“صنعت شوت”
واعظان چون جلوه در فوتبال کشور می کنند
با حضور خود، میادین را مُسَخَّر می کنند!
مشکلاتی هست کاین مخدوم مطرح می کند
چون افاضل، حل آن، با عقل انور می کنند!…..
*****
از چه رو برخی اراذل، در بلاد مسلمین
داوران را خائف از شیر سماور می کنند؟!
با وجود مشکل تحریم صنف قطعه ساز
وقف قضات زمین، اگزوز خاور می کنند!
یَحتمِل قابل نمی دانند تیم داوری
چون که در استادیوم، دنبال داور می کنند!
با کلام زشت، بازیساز مادر مرده را
ناامید از زندگی، در “روز مادر” می کنند!
چند تن بوقی به همراه “خیابانی” به عنف
گوش خلق الله را با صوت خود کر می کنند!
امتی غافل ، به تقلید از سران سرخ پوست
پوز خود را ازرق و، دلق خود، اخضر می کنند!
“موج مکزیکی” و یا “سامبا” و یا “بابا کرم”
“قاسم آبادی” و”راک” و “رقص خنجر” می کنند!
با “حیا کن” یا “رها کن”، سرپرست تیم را
با فقط یک باخت، اخراج از دم در می کنند!
در هتل ، با گل به استقبال مهمان می روند
بدرقه با فشفشه آن تیم مُضطَر می کنند!….
*****
عده ای با شعله افکن، عده ای با منجنیق
“انقلاب سنگ” و پرتاب منور می کنند!
دسته ای با چوب وسنگ و، بمب های دست ساز
صحن ورزشگاه را، چون” تل زعتر” می کنند!
ناوگان خط واحد را، پس از آتش زدن
طعمۀ سمسار وباطریساز ومسگر می کنند!
دسته ای با شیشه پپسی، دسته ای با صندلی
در پی اشخاص خوشنام و موقر می کنند!
روی سکو، جان هم افتاده مانند گراز
حمله بر اعضای هم، با گرز شش پر می کنند!..
*****
روز “شهرآورد”، ” تهران” را زدیگر شهرها
حصرکامل، از “ورامین” تا به “چیذر” می کنند!
پرچم بیگانه را برپشت بام خانه ها
با خطوط سرخ وآبی، سایه گسترمی کنند!
تا “کن” و “گلشهر” و” اُزگُ ل” ، شهر را چون “چرنوبیل”
یا همانند “حلب”، بی درب وپیکر می کنند!
این وسط سیلاب وباران مستطیل سبز را
چون “خلیج فارس” یا “دریای احمر” می کنند!….
*****
از چه رو جمعی تماشاگرنمای بد بدن
با چماق و چوب، دنبال “چلنگر” می کنند!؟
با فقط یک دفع ناقص، از بلندی “دارت” را
پرت سوی چشم آستیگمات “بنگر” می کنند!
دربلاد مسلمین، جمعی مسلمان شرور
بر “مسلمان” ، حمله کاری تر زکافر می کنند!
با طرفداری ز” آبی های لندن”، یا “رئال “
در هوای غرب ، بیعت با ستمگر می کنند!
عده ای توهین به اقوام مربی می کنند
عده ای هم حمله بر سرباز وافسر می کنند!
“نعمتی” ها، جنگ سرد وگرم ونرم داعشی
“حیدری” ها، با سپر، هی حیدر– حیدر می کنند!
فحش ها را از حدود خشتک و پایین تنه
پخش دنیا، با “تویتر” یا “نمابر” می کنند!
چند تن پایین پی یک توپ چرمی می دوند
چند میلیون نیز خود را پاک منتر می کنند!….
*****
از چه رو برخی به جای جنگ در میدان مین
در زمین سبز، توپ از خویشتن در می کنند؟!
ضربه گیرورزشی را پشت ورو پا می کنند
بعد همپای “مسی”، حرکات محشر می کنند!
تکیه بر پای مخالف داده با تکل بلند
یارگیری با خطاهای مکرر می کنند!
با دفاع یار کوب و حملۀ گاز انبری
فتح پشت جبهه ها، سنگر به سنگر می کنند!
با عبوراز عرض ودرز و، خط مرز و اسکله
حملۀ سرتاسری، از شصت محور می کنند!
با شکست از چای “سیلان”، ادعای فتح “هند”
با تساوی در “لرستان “، فتح “خیبر” می کنند!
پول ها را شاید از دشمن غنیمت برده اند
کاینچنین پخش دفاع تیم آخر می کنند!
مالیات وخمس و احسان وزکا تش، پیشکش
در کجا این خرج ها را ثبت دفتر می کنند؟!
کاش می شد باز می گشتند کم کم پادگان
چون در آنجا لااقل مشق کلاغ پر می کنند! …..
*****
در دل ام القری، یک عده مطبوعات زرد
ملتی را فیلم وقومی را مصور می کنند!
با دروغ شاخدار وجعل تصویر وصدا
باز تولید خبر، در مبحث شر می کنند!
سوژه می سازند ودردوز وکلک، تقلید از
“روبه مکار” وزوجش “گربۀ نر” می کنند!
رنگ قرمز را، بسی بالاتر از رنگ سیاه
رنگ یشمی را، به رنگ مات سرور می کنند!
این وآن را جان هم افکنده مانند خروس
بعد بحث صلح وپرواز کبوتر می کنند!
عده ای را باز وشاهین، یا شغال تیزپا
عده ای را شاه وسلطان، یا که قیصر می کنند!
چند تن را با گلایدر برده تا هیمالیا
بعد آنها را رها، از قله با سر می کنند!
گند باند ومافیا را، در جراید پاک پاک
با دوات وجوهر و آب مقطر می کنند!
قهرمان را با کلک، محصول وکالا وبرند
در زمین اقتصاد سفله پرور می کنند!
روز وشب، تبلیغ محصولات نامرغوب غرب
یا خیارزرد “چین” با مارک چنبر می کنند!
یک نفر را چهرۀ محبوب و یک تن را “یزید”
سومی را قاتل “قیس ابن جعفر” می کنند!؟
فیلم اخم خوشگل “دل بوسکه” را، بعد از شکست
پخش در سطح جهان ، با بیست منظر می کنند!
از برای شوخی وتفریح، پرسش های سخت
از “فنونی زاده” ها، یا “رهبری فر” می کنند!
عده ای از سرمربی های ممتاز فرنگ
کسب فیض از علم امثال “علیفر” می کنند!…..
*****
“بال چپ” ها از یسار و”لیبرو”ها از یمین
قصد اجرای نفوذ از چند محور می کنند!
عده ای همسن “زال” و”نوح” یا آقا بزرگ
سن خود را، مثل خانم ها مصغر می کنند!
خالکوبی کرده ، گاهی پک به قلیان می زنند
زیر ابرو کنده و، مو را به یک ور می کنند!
در مصاف تک به تک ، از ترس مردن توپ را
هدیه بر دروازه بان غول پیکر می کنند !
گاز می گیرند ودوراز چشم تیز داوران
با کتک، اجرای فن “قفل قیصر” می کنند!
“کندۀ یک چاک” را در مایۀ “حمال بند”
در هوا تابانده ودرخاک، “تندر” می کنند!
با تمارض، بر زمین غلتیده وغش می کنند
زیر پا را با لگد، پهن و مقعر می کنند!
کارت قرمز را به لطف خط نگه داران گیج
سهم یار بی گناه تیم دیگر می کنند!
این هنرها را هزاران بار، اجرا در زمین
با فریب داوران زود باور می کنند!
دفع فاسد را به افسد کرده، وقت دفع توپ
چون “رونالدو” را رها، دفع “غضنفر” می کنند!…..
*****
در خبرها بود اقا زاده هایی پا به توپ
مفتخر با مقدم خود، لیگ برتر می کنند!
در بیوت محترم، شاید فضای سبز نیست
کاین عزیزان در چمن ، گلبانگ گل سر می کنند!
درس خارج را، یقین اینان غلط فهمیده اند
چون که خارج رفته، کنگر خورده، لنگر می کنند!
با نفوذ از ده جناح و با “دفاع من- تو- من”
راه شوت گلزنان را، سد معبر می کنند!
توپ باد آورده را، با شوت های سهمگین
از دومتری، پرت، پشت دب اصغر می کنند!
توپ ومیدان را تصاحب کرده، با یک پا دوپا
ارث بابا را طلب، چون شیرمادر می کنند!
با نمایش های پرخرج و تماشاگر پسند
افتخارات عظیمی بار کشور می کنند!
با صدای باد، مداحان فیکس حزب باد
در رثای این مفاخر، عنبر عنبر می کنند!
با خصال نیک خود، با فتح عقبی وبهشت
حوریان را یک به یک، علیا مخدر می کنند!
بعد با گل برخودی، یا با نثار فاتحه
ادعای کسب کاپ وجام وساغر می کنند!…..
*****
دورۀ آخر زمان گردیده، چون برخی اناث
در میادین، پای در کفش مذکر می کنند!
روی ومو پوشیده، آن هم با دفاع پوششی
تیم های لخت خارج را مظفر می کنند!
پا به توپ و، پا به ماه و، پا به زا و، پا به سن
حمله در طول زمین، چون باد صرصرمی کنند!
توپ های مرده را، با پشت پا ازهردو گوش
وارد دروازه ، با روبند ومِعجَر می کنند!
با فرار از مطبخ و، از چنگ یار مستقیم
حق مطلب را ادا، در حق شوهر می کنند!
گلرخ وگلبو وسوگل، چون”فروزان”، شوت گل
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید