صف لشکر بیکاران تحصیلکرده ایران
طبق آمار متوسط درصد بیکاری در بین تحصیلکردگان دو برابر درصد بیکاری در افرادی با تحصیلات پایین یا بیسواد است.بر اساس نتایج تفضیلی آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۰ مرکز آمار ایران، در مجموع ۷۶۸ هزار و ۵۱ نفر بیکار فارغ التحصیل دانشگاهی در کشور وجود دارد که از این تعداد ۲۰۷ هزار و ۳۱۰ نفر دارای مدرک فوق دیپلم، ۵۰۵ هزار و ۱۰ نفر دارای مدرک لیسانس، ۵۲ هزار و ۱۶۹ نفر فوق لیسانس و دکترای حرفه ای و ۳ هزار و ۳۸۸ نفر نیز دارای مدرک دکترای تخصصی هستند.رقم ۷۶۸ هزار بیکار تحصیلکرده را پیش از این آقای حسن روحانی در دوران مبارزات انتخاباتی بر زبان آورده بود ولی آمار جدید حاوی اطلاعات کاملتری در باره رشتههای تحصیلی و جنسیت فارغ النحصیلان است که پیش از این بطور عمومی و با این جزئیات منتشر نشده بود.کارشناسان معتقدند وضعیت اشتغال در کشور و بخصوص اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهی به مراتب نگران کننده تر از آماری است که منتشر شده است. آنها به آمارهای دیگری در این زمینه که بوسیله مسئولان و مدیران دستگاههای دولتی منتشر شدهاست و عدم انطباق آن با این آمار اشاره میکنند.برای مثال در بخش فارغ التحصیلان گروه بهداشت و رفاه با مدرک فوق لیسانس و دکترای حرفهای که میتواند شامل پزشکان عمومی نیز بشود، در آمار فقط ۱۰۴۴ نفر بیکار قید شده است در حالی که علیرضا زالی رئیس سازمان نظام پزشکی ایران در اردیبهشت امسال گفته بود که: “طبق آمارهای خود وزارت بهداشت هماکنون بیش از هشتهزار پزشک عمومی در کشور بیکار هستند و چیزی حدود ۱۰هزارو۵۰۰ پزشک عمومی در نظام آماری ما ثبت نشدهاند. این تعداد کسانی هستند که درس دانشگاهی و پزشکی آنها به پایان رسیده است اما برای دریافت شماره نظام پزشکی و دریافت پروانه مطب به سازمان نظام پزشکی و وزارت بهداشت مراجعه نکردهاند.
به گفته آقای زالی، این تعداد دو گروه هستند، گروه اول که از کشور مهاجرت کردهاند و میدانیم بیشترین تعداد مهاجرت نخبگان در میان پزشکان است و گروه دوم کسانی هستند که به دلایل مختلف انگیزه فعالیت در زمینه پزشکی را ندارند. بیشترین تعداد این پزشکان در گروههای مامایی و پزشکان عمومی است.علاوه بر این، آنها به دو نکته دیگر نیز اشاره میکنند؛ اول تعریف شاغل از نظر مرکز آمار ایران. تعریف شاغل از نظر مرکز آمار ایران کسی است که در طول هفته برای آمار گیری حداقل یک ساعت کار کرده و یا بنا به دلایلی به طور موقت کار را ترک کرده باشد.
چه کسانی شاغل محسوب میشوند
– افرادی که بدون دریافت مزد برای یکی از اعضای خانوار خود که با وی نسبت خویشاوندی دارند کار می کنند (کارکنان فامیلی بدون مزد).- کارآموزانی که در دوره کارآموزی فعالیتی در ارتباط با فعالیت مؤسسه محل کارآموزی انجام میدهند.- محصلانی که در هفته مرجع مطابق تعریف، کار کردهاند.- سربازان، درجهداران، و افسران وظیفه نیروهای نظامی و انتظامی.
مرکز آمار ایران
دومین نکته نادیده گرفته شدن جمعیت اضافه شده به این آمار در طی دو سال اخیر است. اگر با توجه به تعداد راهیافتگان به دانشگاههای کشور در طی سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۸ تعداد فارغ التحصیلان سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ را در مجموع ۸۰۰ هزار نفر در نظر بگیریم و بر اساس برآورد هادی قوامی نماینده اسفراین در مجلس در سال گذشته،درصد بیکاری فارغ التحصیلان را نیز ۲۰ درصد در نظر بگیریم، با توجه به اینکه در طی دوسال گذشته تغییر محسوسی در ایجاد اشتغال در کشور ایجاد نشده است؛ ۱۶۰ هزار نفر دیگر را باید به آمار ارائه شده اضافه کنیم. یعنی با تقریبی خوشبینانه، رقمی در حدود ۹۰۰ هزار نفر فارغ التحصیل دانشگاهی بیکار.کارشناسان دلیل وجود این تعداد تحصیلکرده جویای کار را تنها وضعیت اقتصادی کشور نمیدانند و دلایل دیگری از جمله ضعف سیستم آموزشی، مشکلات ساختاری اقتصادکشور، و مسایل فرهنگی در سطح اجتماع را نیز در این میان موثر میدانند.
ناکارآمدی سیستم آموزش عالی کشور
توسعه کمی آموزشعالی کشور نکتهای است که دولتمردان در هر دورهای با افتخار به آن اشاره کردهاند و هر دولتی رشد آن را حاصل برنامهریزی و تلاش خود دانستهاست. اما کارشناسان این رشد را چندان مایه مباهات نمیدانند. آنها معتقدند رشد تعداد دانشگاهها و مراکز آموزشعالی بدون مطالعه و برنامهریزی و تامین زیرساختهای لازم بوده است که یکی از تبعات آن، علاوه بر کاهش کیفیت آموزش، میتواند وضعیت موجود اشتغال فارغ التحصیلان همان دانشگاهها باشد.دانشگاههایی که در تلاشند با کمترین هزینه بیشترین ظرفیت ممکن برای پذیرش دانشجو را ایجاد کنند.شاید این دیدگاه و همچنین تعداد زیاد متقاضیان تحصیل و هزینههای بسیار زیاد رشتههای فنی و مهندسی یا علوم تجربی، موجب بیشترین رشد آموزش عالی در رشتههای تئوری و بخصوص علوم انسانی شده باشد. با نگاهی به آمار ارائه شده بوسیله مرکز آمار ایران میتوان دید که به تقریب ۸۰ درصد بیکاران با مدرک دانشگاهی دارندگان مدارک رشتههای نظری هستند که برای تاسیس آنها در دانشگاهها نیازی به ایجاد زیرساختهای خاصی نبوده است. برای مثال آنها نیازمند آزمایشگاه یا کارگاه نیستند و این همان نکتهای است که پذیرش دانشجو در این رشتهها را برای دانشگاههایی که شهریه میگیرند، جذاب میکند.از دیگر نکاتی که کارشناسان به آن اشاره می کنند این است که کمبود یا حتی نبود نیروی آموزشی متخصص به همراه بیبرنامگی در چگونگی توسعه کمی دانشگاهها، علاوه بر کاهش کیفیت آموزش حتی در دانشگاههای غیر رایگان و مشهور، موجب شده است که مواد و سرفصلهای تحصیلی دانشجویان و همچنین رشتههای تحصیلی ارائه شده کمترین قرابت را با نیازهای واقعی بازار کار کشور داشته باشند. تا جایی که بر اساس همان آمار بیش از ۲۵۰ هزار نفر بیکار تحصیل کرده در رشته مهندسی ساخت و تولید در کشور در جستجوی کار هستند.نکته جالب در این میان وجود بیش از ۳۰۰۰ دکترای تخصصی در این آمار است. اگر محل اصلی اشتغال این فارغ التحصیلان را بطور عمده مراکز تحقیقاتی و آموزش عالی در نظر بگیریم سیستم آموزشعالی کشور اساتید و پژوهشگرانی را تربیت کرده که خود نیز، حتی با توجه به گسترش انفجار گونه مراکز آموزشی و نیاز به مدرسان جدید، قادر به جذب آنها نیست یا تمایلی به استخدام آنها ندارد. البته برخی از مدیران این دانشگاهها و مسئولان دولتی بطور تلویحی یا آشکار یکی از دلایل رشد کمی ظرفیت آموزشعالی را ایجاد تاخیری چند ساله در ورود جوانان به بازار کار اعلام میکنند و نه به الزام، افزایش دانش و مهارت نیروی کار.
مشکلات بنیادی
مشکل بیکاری ناشی از مشکلات دیگر اقتصادی است. برخی از کارشناسان میگویند عدم توجه مدیران و برنامه ریزان کشور به نیازهای زیر بنایی برای رشد اقتصادی و فرهنگی؛ به این مشکلات دامن زده است و این ورای مسایلی همانند رشد نکردن و حتی آسیب دیدن صنایع گوناگون و تولید در کشور، به دلایلی همچون خسارتهای ناشی از جنگ و سوء مدیریت و تحریم و واردات بیرویه است. آنها برای نمونه به قوانین ناکارآمد حمایت از حقوق موءلفین یا همان چیزی که در غرب به آن کپی رایت میگویند، اشاره میکنند و می گویند ضعف قوانین در این زمینه یکی از عوامل بزرگ عدم رشد صنعت نرمافزار در ایران است. صنعتی که کشورهای صنعتی برای گرداندن آن علاوه بر برنامهریزی در تربیت نیروی جوان و کارآمد و رقابت با همدیگر در جذب نیروی کار از دیگر کشورها، باز هم با کمبود نیرو در آن روبرو هستند.این در حالی است که با وجود کم بودن نسبی سرمایه برای راهاندازی شرکتهایی که در زمینه تولید نرم افزار فعالیت میکنند و همچنین نیاز کشور و بازار جهانی، بیش از ۷۶ هزار نفر تحصیل کرده در حوزه کامپیوتر و ریاضی از فوق دیپلم تا دکترا در ایران در جستجوی کارند.
مشکلات اجتماعی و فرهنگی
از دیگر عواملی که کارشناسان به عنوان عوامل تاثیرگذار در وضعیت اشتغال تحصیلکردگان به آن اشاره می کنند مجموعهای از مسایل و مشکلات فرهنگی و اجتماعی است که شاید تاثیرشان کمتر از عوامل ذکر شده پیشین نباشد. آنها معتقدند بخشی از فارغ التحصیلان دانشگاهها تمایلی به کارهای پرزحمت و کارگاهی یا اشتغال در مناطق دورافتاده و محروم ندارند. برای مثال در حالی که مناطق محروم کشور به شدت با کمبود پزشک و نیروهای خدمات بهداشتی روبروست، کم نیستند پزشکان عمومی جوانی که کار در بازار مسکن شهرهای بزرگ یا کارهای دفتری در ادارات دولتی را به کار در شهرستانهای دور افتاده ترجیح میدهند. یا فارغ التحصیلان گروه کشاورزی و دامپزشکی که بیش از ۳۸ هزار نفر از آنها در جستجوی کارند در حالی که کشاورزی و دامپروری کشور نیازمند دانش روز برای غلبه بر مشکلاتش است.نکته دیگر این است که بخشی از جوانان به دلایل گوناگون نه توانایی کارآفرینی دارند و نه تمایلی به ریسک. در همان حال آنها ترجیح میدهند در زمانی کوتاه و بدون تلاش زیاد به خواستههای خود برسند. شاید یکی از عوامل عدم موفقیت طرحهایی همچون بنگاههای زود بازده یا وامهای خود اشتغالی یا صندوق مهر رضا و ورود وامهای اشتغال زایی به بازارهای مالی را بتوان وجود چنین دیدگاهی در بخشی از همان گروه دانست.اسحاق جهانگیری معاون اول حسن روحانی رئیس جمهور با اشاره به مشکل اشتغال و تورم بعنوان دو چالش اصلی و اساسی کشور، گفته است: دولت در نظر دارد برنامه هایی را به صورت فوری و اضطراری در حوزه اشتغال کشور اجرا کند.اما بخشی از کارشناسان بر این باورند که باوجود قولهای آقای جهانگیری و رئیس جمهور در حل مشکل اشتغال، حل این مشکل حتی با فرض نبود مشکلات بزرگتری همچون وضعیت نه چندان مناسب سیاست خارجی و اقتصادی کشور، چیزی نیست که بتوان در کوتاه مدت به آن امید بست. در این وضعیت و در کوتاه مدت شاید تنها کار ممکن کاستن از سرعت افزایش تعداد بیکاران باشد و در بخش تحصیلکردگان جویای کار، ضابطهمند کردن و کنترل رشد کمی و بی برنامه آموزشعالی.
[بیبیسی]
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید