چند شعر از لیلا طیبی
لیلا طیبی با نام هنری “رهــا” متولد خرداد ۱۳۶۹ در نهاوند و فوق لیسانس مشاوره و راهنمایی خانواده است. حدود دو سال با تشویق و راهنماییهای همسرش به سرودن اشعار سپید کوتاه (هاشور و هاشور در هاشور) پرداختهام. او در این راه از کمک های استاد بهروز وندادیان نیز قابل تقدیر میکند. اشعار طیبی در برخی سایتها و نشریهها همچون ماهنامه چامه و… منتشر شده. به تازگی به همراهی همسرش کتابی به اسم “عشق پایکوبی میکند” را در مرحله چاپ و انتشار دارد.
۱ – بازوان تو:
روانشناساند بازوان تو!
وقتی به آغوشم میگیری…
♡
آه!
چه زیبا رام میشود
اسبِ سرکشِ خیالم!
۲ – برکه:
ماه ست که،
سَرَک کشیده ست
برای دیدنِ تو
از پشت ابرها!
باید پلکِ چشمهایم را
بهبندم…
— من،
بِرکهای حسودم!
۳ – تنهایی:
کاش،،،
کسی بهپرسد:
چرا لبخندهای تو؛
اینقدر بیرنگ است!؟
و من،،،
همه چیز را
بیاندازم گردن تنهایی!
۴ – چشم به راهی:
زمستان، آمده است
من؛
و گنجشکهای ایوان،
چشم به راهیم!
انارهای سرخ
روی درخت منتظرِ خانه،
بیقرار دستهایت هستند.
از تو چه پنهان!
انار،،،
بهانهی خوبیست
تا لحظهلحظههایم
یلدای سال را
با پیچکِ بازوانت
به صبح برسانم،
برگرد!
۵ – کافـر:
کافر تر از آنم که
“انسان”ت بدانم!
تو هنوز خدایگانِ منی…
اگرچه،،،
دستهای معجزهگرت
به کار نیست!