سکوت رسانهها کر کننده است
پروندهی «شخصی، سیاسیست» – زیر نظر سپیده جدیری
در واکنش به خشونت جنسی علیه زنان
سکوت رسانهها کر کننده است
ساقی لقایی*
ژیان قمیشی که از شبکهی سیبیسی کانادا اخراج شد، نخستین بار خبرش را مخاطبان او در صفحهی فیسبوکش خواندند. ژیان، حق به جانب اعلام کرده بود که بابت این مسئله از سیبیسی شکایت و درخواست مبلغ بالایی غرامت خواهد کرد. استتوس فیسبوکی ژیان قمیشی در این خصوص مورد توجه و حمایت هوادارانش قرار گرفت؛ اما وقتی موضوع خشونت جنسی او جدیتر شد و اولین شاکی در این باره حرف زد لایکها یکی یکی آنلایک میشدند و مخاطبان دیگر حاضر نبودند از آقای مجریای که متهم به خشونت جنسی علیه زنان است حمایت کنند.
سیبیسی مجری کاربلد و پرطرفدارش را پیش از آن که به طور رسمی مورد شکایت و اتهام واقع شود اخراج کرد، چرا که به عنوان یک رسانهی حرفهای در جهان آزاد و برابر نخواست نامش پشتوانه و اعتبار مردی شود که گفته میشد رابطههای خشونتبار با شرکای جنسیاش داشته است. پس از آن با شکستن سکوت زنانی که در گذشته با آقای قمیشی در رابطه بوده و خشونت را تجربه کرده بودند، علیه وی اعلام جرم شد. این موضوع سبب شد بحثهای داغ و سازندهای پیرامون خشونت جنسی علیه زنان در رسانههای گوناگون کانادا شکل گیرد و این موضوع صرفا به ماجرای قمیشی خلاصه نشد؛ هرچند او هوادارانش، اعتبار حرفهایاش و شغلش را به دلیل خشونت علیه زنان از دست داد. در جامعهی کانادا کسی حاضر نشد از کسی که مرتکب خشونت جنسی شده است حمایت کند؛ اما این خبر در جامعه ایرانی – به طور مشخص شبکههای اجتماعی فارسیزبان – شکل دیگری داشت. اخبار مربوط به رسوایی جنسی ژیان قمیشی در رسانههای فارسیزبان انعکاس کمرنگی داشت و در کنار سکوت رسانهای و شبکههای اجتماعی سوالها و توجیهاتی از جمله «این مسئله خصوصی است و سیبیسی حق ندارد برای موضوع خصوصی او را اخراج کند»؛ «چرا آن زنان بعد از گذشت این همه وقت صدایشان در آمده است؟»؛ «آنها میدانستند طرفشان سکس خشونتبار میخواهد و پذیرفته بودند، پس حالا حق اعتراض ندارند»؛ «کارشان که راه افتاده یادشان افتاده شکایت کنند»؛ «اینها پاپوش جنسی است» مطرح میشد. حتی شوخی-جدیهایی مبنی بر این که آن زنها باید خوشحال باشند که چنین مردی با آنها سکس خشن داشته، در فضای مجازی نوشته میشد.
ماه گذشته مینا خانی، هنرمند و فعال چپ از سوی پویا ایمانی که مترجم متون فلسفه است در خلال گفتوگویی دربارهی یکی از موضوعات خبری روز مورد تهدید و خشونت جنسی کلامی قرار گرفت. هرچند این گفتوگو در چت و به صورت خصوصی صورت گرفت، اما مینا خانی تصاویر آن گفتوگو را منتشر و نسبت به این تجاوز آشکار اعتراض کرد، چرا که او معتقد است «خصوصی سیاسی است». پس از انتشار این متون که مصداق آشکار تجاوز جنسی کلامی بود و همچنین اعتراض تعدادی از فعالان در شبکههای مجازی، گفتوگویی که پیشتر در خصوص مسائل فلسفی با آقای ایمانی انجام شده بود در یکی از رسانههای پرمخاطب انتشار یافت.
ماجرای ژیان قمیشی با مینا خانی از این جهت شباهت دارد که هر دو شامل خشونت جنسی علیه زنان است و هر دو مورد خشونت از سوی مردان ایرانی اتفاق افتاده است؛ و از این جهت تفاوت دارد که رسانهها و زنان در مورد اول غیرایرانی و در مورد دوم ایرانی است. تفاوت عملکرد رسانهها در هر یک از مثالهای بالا فاصلهی کیفی رسانههای دو جامعهی مدرن و غیرمدرن را نشان میدهد.
این بار هم مثل ماجرای قمیشی پس از انتشار تصاویر چت عدهای نسبت به مینا خانی معترض شدند که «چرا او با وجود لحن تهاجمی طرف مقابل گفتوگو را ادامه داده است؟ او حتما قصد مچگیری داشته است»؛ «شلوغش کرده است»؛ «از کجا معلوم صدر و ذیل این چت چیست؟» و «این یک موضوع خصوصی است و نباید عمومی میشده است».
سوالی که باید به آن فکر کنیم و پاسخ دهیم این است که چرا جامعهی مردانهی ایرانی، حتی در بخش روشنفکری و دگراندیشیاش، سعی دارد صدای زن را خفه کند و خشونت جنسی را به هر ترتیب که شده توجیه کند؟ چرا زنان فعال در حوزههای سیاسی و اجتماعی و مدنی در چنین مواردی سکوت میکنند؟ چرا وقتی نظام کنونی حاکم بر ایران برای خانهنشینی زن برنامهریزی و تبلیغ میکند و وظیفهی او را در مادری و همسری خلاصه میکند رسانهها و فعالان سیاسی و مدنی صدایشان در میآید، اما وقتی در فضای سیاسی و مدنی نسبت به زنان خشونت جنسی میشود سکوت را برمیگزیند و موضوع را «شخصی» قلمداد میکند؟ درست مثل وقتی که زنی در خیابان یا در خانهی همسایه کتک میخورد و مورد خشونت واقع میشود و دیگران، زن و مرد، میگویند «دعوا خانوادگی است»! چرا که زن را تحت مالکیت مرد میدانند و میپندارند او حق دارد هر طور که میخواهد با زنش رفتار کند! و فکر میکنند زن اگر «نجیب» باشد، صدایش در نمیآید و با زندگیاش «میسازد»؛ یا اگر خیلی وجداندرد بگیرند موضوع را به مراجع قضایی ارجاع میدهند و بار مسئولیت اجتماعی نسبت به خشونت علیه زنان را از دوش خود برمیدارند. از قضا یکی از جملههایی که آقای ایمانی نیز به خانم خانی میگوید با همین مضمون است که «من هر کاری دلم بخواهد با تو میکنم». شگفتا که یک فرد «روشنفکر» نیز به واسطهی «مرد» بودنش چنان قدرتی برای خود قائل است که فکر میکند میتواند «هر کاری» بخواهد با یک «زن» بکند!
ماجرای مینا خانی شخصی نیست؛ موضوعی است که همهی زنان فعال در حوزههای عمومی بهنوعی با آن روبهرو هستند و قضاوتها، توهینها و آزارهای جنسی را – گیریم از کاربران ناشناس – بارها تجربه کردهاند. حالا مینا خانی یکی از این موارد را، آن هم نه از سوی کاربری ناشناس، علنی کرده؛ مشتی نمونهی خروار. حالا نوبت فعالان مدنی و رسانههاست که نشان دهند چقدر نسبت به مسئلهی خشونت جنسی علیه زنان حساس هستند. متاسفانه باید بگویم به نظر میرسد هر قدر صدای اعتراض مینا خانی به جایی نرسیده است، اما در عوض سکوت رسانهها نسبت به خشونت و تجاوز جنسی علیه زنان کر کننده است.
*روزنامهنگار و فعال حقوق زنان.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید