی شده باشد و خودش بههم میخورد؟
دنبالۀ فرمایشات سرداری:
سردار فرمودند: البته حادثه از دو سه سال پیش شروع شده بود. از زمانی که مسئول امنیتی عراق در جلسات منافقین در پاریس شرکت کرده بود و زمانی که سلطنتطلبان نیز بهآنها ملحق شدند. تعبیر آنها این بود که مردم از نظام خسته شدهاند و میخواهند براندازی کنند. آنها میخواستند با سوار بر موجی که محوریتش با سلطنت طلبان، منافقین و آمریکاییها بود جمهوری اسلامی ایران را از بین ببرند یا حداقل با تحریمها ایران را در فشار اقتصادی بیشتر قرار دهند.
یک سئوال شرعی و یک سئوال غیر شرعی:
الف- سئوال شرعی:
از لحاظ شرعی نباید سردار اینطوری میفرمود: “خدایا توبه، حادثه از دوسه سال پیش شروع شده بود”؟
ب- سئوال غیر شرعی:
آیا آن مسئول امنیتی عراق که در آن جلسه شرکت کرد، نسبتی با همسر یا فرزندان یا خود صدام داشت یا خیر؟
دنباله فرمایشات تاریخی سردار رضایی:
«در اولین قدم یک اجماع خوب سیاسی در کشور فراهم شد و امید آنها ناامید شد. فکر میکردند اصلاحطلب و اصولگرا به هم حمله میکنند و سه قوه هر کدام به یک سو میروند. الحمدالله وحدت در همه سطوح میان مسئولین ایجاد شد.»
در این قسمت هیچ سئوالی وجود ندارد. الحمدلله همه چیز واضح و شفاف است و در عمل ثابت شده است.
سردار فرمودند: «نکته بعدی این بود که فکر میکردند اگر به مردم بگویند نترسید و بانکها را آتش بزنید و خسارت وارد کنید مردم بیشتر به خیابانها میآیند اما خود مردمی که اعتراض داشتند به دنبال این هستند که حق و حقوق خود را از راههای قانونی دنبال کنند. بنابراین به آنها نپیوستند».
یک سئوال بسیار بسیار کوچولو (قدر یک ارزن):
این مردم که به آنها نپیوستند و به دنبال آن هستند که حق و حقوق خود را از راه های قانونی دنبال کنند چه شد که کشته بر جای گذاشتند؟ چه شد که سر از زندانها در آوردند؟
دنباله فرمایشات مهم سردار رضایی: عامل بعدی شکست پروژه دشمنان ایجاد اختلاف بین سلطنتطلبان و منافقین بود. از روز دوم به بعد منافقان دیدند که شعار برای سلطنتطلبان به نسبت آنها افزایش یافته. بنابراین سعی کردند ازطریق فضای مجازی و ایجاد خشونت بیشتر راهپیمایی ۹ دی را مورد هدف قرار دهند. این موضوع هم نگرفت و مسئولان امنیتی و اطلاعاتی کشور ما، سرکردههای آنها را دستگیر کردند که به زودی توضیحات لازم را به مردم میدهند و دستگیر شدهها را برای توضیح وضعیت به تلویزیون میآورند.
سئوالی وجود ندارد. فقط شما را به خدا زود این اعترافات را پخش کنید. اگر توانستید سردار سلیمانی را بفرستید برود رئیس دفتر پسر صدام و برادر زن صدام را هم بیاورد. همه را بگذارید میزگرد تشکیل بدهند تا آبروی آمریکا و سپس آبروی عربستان و اسرائیل را ببرند.
ادامه سخنان سردار نامی جمهوری اسلامی: «باید به مشکلات مردم به صورت واقعی رسیدگی شود. مردم صف خود را از ضدانقلابها جدا کردهاند. مسئولین هم باید به مشکلات آنها رسیدگی کنند.»
یک گوشزد مکتبی به جناب سردار: مواظب فرمایشاتتان باشید. مگر مسئولین تا حالا «به صورت واقعی» به مشکلات مردم رسیدگی نمیکردند؟ از یک سرباز همیشه در صحنه نباید اینطور خطاها سر بزند. ممکن است برایش گران تمام بشود و احتمال رئیس جمهور شدن را از دست بدهد.
دنبالۀ فرمایشات:
صداوسیما و سایر رسانهها بازوی پرتوان ملت هستند و باید درصحنه حضور فعال داشته باشند. باید اطلاعات را در اختیار مردم قراردهند. در این جنگ رسانهای باید از همه ابزارها برای ایجاد امنیت ملت ایران استفاده کنیم.
دو سئوال در شکم یک سئوال:
غیر از پخش تلویزیونی اعترافات دستگیرشدهها و ساختن “مستند جلسۀ اربیل” صدا و سیما با چه ابزارهایی میتواند برای ملت ایران امنیت ایجاد کند؟ آیا در سایر نقاط جهان هم صدا و سیمایشان برای ملت خود امنیت ایجاد میکند؟
دنبالۀ فرمایشات سردار: «باید به مردم اطلاع رسانی شود که آمریکاییها فکر میکنند بعید است جمهوری اسلامی ایران ساقط شود پس هدف نهایی آنها این است که با افزایش کشتههای ایرانی و ایجاد تحریمهای جدید ایران را تحت فشار قرار دهند.»
سئوالی وجود ندارد فقط اجازه بدهید من اطلاع رسانی کنم: آهای مردم! «آمریکاییها فکر میکنند بعید است جمهوری اسلامی ایران ساقط شود» وقتی آمریکاییها که اوستای براندازی هستند این فکر را میکنند شما که سرتا پا یک آدم ساده بیکار هستید چطور فکر میکنید جمهوری اسلامی ساقط میشود؟ نروید در خیابان. «سلطنت طلبها» و «منافقین» و «رئیس دفتر پسر صدام» و «برادر زن صدام» از اربیل به شما داخل ایزه و اسفراین و اصطهبانات شلیک میکنند و وقتی که زیاد کشته شدید آنوقت آمریکا میپرد وسط، جمهوری اسلامی را فشار میدهد و تحریم میکند.
دنبالۀ بیانات گهربار سردار: دولت محترم باید شکایت بسیار جدی به همراه اسناد و مدارک خسارتها و تخریبهایی که علیه ایران انجام شده را علیه آمریکا و کشورهایی که در این امر دخالت کردند به سازمان ملل ارائه کند.
یک سئوال خصوصی: میشود یک کم بخندم و بعد به نوشتن ادامه بدهم؟
ها ها ها ها.
ببخشید نتوانستم منتظر جواب بمانم.
دنباله فرمایشات سرداری: از این به بعد رفتار ما با آمریکاییها تغییر خواهد کرد. اجازه نمیدهیم که آمریکاییها در کشور ما دخالت کنند. ما به آمریکاییها ثابت میکنیم که باید به این دخالتها پایان دهند. ۴۰ سال است که جلوی پیشرفت کشور ما را گرفتهاند و با دشمنانمان از صدام حسین تا سلطنتطلبان و منافقان همپیمان شدند. اگر پای عقب نکشند، مطمئن باشند که عواقب بعدی منتظر آنها است. آمریکاییها میدانند ما این توانایی را داریم که با آنها مقابله کنیم لذا زودتر آمریکاییها و انگلیسیها خسارتهای مردم ما را بپردازند.
والله من هم خسته شدم و هم باید بروم سر کار، بقیه سئوالها را شما بپرسید.