Advertisement

Select Page

چهار شعر کوتاه از ران ویلیس

چهار شعر کوتاه از ران ویلیس

۱

زندگی

بر سایه‌هایی خاکستری

نقش بسته است

گو اینکه آسمان

روی دریا دراز کشیده

و مویه‌اش را سر دهد.

۲

شعر چیست؟

یک عاشق

که قلبت را

بهتر از تو می‌شناسد

شعر نوشتن

شبیه چیست؟

چون در باران ایستادن است.

۳

حالا پیاده رو

خالی ست

نیمکت ِ آشنای پارک

خالی ست

حال آنکه ، تمام شوری که عمری داشتم

رد پاهایی بارانی بود.

۴

روزی ، روزگاری انگاشتم

که صدایی هستم

و پنداشتم

که دنیایی را دگرگون می‌سازد

اینک سکوتی هستم

که مرا دگرگون می‌سازد.

۱

Life is painted

in shades of grey

as through the sky

lay upon the sea

and weeps.

۲

What is poetry?

It is a lover

who knows your heart

better than you.

What is it like

to write a poem?

It’s just standing

in the rain.

۳

The sidewalk is vacant now

A familiar park bench

sits empty

and all the passion

I ever hold in this world

is just footprints in the rain.

۴

There was a time

when I thought

I was a voice

and I thought

voices changed the world

But now I am silence

and it is silence

that changes me.

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights