شعری از محسن مرادی
شعری از محسن مرادی برگفته از مجموعه شعر «دارم می گذارم به زندگی ام ادامه دهم»؛ نشر چشمه – تهران
شب توی دفترم خوابیده بودم
کلمه ها تا خود ظهر خروپف نمی کردند البته
آمده آمده
فقط آمده بودند به خوابَ م
بخوابم ،
با بیدار نمی شوم می خوابم.
در شعر آخرم خوابِ ترسناکی دیده بودم
درخوابِ همین لحظه دارم می بینم
شعرِ ترسناک تری نوشته ام که
به زیر است :
بنامِ نام
با یادِ یادَت نمی افتم دیگر
تاریک ، توی تنها می نشینم
و با اتاق خودم را به گردش می برم
“دستم را بگیر را” می گیرم البته
محکم بغل َ م می کنم
چشمَ م را باز
چشمَ م را باز می بندم
پرتِ حواسَ م را می کنم توی گوشَ م / با صدای بلندتر
با بینی زل می زنم توی چشم هات
می بینمَ ت
که “می روم می روم” داری می روی
چشمَ م را باز
چشمَ م را باز می بندم
طناب را..
..
اینجا فهمیدم خوابم
چون تا شعرتموم شد یهو دیدم یه طناب دستمه ،بعد فَهمیدم شعر هنو تموم نشده، امما با اینهال
بازم اَ خواب بیدار نشدم..
طناب را می دهم دستِ دیگرنمی گیرَمَ ت
بِبوسَ ش دورِ گردنَ م
بِبندَم پایِ چوبه یِ دارَ م می می رم
دارَ م بزن به زن
اصلن به در بزن
بیا توم خانوم.
صورتَ م را تا ته ریش می تراشم
سرم را به دیوار / به کوب می کوبم
چشمَ م را باز
چشمَ م را باز .
ظهر
با یک سوءتفاهمِ جنسی از خواب بیدار می شوم
و گورَم را از دفترم گم می کنم
به دستمال کاغذی ،
صبح بخیر جنابِ ظهر.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید