تبلیغات

صفحه را انتخاب کنید

سه غزل از زیبا حسینی جیرندهی‌

سه غزل از زیبا حسینی جیرندهی‌

 

۱

با چشم پر تمنا بی پا و سر دویدم
از وحشت نبودت شب تا سحر دویدم

طعم نم نفس هات باران بی امان بود
از موج موج رویا من تندتر دویدم

صد در گشوده دیدم با چشم انتظارم
با اینکه خسته بودم بار دگر دویدم

کوچه پر از محاق و فردای بی فروغش
غافل ز کوچه بودم چون بی خبر دویدم

لب های تشنه ی شعر سیراب زخم تن بود
چشمم پر از گلایه با شعر تر دویدم

وقتی سحر دوباره آتش به جان شب زد
گشتم تو را ندیدم من بی ثمر دویدم

 

۲

دل‌نوشته‌های من

لاله گستر ،ریشه کن بر فصل های دامنم
تا بپیچد دست سبز لاله ها بر گردنم

چشم خود را آسمان کن تا بتابد بودنت
چتر باران را بگستر سایه شو تا بودنم

گیسوانم غرق در سوسوی آلو و هلو
پر ز بوی خواهشی در فرودین دیدنم

می رسی چون ” تیر “عاشق می نشینی بر دلم
مست از شاتوت ها در فصل بوسه چیدنم

در بهار چشم هایم زینت ایوان تویی
با طلوع خلوت آبان تو آذر منم

دوستت دارم به جان، با هر کمی و کاستی
نشکنم قولی که با تو بسته ام چون یک زنم

 

۳

از حصارت پر زن و در گیسوانم لانه کن
غنچه های نغمه خوان را با دلم هم خانه کن

شاخه هایم خوشه ی تصنیف و هر برگم غزل
با نوایت راز اشعار مرا افسانه کن

شوکت بال و پرت را سایه کن بر لانه ام
رامش بال و پرم را با قفس بیگانه کن

شعر شو با موج چشمت سینه ام را شعله زن
واژگان دفترم را با غزل دیوانه کن

با بهارت غنچه کن بر شاخسار آرزو
پیله های عشق را با بوسه ات پروانه کن

پر بزن از قصه ات تا مرزهای عاشقی
لانه ی پاییز را با کوچ خود ویرانه کن

#زیبا_حسینی_جیرندهی‌

لطفاً به اشتراک بگذارید
تبلیغات

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان «ویژه‌نامه‌ی پیوست شهرگان»

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights