چند شعر کوتاه از محمود تقوى تکیار
- یک
سرانجام گفتیم
آن را که باید
من و تو
دل و عقل.
- دو
دریا
غرق در خود
کران تا کران
حیرت.
- سه
درى باز
درى بسته مىشد
تازه مىشد
درد مادرم.
- چهار
شبى خاموش
ساعتى بخوابم
خواب تو را نبینم
نیامده باشى هنوز.
- پنج
دوبارہ بر خودم آوار
پلی شدہام
از هیچ طرف
به هیچجا
کنار خودم ماندهام.
- شش
مىخوانمت
دهانم تلخ مىشود
از دل چگونه برانمت
خارى و
ریشه در خونم دارى.
- هفت
شب
همه شب
شبان و بیابان
تنهاترم
و ماه
مجابم نمىکند.
- هشت
آرام و
پر هیاهو
چه در سر دارد
ماه!
- نه
گرم و روشن
از اشتیاق تو و من
کلبهاى بىروزن
تا آفتابى نگردد
رازمان.
- ده
خاموش مىخندیدیم و
پنهان مىگریستیم
راز و نیازمان دیگر
رنگ و آوازی نداشت
سکوت
ادامه پیوند مقدر ما بود۔
- یازدہ
سخت است زاری
بر مزار دور
در دلم بیارام.
- دوازدہ
نوروز
انبوہ عزاداران
بر مزارهاى نو.
- سیزده
خودم بودم
در میانه راه
با تردیدى دیگر.
- چهارده
بى شیرینى دهانى
بر خاک میپوسند
لیموهاى ریخته
پای درخت.
- پانزدہ
بر تن خزه پوشاش دست کشید
دلتنگیاش را بویید
پا بر جاماندہ بود
خوج دار پیر
در حیاط خانه متروک۔
#محمود-تقوى-تکیار
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید