Advertisement

Select Page

غزلی تازه از رضا حدادیان

غزلی تازه از رضا حدادیان

 

شکسته کشتی‌ام اما‌، نمانده ساحل من
هجوم لشکر موج است و سعی باطل من

به شکوه لب نگشودم تمام عمر، فقط
شبیه بغضی در پرده ماند مشکل من

اگر چه منتظر زخم واپسین بودم
نماند بر سر عهدی که بست،‌ قاتل من

هزار کوه یخی قد کشید در شعرم
نداشت معجزه‌ای،‌ آفتابِ مایل من

چقدر ردّ عبور تبر هویدا شد
وَ شاخه شاخه صدای شکستن دل من

به غیر از آینه هرگز‌، قبول باید کرد
نبود همنفسی در جهان‌، مقابل من

اگر چه دریا دریا گریستم،‌ اما
شده‌ست تشنگی شوره‌زار،‌ حاصل من‌

#رضا‌حدادیان

 

 

 

 
 

 

 

 

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights