نامهای کوتاه اما پر معنا!
نامهٔ چند سطری اسماعیل بخشی که پژواک آن از رسانههای اجتماعی تا صحن مجلس اسلامی طنین افکنده، هم آیینه و هم آیینهدار ایران امروز است. این فعال کارگری که تا سر حد مرگ شکنجه شده در نامه کوتاه خود نه تنها با زبانی مستدل و محکم و اعتماد بنفسی مثال زدنی به افشای شکنجههای جسمی و روحی زندانبانان رژیم پرداخته بلکه وزیر اطلاعات حکومت را به چالش طلبیده و او را برای پاسخگویی به مناظره تلویزیونی دعوت کرده است.
آنچه که نامه بسیار کوتاه این کارگر نیشکر هفت تپه را یکسره متمایز می کند، خودآگاهی و روش اثباتی نویسنده جوان آن است. جوان کارگر شکنجه شده اما خودیافته و خودساخته. این سطور با قامتی برافراشته سینه به سینه وزیری که نماد «ترور و وحشت» حکومت است، می ایستد و بدون پرخاشگری و با کمال آرامش و متانت، همه اقتدار و برج و باروی روحانیون حاکم را در زیر پای استوار جنبش کارگری و مردمی ایران خرد و خاکستر می کند.
این نامه، مهمترین ابزار حکومت اسلامی را که ترس از زندان و شکنجه و انواع تبعیضهاست، از کار میاندازد و اقتدار حکومت در ذهن جامعه را هیچ میانگارد. در پشت سطور ادبیات اسماعیل بخشی، برتری معنوی جنبش کارگری پردامنه کشور بر حکومتگران را به روشنی می توان بازیافت. ادبیات صاف و ساده اما زلال و پیروزمند این نامه کوتاه، ژرفش آگاهی و هویت یابی مستقل و مطالبهگر جنبش کارگری ایران را به نحو درخشانی جلوهگر میکند. این نامه کوتاه همچون تیری است که از کمان آرش بر سینه پر ادعا اما فرتوت اسلام سیاسی حکومتگران فرود میآید. هر چه بر قد و قامت آگاهی و خود یابی مردم افزدوه میشود، از قد و قامت فرسوده و ناتوان حکومت، بیشتر فرو میریزد.
بی تردید بزرگترین «دستاورد» ۴۰ سالهٔ جمهوری اسلامی، فروریزی توهم جهل و ترس در ذهنیت اجتماعی مردم است. نامه اسماعیل بخشی بازتاب وجدان اجتماعی جدید جامعه ایران و بیتردیدی جنبش مردمی و کارگری ایران در به چالش کشیدن و زیر پرسش بردن بوروکراسی حکومت دینی است.
این نامه نشان میدهد که جنبش اجتماعی جدید ایران گرچه میتواند به دلایل طبیعی جذر و مد داشته باشد، اما سرکوب شدنی نیست و فروکش نمیکند. با این ذهنیت خودآگاه و شعور اجتماعی مردم، ایران چه نیازی به حکومت ولایت فقیهی یا سلطنتی دارد؟
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید