Advertisement

Select Page

شعرِ «قبله‌نمای خراب» از هادی توزندجانی

شعرِ «قبله‌نمای خراب» از هادی توزندجانی

 

از دنیا، می‌آیم

خانه‌ام‌؛

مرگ‌/ نشسته بر مبل

خدا / تریاک می کشد

خاندان سیزده ؛

دنبال حرف «خِ» ای دیگر

– پیوند به گردن بدل_کاری !

 

پنجره / قاری!

وَ الذُحا وَ اللَیلِ اِذا ..

قطع‌ش کنید

این بلندگوی دکان نسیه

این هوس مرده

این تور عنکبوت از رد پای ممد پاره است …‌!

 

سَرَم؛

مردمانی /

که از بام می‌افتند

 

– هر اشک / آدمی

– هر آدم / اشکی

 

قلم / پیک اول است

شعر / طواف آخر!

 

– شعرِ شیطانی چقدر می‌چسبد‌!

 

به دنیا / می‌روم

هیچ کس / راه می‌رود

تنهایی / تابوت می‌سازد

خدا / میخ می‌کوبد

و نیست / شانه‌ی راست کلمات را

 

– اِفهَم اسمُ رَبُّکَ !

– اِفهَم .. !

.

.

آقا !؟

نماز میّت این شعر

هشتاد میلیون رکوع دارد!

.

.

به هوا می روم

مادرم هنوز دنبال خدا می‌گردد

تا مرگم را

گردن او بیاندازد

 

پدرم / کول_بر است !

زندگی را قاچاق می‌آورد … !

 

– خواهرم / یک ایران غمگین‌!

.

.

آقا !؟

رنگ این کاموا سبز است

دست‌های مادرم چرا خونی ست !؟

.

.

به شعر بر‌می‌گردم

لغات همه مرده‌اند

تنهایی / تابوت می سازد

خدا / میخ می‌کوبد

و نیست / چشم‌های کلمات را می بندد …

 

آقا !؟

اسم سال را چه می‌گذاری !؟

– عام الفّهم‌!

– عام‌الفَهم !

 

پنجره را باز می‌کنم

مردم قاری را کشته‌اند

خدا هنوز تریاک می‌کشد

 

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights