چند شعر کوتاه از مجموعه «اَم ات» سریا داودی حموله
۱
نام و نشانی ام را
بر هیچ سنگی ننویسید
تنها
کنار شعرهایم چراغی بگذارید!
۲
من که بمیرم
داودی های سپید گُر می گیرند
ماه چنان می سوزد
تا شکل رویاها را نشان دهد!
۳
از خودم
که در انتهای بیداری نشسته ام
تا تو
که با حواس من پرتی
همه ی درخت ها زرد بر می خیزند!
۴
تو که آمدی
گره های روسری ام بیشتر شد
حالا
زیر چادر سیاه مادر بزرگ
بایگانی شده ام!
۵
آیینه را
به خود اضافه می کنم
تا باد را بر ضد باد بشورانم
آنچه می بینم
نمی بینی!
نسخه پی.دی.اف (صفحه ۲۱)
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
سریا داودی حموله شاعر، نویسنده و محقق کارنامهای از شعر، نقد و پژوهشهای مردم شناسی دارد. از مجموعههای چاپ شدهی شعرسپید، «اوفلیا تو نیستی با گیسوانم حرف میزنم! آسمان حرفی از گیسوان لی لی بود! نان ونمک میان گیسوان تهمینه، از عصای شکستهی نیچه تا عصر مچالهی لورکا، من ما بودم با دو فاعل اضافی، سِرنادهای میترائیک، همهی کلمات در میدان ونک پیاده میشوند! در هرکلمهای آفتاب پنهان است! خلیجی که از هر طرف خاورمیانه است! ادامهی زنی که پلاک خانه را گوشواره کرده است! بادها با حرف میم شروع میشوند!…» و همچنین در حوزهی نقد ادبی تاکنون دو جلد از «آنتولوژی شعر شاعران معاصر، کلمات بیش ازآدمی رنج میبرند!»، و یک جلد آنتولوژی شعر شاعران خوزستان به نام بافتارهای منفرد! و هم چنین « آنتولوژی شعر شاعران اقلیمی، بافتار و ساختار ادبیات قوم بختیاری» را منتشر کرده است. البته در زمینهی پژوهش و تحقیقات مردم شناسی، سه گانههای «دانشنامه قوم بختیاری، موسیقی قوم بختیاری و ادبیات قوم بختیاری» را منتشر کرده است.