Advertisement

Select Page

دو شعر از اسماعیل مهرانفر

دو شعر از اسماعیل مهرانفر

اسماعیل مهرانفر، متولد هشتم بهمن ماه سال ۱۳۶۰ در رستم آباد رودباراست. از حدود سال هفتاد و هشت، فعالیت حرفه ای خود را در شعر آغاز کرد و با غزل هایش به خورتاب، که جلسه‌ی شعری در سیاهکل بود پیوست . بعدها برای مدتی مسئولیت توتم قزوین را بر عهده گرفت و از حدود سال هشتاد و دو به گفته خودش در انزوا و در فضای مجازی نوشته است. در طی این سالها تا سال نود و سه نوشته‌ های او به صورت اینترنتی منتشر شده اند. سال نود و سه ، توسط نشر نیماژ، کتاب” بلوک باشی” از او منتشر شد و بعد از دو سال کتاب بعدی او “تحریر” توسط نشر نصیرا منتشر شد.

۱

حاضرم اینجا بنویسم تو

و سر به سرم بگذارند مخدّرها

اما خطابت نکنم به نام

و بگذارم کارشان را بکنند کلمات

هر کدام‌شان

طوری در می‌روند

و وقتی که چشم‌ می‌بندند

یعنی که در متن

دراز کشیده‌اند

باید بنویسم تو

چرا که اجتماع بیش از دو حرف

ممنوع است

و سرم را به درد می‌آورند انتخاب‌ها

میان تو با این چشم

نگاه

لانه کرده بود

و زاد و ولد می‌کردند روزنه‌ها

میان تو با این چشم

نگاه‌ها

میان تو با این چشم‌

اشتباه‌ها

و واژگان در متن

اگر که نزدیک‌اند

‌روزشان نیمه‌کاره است

و انقلاب را

اینگونه به دردسر می‌اندازند انقلاب‌ها

یکی می‌خوابد ،

دیگران می‌ایستند

یکی دراز می‌کشد

و دیگران

مکتوب

می‌کنند .

۲

او نمی‌رقصید

و من

توان او در نرقصیدن بودم

راه نمی‌رفت

و من آنجا که او نمی‌پرید

بودم

ترانه‌های منتهی به رسیدن

شعر تلخی در نرسیدن بودم

او که بسته بود

سایبان خاکی گلسار

در ترافیک سنگین عصر

بودم

در و دیواری نبود

دو جمله‌ی امری بود

که محیط‌اش می‌کردند

پنجره‌ها را

از دهان این و آن

قرض کرده بودند

و دروازه‌ها

دروازه‌ها هم نبودند

اخم مشدّد بود

که یک بار باد شرق

محکم به هم‌اش کوبید.

 

 

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights