Advertisement

Select Page

مراسم اهدای جوایز دوازدهمین دورۀ جایزۀ هوشنگ گلشیری

مراسم اهدای جوایز دوازدهمین دورۀ جایزۀ هوشنگ گلشیری

به گزارش فیس بوکی «هزار و یکشب»؛عصر روز جمعه، 4 اسفند ۱۳۹۱، در مراسمی خصوصی با حضور تعدادی از اعضای هیئت امنای بنیاد، تعدادی از داوران این دوره، و ناشران و یاوران بنیاد، از محمود دولت­آبادی، داستان­نویس معاصر تقدیر شد و جوایز برندگان نیز اهدا شد.
ابتدا، فرزانه طاهری، مدیرعامل بنیاد گلشیری، پس از خیر مقدم، از یاوران این دوره و به­ویژه داوران سپاسگزاری کرد و سپس نسترن موسوی، عضو هیئت مدیره و گروه کاری این دورۀ جایزه، از دلایل منجر به تغییر روند داوری و حذف دو بخش از جایزه صحبت کرد. 
سپس یونس تراکمه ، عضو دیگر گروه کاری جایزه، از روند داوری و جلسات ماهانـﮥ داوران در تهران و اصفهان گزارشی ارائه کرد. 

Golshiri award (4)

بزرگداشت محمود دولت­آبادی، داستان­نویس معاصر
بعد نوبت به تقدیر از محمود دولت­آبادی رسید. جواد مجابی دربارۀ سیر تکامل این نویسندۀ معاصر و تنوع آثار او سخن گفت. سپس فرزانه طاهری لوح تقدیر بنیاد در بزرگداشت دولت­آبادی را قرائت کرد و دولت­آبادی لوح تقدیر و تندیس اهدایی بنیاد را از دستان جواد مجابی گرفت و در سخنانی از نوشتن و دشواری­های آن و عشقش به یادگیری گفت و به نویسندگان جوان گوشزد کرد که راه دشوار است و به صبر و تلاش نیاز دارد. و از کلام پارسی گفت و ماندنش به­رغم همـﮥ دشواری­ها در طول تاریخ.
برای محمود دولت‌آبادی که مهم­ترین دلواپسی­اش سرنوشت مُلک و ملت است و هر اثرش آینه‌ای، نمایشگر وجهی از این دلشورۀ سزاوار و به‌شکوه؛ 
برای محمود دولت‌آبادی، زبان­ورز پیشرو و خالق ریتم­های زبانی که پارسی را مظهر هویت مردمش می­داند و سهم خود را در پاسداشت این هویت ملی، واژه به واژه، از جان پرداخته است؛ 
برای محمود دولت‌آبادی که از دل سرگذشت تلخ و سخت شخصیت­هایش خورشیدِ فردا را از «ته شب» بیرون می­کشد و نشان می­دهد نویسنده­ای است زنده و امیدبخش و برآمده از مغز استخوان دوران خویش؛ 
برای محمود دولت‌آبادی خالق شخصیت­هایی که دل­آشوبشان، چون قهرمانان ملی این دیار، حفظ قهرمانی است و نه قهرمان شدن، همراه با فضاسازی زیبا برای نمایش این وضعیت دشوار انسانی؛ 
برای محمود دولت‌آبادی، آفریدگار کلیدر، این تلفیق جادُوانه‌ی تغزل وحماسه، 
و جای خالی سلوچ، این رقص توأمان لحظه­های اندوهناکِ پایستن و بایستن بشری؛ 
برای محمود دولت‌آبادی و گذار شخصیت­هایش از گردنه­های پیچاپیچ و لغزان تقابل سنت و مدرنیته؛ 
برای محمود دولت‌آبادی و توفیق­اش در به تصویر کشیدن واقع‌گرایانه­­ای از گذار روستا به شهر و سلوک این شخصیت­ها در لایه­های اجتماع و تاریخ و نمایش همزمان جهل و ترس و طمع و دورویی در این رویارویی؛ 
برای محمود دولت‌آبادی و همواره نوشتنش با صدایی بلندتر از هر بانگ دار و گیری و گرم‌تر از هر یخ­بندِ روزگاری. همواره نوشتن حتی اگر طریق بسمل شدن و زوال کلنل‌اش را جواز انتشار ندهند. تا بهانه‌ای نباشد برای ننوشتن؛ از پی نادیده انگاشتنِ دیوار حذف و سانسور. 
بنیادفرهنگی هوشنگ گلشیری 
اسفندماه ۱۳۹۱ 
 

سخنان محمود دولت آبادی پس از دریافت لوح تقدیر:

Golshiri award (5)

هیچ وقت به دنبال نقد و اثبات داوران در حوزه جامعه نبوده‌ام
به گزارش ایلنا محمود دولت آبادی پس از دریافت لوح تقدیر از دست جواد مجابی در سخنانی گفت: «ادبیات ما با گلشیری معنای دیگری برای من داشت و بعد از او هم معنایی دیگر. امروز که به این جلسه آمدم، به دنبال باربد می‌گشتم که هر وقت او را می‌بینم به یاد هوشنگ می‌افتم.»
او ادامه داد: «از همه افرادی که با سماجت و سرسختی کار خود را ادامه می‌دهند تشکر می‌کنم، به خصوص از بهمن فرمان آرا که این شرایط را فراهم کرد.»
این نویسنده با خطاب قرار دادن افرادی که می‌خواهند بعضی از جریانات ادبی وجود نداشته باشند گفت: «زبان نوشتاری در طول تاریخ در هزار و اندی سال پیش باز شده و نمی‌توان آن را با سانسور و ممیزی بست. در طول تاریخ ادبیات ما را ایرانی باقی گذاشت.
دولت آبادی درباره وزارت گفت: «این جریانی است که از گذشته‌های دور می‌آید و جامعه ما را نگه داشته است. زبان ادبیات هم پیرامون همین محور آمده است و ادامه خواهد داشت.»
او تاکید کرد: «بیهوده است کس یا کسانی بخواهند جلوی این جریانات را بگیرند. البته زندگی دشوار است و این دشواری برای نویسندگی و نویسنده بودن بیشتر است. انسان جان سخت است و هر کاری را انجام می‌دهد.»
دولت آبادی تاکید کرد: «من از مجابی متشکرم که بر این نکته انگشت گذاشت که من هیچ وقت به دنبال نقد و اثبات داوران در حوزه جامعه نبوده‌ام.»
نویسنده رمان کلیدر به دوران کودکی خود اشاره کرد و گفت: «من نجاری و بنایی را بسیار دوست داشتم و فکر می‌کردم کسی که میز یا ساختمانی را می‌سازد از من هنرمند‌تر است. من همیشه آرزو داشتم معمار شوم و به قول معروف ذهن فضولی داشتم و به همین دلیل همواره در هر مکانی در جستجوی شرایط معماری بودم. یکی از نکات زندگی من این است که خداوند استعدادی در من نهاده که یادگیر باشم. یادگیری فقط از شعر و کتاب و ادبیات نمایشی و… نمی‌آید، از لحظه‌ای می‌آید که چشم باز می‌کنیم و می‌اندیشیم. من مفتخرم که یادگیر باشم.»
دولت آبادی ادامه داد: «من در دوره دبستان بلد نبودم انشا بنویسم، اما دیکته می‌نوشتم. آن زمان از کلیله و دمنه دیکته می‌گفتند و نمره‌ای که من برای خودم در نظر گرفته بودم، ۱۶ بود و هیچ وقت دلم نمی‌خواست ۲۰ بگیرم. در‌‌ همان دوره کودکی فکر می‌کردم اگر ۲۰ بگیرم، بعد از آن باید چه بگیرم؟ این فکر در ۸-۹ سالگی دستورالعمل من بوده و این رقم ۱۶ را بسیار دوست دارم. امروز در این جمع، از طرف هوشنگ گلشیری و به واسطه فرزانه طاهری، نیم نمره بر نمره ۱۶ من گذاشته شده و من از آن‌ها متشکرم.»

Golshiri award (3) Golshiri award (2)

برندگان دوازدهمین دورۀ جایزۀ هوشنگ گلشیری ـ مجموعه­­داستان اول و رمان اول 
بخش دوم برنامه به معرفی برندگان این دوره اختصاص داشت. برندگان پس از دریافت جایزۀ خود، بخشی از اثر خود را برای حاضران خواندند. 

مجموعه­داستان اول 
ابتدا در بخش مجموعه­داستان اول دلایل داوران برای برگزیدن برندگان این بخش قرائت شد. 
مجموعه­داستان «فارسی بخند» نوشته سپیده سیاوشی

سپیده سیاوشی تندیس و لوح تقدیر خود همراه با جایزۀ نقدی (پنج میلیون ریال) را از محمود دولت­آبادی دریافت کرد. 

برندۀ دیگر این بخش، محمد طلوعی نیز، به خاطر مجموعه­ داستان «من ژانت نیستم» تندیس و لوح تقدیر خود همراه با جایزۀ نقدی (پنج میلیون ریال) را از محمود دولت­آبادی دریافت کرد.

هم‌چنین فلامک جنیدی، نویسندۀ مجموعه­داستان تقدیرشدۀ این بخش به نام «جایی به نام تاماساکو» لوح تقدیر خود را از محمود دولت­آبادی دریافت کرد. 
هیأت داوران این بخش بنیاد فرهنگی ـ مطالعاتی هوشنگ گلشیری: هلن اولیایی­نیا، شاپور بهیان، علی خدایی، مهدی ربی، فرهاد کشوری

 

تک­داستان­های برگزیدۀ داوران بخش مجموعه ­داستان اول سال ۱۳۹۰ 

به ترتیب الفبایی نام داستان­ها 
"احساسی که فقط یک آرایشگر می‌تواند تجربه کند" از مجموعـﮥ امروز شنبه، نوشتـﮥ یوسف انصاری، انتشارات افراز 
"افیلیا افیلیا" از مجموعـﮥ تمساح بودایی نیوزلندی محبوب من، نوشتـﮥ آسیه نظام‌شهیدی، انتشارات هیلا 
"ایستگاه بعدی" از مجموعـﮥ آغوش سنگی دیوار، نوشتـﮥ محمد رضایی‌راد، انتشارات فرهنگ ایلیا 
"بگذار تصور کنم" از مجموعـﮥ قبرستان سقف ندارد، نوشتـﮥ سامان آزادی، نشر چشمه 
"پامزار" از مجموعـﮥ حالا یک کلاه آفتابی قرمز دارم، نوشتـﮥ عطیه جوادی راد، نشر چشمه 
"جایی به نام تاماساکو" از مجموعـﮥ جایی به نام تاماساکو نوشتـﮥ فلامک جنیدی، نشر چشمه 
"حادثه در جوکی کلاب" از مجموعـﮥ پپر و گل­های کاغذی، نوشتـﮥ مسعود میناوی، انتشارات افراز 
"خواهران چاه" از مجموعـﮥ خواهران چاه، نوشتـﮥ مژده ساجدین، انتشارات فرهنگ ایلیا 
"خواهری" از مجموعـﮥ فارسی بخند، نوشتـﮥ سپیده سیاوشی، نشر قطره و ترگمان 
"زنی پوشیده با گردنبند" از مجموعـﮥ پونز روی دم گربه، نوشتـﮥ آیدا مرادی آهنی، نشر چشمه 
"سرهنگ تمام" از مجموعـﮥ سرهنگ تمام، نوشتـﮥ آتوسا افشین‌نوید، نشر چشمه 
"سفر خاک" از مجموعـﮥ سفر خاک، نوشتـﮥ ابراهیم مهدی‌زاده، نشر ثالث 
"سگ گنده‌ی خانه‌ی آجر قرمز" از مجموعـﮥ خط فاصله، نوشتـﮥ هادی کیکاوسی، نشر چشمه 
"لیلاج بی‌­اوغلو" از مجموعـﮥ من ژانت نیستم، نوشتـﮥ محمد طلوعی، انتشارات نشر افق 

رمان «قلعه­مرغی»؛ نوشته سلمان امین ، برندۀ عنوان بهترین رمان اول سال ۱۳۹۰ شناخته است. 
سلمان امین ، نیز تندیس و لوح تقدیر خود همراه با جایزۀ نقدی (ده میلیون ریال) را از محمود دولت­آبادی دریافت کرد. 

رمان «شکار کبک»؛ نوشته رضا زنگی­آبادی، شایستـﮥ تقدیر دانسته شد و رضا زنگی­آبادی لوح تقدیر خود را از محمود دولت­آبادی دریافت کرد. 

هیأت داوران این بخش بنیاد فرهنگی ـ مطالعاتی هوشنگ گلشیری: فرشته احمدی، محمد حسینی، کامران سپهران، عنایت سمیعی، بهناز علی­پور گسکرک

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights