دو شعر از ابوالفضل پاشا
پاشا، ابوالفضل (آذرشهر ۸ اردیبهشت ۱۳۴۵)؛
شاعر، مترجم ترکی استانبولی و منتقد ادبی ایرانی. او فارغالتحصیل کارشناسی رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه اصفهان است. فعالیت های ادبی خود را با نشر مقالات و نقدهای متعددی در نشریات ایران از ابتدای دهۀ هفتاد آغاز کرد. پاشا نظریهپرداز شعر حرکت است. او این نظریه را در سال ۱۳۷۳ و بر اساس ظرفیتهای شعر دهۀ هفتاد کشف و تبیین کرد. از نوشتههای ژورنالیستی او میتوان به مقالههاى چاپشده در صفحۀ «بشنو از نى» (روزنامه اطلاعات) طى سالهاى ۷۰ تا ۷۴ اشاره کرد و همچنین مقالههاى چاپشده در صفحۀ ادبى روزنامه ابرار طى سالهاى ۷۶ تا ۷۸ و در نشریات ادبى مثل عصر پنجشنبه، کیهان فرهنگى، ادبستان، تکاپو، نیستان، رشد ادب فارسى، معیار و… طى سالهاى ۷۳ تا ۸۰. پاشا علاوه بر این نویسندگی، سردبیری و تهیهکنندگی برنامههای رادیویی زیادی را از سال ۱۳۷۵ تا اکنون به عهده داشته . آثار: از آنهمه دیروز (مجموعهشعر- تهران: دارینوش، ۱۳۷۲)؛ راههاى در راه (مجموعهشعر- تهران: نارنج، ۱۳۷۶)؛گزیدهى ادبیات معاصر/۱۰۶ (مجموعهشعر- تهران: نیستان، ۱۳۸۰)؛ اینجا را ورق بزن (مجموعهشعر- تهران: نیمنگاه، ۱۳۸۰)؛ نام ابوالفضل من پاشاست (مجموعهشعر- شیراز: داستانسرا، ۱۳۸۲)؛ واژهها به همین منوال (مجموعهشعر- مشهد: بوتیمار، ۱۳۹۲)؛کوچه پسکوچههای پر از من (مجموعهشعر- تهران: نصیرا، ۱۳۹۳)؛ دورتر از نزدیک (مجموعهشعر- شیراز: نویدشیراز، ۱۳۹۴)؛ نمرههای بدون قرمز (مجموعهشعر- اندیمشک: اریترین،۱۳۹۴)؛ همیشه پر از جغرافیای تو (مجموعهشعر- تهران: الف، ۱۳۹۵)؛ اؤنجه دن سونرا (مجموعهشعر- ارومیه: فرسار، ۱۳۹۵)؛ از تو چیزی که تشنهام (مجموعهشعر- اهواز: هشت، ۱۳۹۵)؛ لحظههایی پر از نودسال(مجموعهشعر- تهران: آوایکلار، ۱۳۹۶)؛ نقبى در نقد امروز (نقد- تهران: سوره، ۱۳۷۶)؛ حرکت و شعر (تئوری شعر- تهران: روزگار، ۱۳۷۹)؛ همۀ ما مقصریم (نقد- تهران: آوایکلار، ۱۳۹۵)؛ عاشقانههای ساعت بیست و یک (ترجمۀ شعرهای ناظم حکمت- تهران: سرزمین اهورایی، ۱۳۹۴)؛ آیا دچار عشق شدهام؟ (ترجمۀ شعرهای اورهان ولی- تهران: سرزمین اهورایی، ۱۳۹۶)؛ جمهوری فدرال ابر (آنتولوژی شعر ترکیه- تهران: سولار، ۱۳۹۶)؛ نخستین بامدادهای بهار (ترجمۀ شعرهای چهارشاعر جریانساز ترکیه- تهران: نصیرا، ۱۳۹۶)؛ با دستهای پر از خورشید (ترجمۀ شعرهای ناظم حکمت- اهواز: هشت، ۱۳۹۶)؛ هفتاد (گزینش شعر دهۀ هفتاد، با همکاری بهزاد خواجات و رضا چایچی- تهران: سرزمین اهورایی، ۱۳۹۵)؛ شاعران امروز (گزینش شعر جوان، با همکاری گروه داوران- تهران: سرزمین اهورایی، ۱۳۹۵).
اشعاری از او:
پارههاى کاغذ
من از این کاغذها مگر چه مىنویسم؟
مردهشویشان ببرد
این پارههاى کاغذ
جاى نگاه کردن به تو را پر نمىکند
ماشین به خیابان مىآید سفید
آفتابِ اردىبهشتى چنان هم گرم نیست
زنان با چادرهایشان سیاه رد مىشوند
ماشین همان یا جاى دیگرى نگه مىدارد
دست تو بیرون مىمانَد از ماشین
و این پارههاى کاغذ
جاى نگاه کردن به تو را کى کنار مىگذارم؟
تو نمىدانى چه کار کنى
سایهها به خواب که چه سنگین رفتهاند
تو را نگاه مىکنم این کاغذ تمام نمىشود خودکار
نمىدانم چه کار کنى
مىرود که پنهان شود آفتاب
و مردان از سرِ خستگى به خانه برگردند
شیشه را بالا و سرت را عقب مىدهى
چه کار کنى!
با لبات به آینه با گونهات ور مىروى
نمىدانى!
کاش من دوربینِ عکاسىام بود
آفتابِ اردىبهشتى چنان جاى تو را پر نمىکند
کاش بلد بودم اینکه چهرهیى از تو بردارم
ولى جاى تو را چنان پر نمىکند این کاغذ
نمىدانى!
دستىِ صندلى مىکشى مىخوابى
و من از دیدنات که بیایم کوتاه مىنویسم
چه کار کنى!
روى ماسهها
مىگردم و در شعرهاى من کجایى؟
و حیف اینکه تو با دستهاى من نبودهیى که نباشى
من اما از تو نشانهیى اثرى ردّ پایى نمانده است
پابرهنه روى ماسهها رفتى خندیدى
پابرهنه روى ماسهها نشستى بخند
خندیدى روى ماسهها خوابیدى بخواب
تو با آمدن به شعر من آتش دویده است
و این سایهها که به ظهر تابستان کجا بود؟
عجیب که دست من مىلرزد
آب آمد و از ماسهها گذشت
خوابیدن از تو باشد اى تماشاى من بخواب
آب آمد و ردّ پاى تو را برد
خندیدن از تو باشد اى تماشاى من بخند
مگر تو حال مرا مىبینى
عجیب که دست من مىلرزد
و باید اینها که به لب دارى بگو
آب آمد و از من گذشت
تو در خواب بودى
آب آمد و همهجا را برد
من که مىگردم و در شعرهاى من کجا ماندهیى؟
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید