Advertisement

Select Page

شعری از کریم قیطانی‌فرد

شعری از کریم قیطانی‌فرد

استیتمنت اثر:

«بشر همواره در جامعه بدنبال اراده‌ای آزاد بوده و نه آزادی؛ چرا که مفهوم آزادی ذاتا در خارج از ما سرشار از اسارت می‌باشد پس این مفهوم در حقیقت خود یک امر بیرونی نیست بلکه امری درونی و در قلمرو سوژه است.»

 

خیابون می گفت:
نزار حرف‌ها از قلم بیوفتن
نذار قد‌ها از علم
نذار قدم‌ها از شکوفه
و نه ذره‌ای از آزادی
و نه نقطه‌ای دیگر 
در چار خونه‌ای راه راه
و اینک نقطه سر خط

اجازه بی‌اجازه که خیلی وقته در عذابم
اجازه بی‌اجازه که آب‌ها بوی خون گرفته‌اند
لابد یکی در میون 
گوش‌ها تصوری از صدای چکه چکه ندارند
و اما تو
بی‌باک
بر سینه‌ام قدم بگذار
عده‌ای اعتقاد به باران ندارند
اما همیشه بی‌اجازه می‌بارد
حتی اگه به وقت من
به وقت تو
به وقت ما
یا بیابان
یا به وقت آغوش
یا عشق که دست‌ها را در هم گره می‌زند
یا عشق 
یا عشق
یا عشق
که رمز ماندگاری است
واسه‌ی آزادی.

 

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان «ویژه‌نامه‌ی پیوست شهرگان»

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights