ویژهنوشتاری بهمناسبت درگذشت کاپیتان محمدرضا روشندلی
با نوشتاری از على زرقانی، دکتر عباس حاجی ابراهیمی، محمد رضا کامیاب، مهندس علی اکبر عادلی
زندهیاد محمدرضا روشندلی در دو سال اخیر هراز گاهی مقالاتی در حوزههای مختلف و متنوع برای شهرگان ارسال میکرد و آرام آرام تبدیل به عضوی از خانواده تحریریه شهرگان شدهبود. این آشنایی و همکاری نیمهمستمر ولی آگاهیبخش او، شوربختانه دوام نیافت و مرگ بر آن خط پایان کشید.
در دوره شیوع همگانی ویروس کرونا عزیزان بسیاری در مبارزه با این بیماری جان باختند و دوستان و بازماندگان خود را در اندوه و ماتم از دسترفتنشان گذاشتند.
در میان اهل قلم و اندیشه و تفکر نیز دوستان و رفقای زیادی به دلیل ابتلا به بیماری کشنده کرونا و یا به دلیل بیماریهای دیگر و نبود کادر پزشکان کافی ناشی از انبوه بیماران کرونایی، جان شان را از دست دادند. از این میان دکتر فریبرز ریئسدانا، علیرضا جباری، کاپیتان محمدرضا روشندلی و … از جمله رفتهگاناند.
آخرین یادداشت کاپیتان محمدرضا روشندلی برای شهرگان در باره مرگ دکتر فریبرز رئیسدانا بود که نوشت: «دکتر رئیس دانا عزیز ما از میان ما رفت، مردی از جنس مردم و رنگ مردم»
همکاران کاپیتان محمدرضا روشندلی در مجله صنعت حمل و نقل ایران، با انتشار یادداشتهایی یاد و خاطره او را گرامی داشتند. آنچه که از نظر شما خوانندگان عزیز میگذرد، مجموعهی این یادداشتهاست که توسط محمود روشندلی برادر کاپیتان محمد روشندلی در اختیار شهرگان قرار گرفته است.
«شهرگان»
به یاد شادروان کاپیتان محمدرضا روشندلی
غروب کاپیتان
بازهم دردی دیگر
على زرقانی مدیر مسئول مجله صنعت حمل و نقل
خبر شوکهکننده بود و به دور از باور. هنوز فقدان نابهنگام شادروان د کتر فریبرز رئیسدانا دبیر هیات کارشناسی ماهنامه بر لوح ضمیر دوستداران و طرفدارانش به باور ننشسته بود که در میان بهت و حیرت دریافتیم کاپیتان محمدرضا روشندلی کارشناس حمل و نقل دریائی ماهنامه نیز به یکباره و ناگهان چشم از زند گی برگرفت. جانکاهی بر آن است که عصرگاه روز قبل از واقعه، در جلسه کارشناسی ماهنامه، همه کارشناسان شاهد حضور شاداب و سرزنده او در جلسه بودند و باورپذیر نبود که فردای آن روز آگاه شوند که یکی از همکارانشان دیگر هیچگاه در چنین جلساتی حضور نخواهد داشت.
کاپیتان محمدرضا روشندلی از نخستین سال های دهه هفتاد، در مقام کارشناس دریائی، به جمع کارشناسان ماهنامه صنعت حمل و نقل پیوست. در جلسات کارشناسی، همواره دیدگاهها و تحلیلهای دقیق و کاربردی از مسائل مختلف حمل ونقل دریایی ارائه میداد. او در این جلسات، آرام و شمرده سخن میگفت و در عین حال یکی از منظمترین کارشناسانی بود که جز در مواقع اضطراری هیچگاه غیبت نداشت، شوق عجیبی برای حضور مداوم و منظم خود در جلسات کارشناسی از خود نشان میداد. حتی اگر به دلایلی این جلسات مدتی به تاخیر میافتاد با کنجکاوی توام با کمی نگرانی علت آن را جویا میشد.
روشندلی، دریا را خوب میشناخت و تلاطم امواج او را به هیجان میآورد. او عاشق جاذبههای وهمانگیز و رمزآلود دریا بود. به اعتبار دهها سال حضور در عرشه و فرماندهی کشتی در پهنه اقیانوسها و دریاها و لنگرانداختن در بنادر مهم کشورهای مختلف، احاطه کاملی به قوانین و پیچ و خمهای حمل و نقل دریائی داشت. جالب آن که در دوران بازنشستگی نیز، از پیگیری و کنکاش تحولات مربوط به مسائل دریائی غافل نبود. به گونهای که جدا از مباحث مربوط به جلسات کارشناسی، مقالات و تحلیلهای بسیاری نیز پیرامون چالشهای مختلف دریانوردی و حمل و نقل دریایی در اختیار ماهنامه
قرار میداد، از عمر و نوع کشتیهای تجاری در دنیا گرفته تا میزان سرمایههائی که همواره روی آب شناور هستند.
کاپیتان روشندلی همیشه دل مشغول تحولات مربوط به صنعت ساخت کشتی و یا اوراق آنها و میزان اشتغالزایی این صنعت در دنیا و مقایسه حمایت و اهمیتی که دولتهای مختلف به تجارت دریایی میدهند، بود. حتی قیمت و کم و کیف فناوری به کار رفته در ساخت کشتیها با توجه به عمر آنها در شرایط رونق یا رکود اقتصاد جهانی از دید او پنهان نمیماند. حکومتیان که مدام بر طبل نقد سازنده میکوبند، به صراحت باید گفت که نقدهای او کاملاً سازنده بود. آن هم بدون نیش و کنایه وعتاب. قلمی آرام داشت و انتقادش از سیاستها و روشهای برنامهریزی و اجرایی مدیریت حمل و نقل دریایی کشور نوعا از جنس کارشناسی و تحلیلهای کاربردی بود. حال حکومتیان چه قدر به این نقدهای سازنده بها دادهاند و به آن عمل کردهاند، خود باید پاسخگو باشند. هرچند پاسخ آنان در نوع برخورد با چنین کارشناسان، تحلیلگران و اندیشمندان کاملا روشن است.
تمامی صفحات تاریخ چهل و دو ساله گذشته نشان از برخوردهای قهری و سلبی حکومت در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی محیط زیستی با چنین اندیشمندانی دارد. به گونهای که با در پیش گرفتن چنین سیاست ها و برخوردهایی، مدیریت کشور عملا دچار ناکارآمدی مزمن شده است. گوئی حکومتکنندگان، جز خود و اعوان و انصار خود، اساسا نیروهای د یگر اجتماعی را به رسمیت نمیشناسند. نیروهایی که با کارآمدیهای فکری و اجرائی بسیار بالا نظیر دکتر رئیس دانا و کاپیتان روشندلی، نه تنها با انگ دگراندیش و غیرخودی، همچنان از گردونه تاثیرگذاری و سازندگی کشور رانده میشوند، بلکه برای خالی نبودن عریضه، هر از چندی نیز به بهانههای مختلف، آنان را از بسیاری از حقوق اجتماعیشان محروم میسازند تا عبرتی باشد برای سایر دگراندیشان که زندان و ممنوعالقلم و ممنوعالخروج و ممنوعالتصویر، بخشی از این محرومیتهاست.
در چنین حال و هوا و تب و تاب تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی چهل و دو سال گذشته که با عملکرد حاکمیت، کشور از رسیدن به بسیاری از شاخصهای رشد و توسعه بازمانده و در جامعه جهانی منزوی شدهاست، باز میبینیم و لمس میکنیم که چگونه همین نیروهای بیرون از دایره قدرت، بازهم با تحمل همه محرومیتها، از تلاش مضاعف خود برای قراردادن سرمایه و ثروت و امکانات کشور روی ریل توسعه پایدار، فروگذاری نمیکنند که با دریغ و تاسف باید پذیرفت که ماهنامه صنعت حمل و نقل در کمتر از یازده ماه دو وزنه سنگین از چنین نیروهای فکری و اجرائی خود را از دست داد.
دکتر فریبرز رئیس دانا که سی و هفت سال تمام مسئولیت تولید محتوای علمی و کارشناسی ماهنامه را به دوش کشید و در اداره جلسات کارشناسی سنگ تمام گذاشت و کاپیتان محمدرضا روشندلی که تمامی تجربیات و آموختههای دریانوردی خود را در تقویت بخش دریائی ماهنامه به کار گرفت.
روح هر دو شاد!
بیشتر آموزش دادن و آموختن
دکتر عباس حاجی ابراهیمی
به راستی گاهی سیستمها و سازمانها “ادای ترقیخواهی، رشد و پیشرفت و توسعه، عملکردی تکنیکی، تاکتیکی و استراتژیک را نمایش میدهند… مشکل از ماهیت سطح دانش و تخصص و تجربه صرفاً مدیریتی آنها نیست، مشکل اصلی نداشتن اعتقاد به به روزی و یکپارچگی و کمال کلیه عناصر سیستم و سازمان است که فرایندها را یکی پس از دیگری به زوال و نابودی میکشاند.
گاها با روانشاد “کاپیتان روشندلی” این بحثها را داشتیم که چرا جامعه گسیخته و اهداف دور از هم و گذشت زمان و فرصتها را نمیبیند.
کاپیتان با عمری بیش از ۴۰واندی سال فعالیت در زمینه دریانوردی و پشتیبانی و خدمات دریایی (هم در زمان دفاع مقدس در صحنه دریانوردی و هم ناوگانهای تجاری) با قلبی چون زلال آبی دریاها و فکری به عمق اقیانوسها، ایدهاش این بود که یک قطره کثیف در یک ظرف آب آلودگی میآورد، اما در دریا هیچ تاثیری نخواهد داشت. طول میکشد که به دریا برسیم، ولی روزی را میبینم که خالصتر و بی پیرایه خواهیم شد. این قطرههای آلوده در این جوامع، علت بیشتر دانستن و تفکر عمیقتر ما هستند.
کاپیتان روشندلی، در جلسه آخری که در مجله داشتیم (۲ روز قبل از وفاتش)، همین طور که پکی به سیگارش میزد، در جواب یکی از دوستدارانش در مجله که ایشان را از سیگار کشیدن پرهیز میداد، اشارهای به من کرد و با لبخندی گفت: از ما گذشته و شاید میخواست بگوید که، ” با چشم خویش دیدم که جانم میرود.
کاپیتان روشندلی “ادای” هیچ چیز نبود، خود خودش بود. صاف و بی آلایش و عاشق آموزاندن و آموختن .
دریا دلی که دیگر در بین ما نیست
محمد رضا کامیاب
در جمع دوستان هیئت تحریریه و کارشناسان مجله صنعت حمل و نقل، هنوز در اندیشه از دستدادن استاد فرزانه مان دکتر فریبرز رئیس دانا بودیم که گردش ایام ما را یک بار دیگر با غم از دست دادن استاد متواضع، نویسنده، مترجم فرزانه و جویشگر توانایمان کاپیتان محمدرضا روشندلی به سوگ نشاند.
او که در دو سال آخر عمر خود با بیماری سختی دست و پنجه نرم می کرد آخرین روزهای زندگی پر بارش هرگز دست از تلاش علمی و تخصصی خود چه از باب آموزش و پژوهش برنداشت و پیوسته میکوشید تا حاصل سالها تجربه گرانسنگ خویش از دریا و دریانوردی گرفته تا بهرهگیری مستمر از دانش و دادههای روزآمد این صنعت عظیم از فراسوی جهان تمامی داشتهها، آموختهها و آموزههای خویش را با اشتغال به تدریس در دانشگاه و تحلیل و نگارش بیوقفه مقالات ارزشمند در نشریات تخصصی به چاپ برساند تا در سایه این تلاش ارزنده و مستمر گوشهای از دین خود را در امر انتقال داشتهها و دانسته هایی که بتواند به ارتقای سطح علمی و آگاهی دانشجویان و طالبان علوم در صنعت حمل و نقل دریایی و دریانوردی کشور مفید واقع شود به نحو شایستهای ادا نماید.
کاپیتان که خود برگ زرینی از تاریخ صنعت حمل و نقل دریایی کشور محسوب و آینده از او یاد میشود، خود با غرور از کهنترین سند دریانوردی ایران یاد میکرد که مهری است یافت شده در چغامیش دزفول مربوط به تمدنی که قدمت آن به ۶۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح بر میگردد و مزین به نقشی است از یک کشتی با سرنشینانش” و همواره بر این باور بود که ما با سابقه سترگ تاریخی در این صنعت میباید همواره در ردیف بهترینهای صنعت دریائی نه فقط در ایران که سرآمد در جهان باشیم.
کاپیتان با آنکه فردی آرام و بیحاشیه بود در نوشتههایش با قاطعیت به نقد وانتقاد از طرحها و نحوه اجرای ناموفق آنها میپرداخت و در بیان چالشهای پیش روی صنعت دریایی و نقد عملکردهای دولت و مدیران و مسئولان ید طولایی داشت. نگاهی به عناوین پارهای از نوشتههای اخیرش در مجله که آنها را برای دستاندرکاران خالی از لطف نمیدانم، گوشههای روشنی از زوایای فکری او را به خوبی نشان میدهد.
- “چالشهای دریائی” از بیتوجهی به فرصتها تا رویای “اقتصاد دریا محور”
- رابطه سقوط قیمت نفت و کسب و کار شرکتهای کشتیرانی
- گردشگری دریائی حلقه مفقوده یا گنج گمشده
- چتر امن بر فراز دریا
- چنبره کشتی سازی بزرگ
- برنامههای دو وزیر زیر ذره بین کارشناسی
- کارنامه دریائی هشت سال دولت نهم و دهم.
- الگوی مصرف انرژی در صنعت حمل و نقل دریایی
- برای توسعهی اقتصاد زمین کافی نیست
کاپیتان روشندلی به ضرورت توجه بیشتر به امر آموزش از پایینترین سطح که مربوط به قایقهای کوچک است تا بالاترین سطوح مدیریتی و فرماندهی اعتقادی راسخ داشت و هر گونه سرمایه گذاری در بستر آموزش را اعم از آموزشهای کاربردی کلاسیک داخلی یا آموزشهای تخصصی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت داخلی و بینالمللی را ضامن بلامنازع ارتقای صنعت دریائی کشور و تامین امنیت و سلامت حمل و نقل دریائی و عرضه بهینه این صنعت در پهنه آبهای منطقهای و بینالمللی میدانست.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
روزگار گوش ندارد که تو هی شکوه کنی
مهندس علی اکبر عادلی
آشنایی من با کاپیتان محمدرضا روشندلی در دوره تخصصی حمل و نقل بینالمللی (دوره فیاتا) آغاز شد و بعد آن دوستی و دیدار ما در تهیه یک پروژه کانتینری و همکاری با ماهنامه صنعت حمل و نقل ادامه یافت. سابقه دوستی و همکاری ما بیش از ۲۰ سال بود. روشندلی انسانی متواضع و فروتن، خوشصحبت و مسلط و عاشق امور نرم و سخت افزاری دریایی بود و علاوه بر تدریس مباحث دریایی و کشتیرانی در مراکز داخلی و خارجی، مقالات تخصصی و کاربردی زیادی از او در ماهنامه صنعت حمل و نقل چاپ شده است که مرور آنها میتواند گواه ادعای من در مورد تخصص خاص محمدرضا روشندلی باشد.
متخصصین بسیار کمی هستند که توانایی نگارش و تخصص را با هم داشته باشند. کاپیتان روشندلی از آن دسته متخصصینی بود که در نگارش مقالات و تحلیلهای فنی مربوط به امور حمل و نقل دریایی و کشتی رانی مهارت بیمانندی داشت. کاپیتان با وجود بیماری قلبی هم چنان با انگیزه و علاقه زیاد در جلسات کارشناسی حضور می یافت و تا آخرین لحظه حیات خود دست از تلاش و نوشتن برنداشت.
کاپیتان روشندلی ۱۲ آبان ۹۹ در جلسه کارشناسی ماهنامه صنعت حمل و نقل باخبر شد که بیمار هستم و همان شب پس از بازگشت به منزل به من زنگ زد و مدتی با هم صحبت کردیم و خیلی هم سرحال بود. صبح روز سه شنبه ۱۳ آبان با کمال تاسف خبردار شدم که با سکته قلبی دعوت حق را لبیک گفته و برای همیشه ما از دیدار او در جلسات کارشناسی ماهنامه محروم و جامعه حمل و نقل کشور هم از تحلیلهای ارزنده او در مورد حمل و نقل دریایی و کشتیرانی بیبهره شده است.
با وجود آثار به جا مانده از بیماری در چهره کاپیتان روشندلی، نگاه به زن و شوق و ذوق او به شرکت درجلسات کارشناسی و ارایه تحلیلهای آموزنده تحسین برانگیز بود و باورش برای من خیلی سخت است که شخصی با این نگاه، از میان ما رفته باشد.
روزگار گوش ندارد که تو هی شکوه کنی
زندگی چشم ندارد که ببیند اخم دلتنگ تو را
فرصتی نیست که صرف گله و ناله شود!
تا بجنبیم تمام است تمام!!
این شتاب عمر است…
روحش شاد و یادش گرامی
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید