چند شعر از سوفیا جمالی صوفی
۱ جز سکوتچیزی نبوددر نبودتساعت ها ایستاده می میرندواژه هابادام تلخی ستغروب منتطر نشسته بر پله...
بیشتر بخوانیدصفحه را انتخاب کنید
شهرگان | ۶ تیر ۱۴۰۱
۱ جز سکوتچیزی نبوددر نبودتساعت ها ایستاده می میرندواژه هابادام تلخی ستغروب منتطر نشسته بر پله...
بیشتر بخوانیدشهرگان | ۳ تیر ۱۴۰۱
داستان زارا* دانههای درشت برف از آسمان میبارید. از پشت پنجره داخل حیاط را نگاه میکردم....
بیشتر بخوانیدشهرگان | ۳ تیر ۱۴۰۱
عکسها : مرضیه نیکپسرم را صدا میزنم پسرم را خیلی صدا میزنم پسر خیلی کوچکم را.خسته ام می کند خانه ی...
بیشتر بخوانیدشهرگان | ۳ تیر ۱۴۰۱
برای فهمیدن ریشههای محبوبیت فداییان در میان مردم و جوانان، وهابزاده به تفحص در هنر و ادبیات آن...
بیشتر بخوانیدشهرگان | ۳۰ خرداد ۱۴۰۱
نگاهی به شعری از فاطمه احمدزادگان نیچه امر نو را شر نامیده است. اما شعر بهعنوان شر، پیشینهاش...
بیشتر بخوانید