![شعر «پرفورمنس» از جمشید عزیزی](https://shahrgon.com/wp-content/uploads/2025/02/FrontImage-Azizi-150x150.webp)
شعری تازه از سعید جهانپولاد
![شعری تازه از سعید جهانپولاد](https://shahrgon.com/wp-content/uploads/2023/09/FrontP-Saeed-1080.png)
مفعولیت
کوهِ صدها هزار جمجمه / در پشت وُ
چشمهای از حدقه بیرون پریده / در پیش
ناطور پرشده از کاه
(به عبارت معلوم
مطیع و خاکسار!)
***
ای حضرت شده!
نشسته آن فوق الذکر
به زور درود فرستان / چاکر مآبان ذوب شده در نام
بالا نشینِ ِسلطنت مطلقه
بر ساختهی ژن معیوب / فکرهای علیل درهم شده / آشتی دهنده «قدرت و دانش»
فاعل و مفعول= فعل مخرج شده / مصدر ساده ی زور (به عبارت خلاصه) _ انفعال پی در پی در هر شرایط تاریخی_
***
عالیجناب زور!
رفیق از ما بهترتران / از ما به خود / به خودی ترها / منتسب
به انواع و اقسام بیمارهای نادره مشمول مثل جنون آب و جنون خون و اختلاس و لاس خشکه و اینها
_(همینطور ادامه بدید!!
انگار لیست بلندبالایی براش تهیه دیده!)؟
از ازل و کمی بعد … / خزیده به زیر جلدِ آدم و حوا _ ریواس و کمی مهرگیاه مثلا_
(از سمت راست به چپ / چپ به راست،
و بالعکس!)
***
وحشی تبار و خونخواه دربدر
گرگوار دویده تا گلهی از پا فتاده شده در بیابان همین خیابان
جن (زنمرد) ریشدار چندین هزاره ساله،
اینبار ظاهر شده
در« بیشه جانوران و سنگ» و آدم و اینها
_( و به عبارت شاملو، «ای پریوار در قالب آآدی»!)
***
عالیجناب زوروار سخیف کلمات!
زور فلز/ زور«طلا و مس »/ زور اسلحه و فرقه و خرافه / زور دوز و دغلیدن،
زور بی خیالی، هی بزن بر طبلِ ایدئولوژی و اخلاق / زور وحشت و نادانی، بیعاری
زورِ ِبزن، سرِگردنکش وُ به _ با_ ببر_ بالای دار
( پسر! اینارو ببین! ببین مان!
خفهِ خون گرفتن _انگاری
این خلایق هر چه از اینها!)
شهریور_۱۴۰۲
#شعرهای_پسا_زبانی
سعید جهانپولاد