Advertisement

Select Page

شوک و شهرت …

شوک و شهرت …

اتفاق خاصی نیافتاده بود. کارهای دنیا طبق روال ادامه داشت. گاو طبق معمول هر روز به چرا می‌رفت «ننه مکرمه» عصرها برای برگرداندنش به همه جا سر می‌زد .

حالا ننه مکرمه مریض شده است… فرزندانش برای راحتی او با حسن نیت گاو را می فروشند تا مادرشان از زحمات نگهداری گاو خلاص شود . ولی همین شوکی بزرگ به ننه مکرمه وارد می‌کند و غمی جانگداز وجودش را فرا می‌گیرد. انسان‌های حساس در یک نقطه چنان تحت تاثیر دنیا قرار می‌گیرند که تمام زندگی‌شان را متحول می‌کند و از خود اعمالی بروز میدهند خارق‌العاده و باور نکردنی .

 مکرمه قنبری در سال ۱۳۰۷ در شهرستان بابل چشم به جهان گشود. در چهارده سالگی علیرغم دوست داشتن شخصی دیگر،  پدرش به اجبار او را به عقد فردی مسن که قبلا سه زن داشته در می‌آورد. بعد از فوت شوهرش با فرزندان زیادی که برایش باقی مانده بود زندگی پر از کار و رنجی را شروع می کند. از شالی کاری تا آرایش عروس .

بعد از فروش گاوش، ننه مکرمه شروع می‌کند به نقاشی کردن بر روی سنگ، کدوحلوایی و دیوار و اشیا خانگی. بعد از چندی پسرش برای مادر وسایل نقاشی تهیه می‌کند. او طی ده سال بیش از هزار نقاشی به یادگار گذاشته است. در سال ۲۰۰۱ همراه با برگزاری نمایشگاه نقاشی اش به عنوان زن سال سوئد انتخاب می شود. براساس طبقه بندی، نقاشی‌های ننه مکرمه را می توان به سه دوره‌ی خاص تقسیم کرد .

دوره‌ی اول ناشی از تعلمات روحی در قالب چهره‌های خشن و شاخدار مردانه و شلاق زدن زنان جلوه پیدا می‌کند.

دوره‌ی میانه بخشی از داستان‌های اساطیری و مذهبی مثل آدم و حوا را به تصویر می‌کشد .

دوره‌ی پایانی که تقریبا رهایی و آشتی با زندگی در نقاشی‌ها به وضوح نمایان می شود .

در یکی از سفرهایش به خارج از کشور بعد از بازدید از کلیسا تابلوی مسیح مصلوب را می آفریند .

شاید تمام نماد زندگی ننه مکرمه را در تابلویی با نوشته ی خونین «یا» بشود نشان داد، جایی که مرد‌ی سیاهپوش با شمشیری در دست و زبانی سرخ و سیبیلی آویزان بدون چشم بالای سر بدنِ زنی ایستاده است که سرش بریده شده و پاهای بریده‌اش درست در مقابل صورت مرد قرار دارد.

پای چپ سرخ همراه صلیبی سرخ به راهی منتهی می‌شود که بر فرق سر مرد خون جاری کرده است و پای راست بریده چون دسته گلی روییده  است‌. شاخه‌های درخت بالای صورت زن به‌شکل چشم‌هایی با رنگ‌هایی زیبا در آمده‌اند که نظاره‌گر صورتی است که در چشمش نقطه‌ای خون چکیده و لب‌های سرخش باز مانده است. شاید خورشیدی بر شاخه‌ی درخت نشسته است‌!! پشت سر مرد زنانی که پوشش کامل و وصله پینه‌دارشان نماد تحجری مردانه است. این تابلو وصف زمان خودش هست که به خوبی از عهده‌اش بر آمده یا این چنین باید پشت سر مردان بود یا سر و پا بریده در مقابلش.

نقاشی‌های او درد و رنج زنان زحمت کش خطه‌ی شمال را به وضوح نشان می‌دهد، جایی که اغلب زنان دوشادوش مردان کار کرده و در اقتصاد خانواده موثر بودند .ولی از آنچه شایسته‌ی آن بوده‌اند، محروم نگه داشته شدند …

او در ۷۷ سالگی در شرایطی چشم از جهان فرو بست که یک شوک غیره منتظره  نبوغ نهفته‌ی او را به رخ جهانیان کشید …

اونتوانست درد و رنج‌هایش را بنویسد ولی فریاد‌هایش را در تابلوهایش به تصویر کشید.

شاید تمام نماد زندگی ننه مکرمه را در تابلویی با نوشته‌ی خونین «یا» در بالا بشود نشان داد، جایی که مرد‌ی سیاهپوش با شمشیری در دست و زبانی سرخ و سیبیلی آویزان بدون چشم بالای سر بدنِ زنی ایستاده است که سرش بریده شده و پاهای بریده‌اش درست در مقابل صورت مرد قرار دارد.

پای چپ سرخ همراه صلیبی سرخ به راهی منتهی می‌شود که بر فرق سر مرد خون جاری کرده است و پای راست بریده چون دسته گلی روییده  است‌. شاخه‌های درخت بالای صورت زن به‌شکل چشم‌هایی با رنگ‌هایی زیبا در آمده‌اند که نظاره‌گر صورتی است که در چشمش نقطه‌ای خون چکیده و لب‌های سرخش باز مانده است. شاید خورشیدی بر شاخه‌ی درخت نشسته است‌!! پشت سر مرد زنانی که پوشش کامل و وصله پینه‌دارشان نماد تحجری مردانه است. این تابلو وصف زمان خودش هست که به خوبی از عهده‌اش بر آمده یا این چنین باید پشت سر مردان بود یا سر و پا بریده در مقابلش.

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights