هفتشنبههای بلوچ
اعلام انزجار از خون ریزی
متأسفانه گذاشتن اسامی بی مسمی، رسمی است دیرینه.
لشکر عدل!
یاری دهندگان عدل!
اما وقتی پای عمل به میان میآید، جنون بی عدلی سر بر میآورد.
کشتن یک اسیر در هر دین و باور و قوم و قبیله و ملتی، رفتاری است چندش آور.
بدون شک کشتن اسیر «جمشید دانایی فر» را یک جنایت میدانم و آن را محکوم میکنم.
به بازماندگان این مرزبان مظلوم تسلیت میگویم وانزجار خودم را از رفتارهای جنون آمیز و خون ریزی اعلام میدارم.
وظیفه خودم میدانم که ضمن محکوم کردن هر لحظۀ اسارت، از رهبری این گروه، آزادی فوری و بدون قید و شرط اسرایی را که در اختیار دارد خواستار بشوم.
انگشت اتهام من همچنان به سمت نظام جمهوری اسلامی و سیاستهای مرگ آفرین و اسیر کش او در منطقه است. این نظام بدون توجه به هشدارهای رهبران مذهبی، قومی و روشنفکران منطقه با دستگیری و اعدامهای دسته جمعی و بی محاکمه بستر رشد خشونت را فراهم آورده است.
مصباح یزدی ناجی سنیها!
آیتالله مصباح یزدی میگوید: «باید کتابهای شیعه در بین اهل تسنن ترویج یابد تا کسانی که تعصب کمتری دارند، زودتر به دین حق دست پیدا کنند.»
من در عنفوان جوانی متوجه شدم که یکی از سنیهایی هستم که تعصب کمتری دارم. در همان زمان دنبال کتابهای ایشان بودم تا زودتر به دین حق دست پیدا کنم اما چون زمان طاغوت بود، آیتالله مصباح یزدی هنوز کتابنویسی را شروع نکرده بود و فقط از طریق روضه خوانی اموراتش را میگذراند. لذا چون نمیتوانستم به دین حق دست پیدا کنم، همان دین اسلام را حفظ کردم و منتظر ماندم تا انقلاب بشود. وقتی انقلاب شد، این آیتالله بزرگوار ابتدا در گیر تأسیس بنیاد امام خمینی و سپس سرگرم فتوا دادن برای انواع و اقسام قتلها از آن جمله قتلهای زنجیرهای شد و طول کشید تا دست و بالش باز بشود و بتواند این صد و خوردهای جلد کتابش را بنویسد.
وقتی که آنها را نوشت و تمام کرد، از طرفی سن من بالا رفته بود و از سویی شیطان مرا گول زده بود و من جزو ضد انقلابهای برانداز شده بودم. میترسیدم بر اثر فتواهای آیتالله کشته شوم و فرصت نیابم با خواندن کتابهایش دین حق را پیدا کنم. لذا برای زنده ماندن به خارج فرار کردم.
حالا که خدا را شکر ملت ما یک بار دیگر با شرکت در انتخابات، حماسه آفرید و دولت قبلی را سرنگون و دولت تغییر را بر روی کار آورد، ما با فضای باز سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و دینی روبه رو شدهایم.
البته اینجا در حضور شما و محضر پروردگار عالم باید اعتراف کنم که وقتی جناب دکتر حسن روحانی در نطقهای انتخاباتیش از احترام به اعتقادات و رفع تبعیض از اقلیتهای مذهبی حرف میزد من جزو کسانی بودم که غش غش طوری میخندیدم که نه تنها سفیدی دندانها بلکه زبان کوچیکه من هم پیدا و سپس دیده میشد.
اما حالا شاهد این تغییر هستم و دارم میبینم که آیتالله مصباح یزدی دارد شرایط و امکان احترام و رفع تبعیض را برای ما سنیهای مسلمان فراهم میکند تا بتوانیم به دین برحق شیعه بپیوندیم.
با استفاده از همین تریبون از وزیر ارشاد که خود حجتالاسلامی است مکلا درخواست دارم تا نسبت به چاپ تریلیوار صد و خوردهای جلد کتاب این آیتالله و توزیع آنها در مناطق سنی نشین، شرایط را برای گرویدن آنها به دین حق فراهم آورند تا این آیتالله هم بتواند در پایان عمر خویش از راه فروش کتاب به رزق و روزی حلالی دسترسی پیدا کند.
در پایان دو کلمه هم خطاب به هم مذهبیهای سنی خود بنویسم:” ای برادران و خواهران مسلمان سنی! تا کی میخواهید تعصب داشته باشید و به دین حق نگروید؟ حتماً باید برای شما پیغمبر دیگری بفرستند؟ خود همین مصباح چه کم دارد؟ چیزی که زیاد دارد کتاب است؟ حتماً باید برای شما کتاب آسمانی بفرستند؟ شما مگر چه کسی هستید که اینقدر توقع دارید؟ تا کی میخواهید خداوند رهبران شما را در تصادف سر به نیست کند؟ تا کی باید به شما مُهر سلفی و وهابی و تکفیری بزنند تا شما بیدار بشوید و به دین حق دست پیدا کنید؟ تا کی آلت دست بیگانگان و دشمنان نظام قرار میگیرید و باعث اختلاف انداختن بین برادران شیعه و خودتان میشوید؟ بروید کتابهای شیعه را بخوانید تا هر چه زودتر به دین حق دست پیدا کنید.”
یک کلمه هم خطاب به رهبران اهل تسنن بگویم و تمام کنم: “ای رهبران مسلمانان اهل تسنن! چرا کتابهای خود را به دریا نمیریزید و کتابهای شیعه را نمیخوانید؟ هزار و چهارصد سال مقاومت کردید و مسلمان سنی باقی ماندید چه فایدهای به شما رسید؟ کی میخواهید بدانید که در مملکت امام زمان جایی برای سنی بازی وجود ندارد؟ دست از مقاومت بردارید و الا اگر پس فردا در هر جادهای، تریلیای جلوی شما سبز شد و شما را به ته دره فرستاد، ننه من غریبم بازی در نیاورید و نگویید که نظام برای شما شرایط مناسب را فراهم نکرد.”
در خاتمه ما باید مواظب شیطنتهایی باشیم که بعضی از کشورهای منطقه برای ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی به راه میاندازند. برادران سنی ما باید هوشیار باشند که در دام دسایس آنها که هدفشان راه اندازی جنگهای مذهبی است نیفتند. یکی از راه حلها همین است که برادران اهل سنت با خواندن کتابهای آیتالله مصباح به دین حق بپیوندند و توطئه دشمنان را نقش بر آب کنند.