
فهیمه اكبر، خوانندهی ترانههای فولكلور گیلان

شهرگان: در عصر ارتباطات سریع و شبکههای اجتماعی گاهی اسمی به دست میآید که بس مهجور مانده و گمنام زیسته و این مهجوری دل را شدیداً بهدرد میآورد. درباره مهجوری این هنرمند زن که قریب به یک سده غریب زیسته و آواز و آوازهاش به گوش گیلانیان هنرپرور و ایرانیان هنردوست نرسیده، حدس و گمانهای غیرکارشنانهی زیادی میتوان زد اما در این لحظه هدف آگاهیرسانی و رساندن این صدای ماندگار است به همه که پس از مرگ خوانندهاش به حیات خود ادامه میدهد. یادداشت کوروش رنجبر درباره این زن هنرمند را از سایت زنان موسیقی بدینمنظور برگزیدهایم که میخوانیم:
گیلان سرزمین شعر و ترانه و موسیقی است .سرزمین رنج و رنگ، سرزمینیكه زیبایی و جاذبهی توریستیاش اغلب مانع از دیده شدن رنجهای مردمانش شده است؛ سرزمینی با فرهنگی كهن و پربار كه باعث رشد و اعتلای هنرمندانش بوده و چهرههای بزرگی را در دامن خود پرورش داده است و آنقدر جذاب بوده كه زنان و مردان دیگر شهرها وقتی پا به این سرزمین گذاشتند، توان دل كندن نداشتند و هركاری كردند تا هنرمندان، صنعتكاران، كشاورزان و دیگر مردمان بیغل و غش و مهربانش بتوانند آسوده به كار بپردازند و در سایهی هنر و كارشان به زندگی ادامه دهند. این را تنها كسانی كه در گیلان زندگی میكنند، میدانند.
زنده یاد فهیمه اكبر نیز یكی از همین هنرمندان بود كه اگرچه گیلانی نبود ولی عروس یكی از خانوادههای مشهور و بانفوذ گیلانی شد و نامش بیشتر با خدمات فرهنگی و عامالمنفعه بر سر زبان ها افتاد و صد البته صدای زیبایش كه ترانههای مشهوری با این صدای گرم و نوستالژیك به یادگار مانده است.
***
سه سال پیش منزل یكی از دوستان اهل ذوق و روزنامهنگار بودم و اولین بار اسم فهیمه اكبر و صدایش را در آنجا شنیدم. خیلی برایم جالب بود و عجیب، كه چرا تا بحال اسمی از او نشنیده بودم و یا اگر شنیده بودم آنقدر برایم پررنگ نبوده كه به دنبالش بروم و اطلاعاتی به دست بیاورم.
گویا در اواسط دههی نود میلادی یك آلبوم از كارهای خانم اكبر به همت دوستدارانش در آمریكا منتشر شده بود و این سی دی همان كار بود كه توسط خانم فریده لاشایی- كه اصل كار را با امضای فهیمه اكبر دریافت كرده بود- دست به دست چرخیده تا به دست ما رسیده بود.آن شب با شنیدن صدای بانو اکبر، كلی خاطره برایم زنده شد.
جادوی این صدا مرا- كه كوچكترین آشنایی با آن نداشتم- به گذشتههای دور برد،گذشتههایی كه شاهدش؛ اما در كتاب ها، خوانده و از بزرگترها شنیده بودم.
صدای این زن اسیرتان میكند. من یك شب را تا صبح با صدای جادویی بانو اكبر به صبح رساندم. در همان دوره بود كه یك سی دی از كارهای لشنكوف خوانندهی معروف روسی نیز به د
ستم رسید و تشابهات خاصی در لحن، رنگ صدا و حتی موسیقی این دو پیدا كردم. بعدها دریافتم كه خانم اكبر چند سالی را در شوروی سابق زندگی كرده و موسیقی آموخته بودند. پس بعید نبود كه تحت تاثیر خوانندهها و آهنگسازان روسی قرار گرفته باشند.
از خانوم فریده لاشایی هنرمند نقاش، مترجم و نویسنده نام بردم. حیف است از اثر زیبای او با نام ” شال بامو” نام نبرم. وی در كتابش یادی هم از فهیمه اكبر كرده است.آنجا كه مینویسد:
سرتیپپور نیمه شبها برمیخاست و رادیوهای خارجی را میگرفت و تند تند نت انواع والسها و فوكستروتها و تانگوها را یادداشت میكرد و ترانههایش را بر آن پایه میسرود.سپیده نزده تلفن خانهی فهیمهخانم به صدا در میآمد تا ترانههای جدید،گرم گرم ، تكرار و زمزمه شود.بعد فهیمه خانم این ترانهها را در مهمانیهای خانوادگی میخواند،آنچنان شیرین كه ترانهها زنده میشدند و جان میگرفتند و در سالها ثبت میشدند.صدایش گلمیخی بود كه ترانهها را در خاطرهها میكوبید،چنان كه تا به امروز طنین آنها در كوچه پسكوچههای بارانزده آویزان است، روی سیمهای تلفن، روی لبهی سفالهای نیمه شكسته، گوشهی گاریهایی كه گاریچیان آنها(كه مدتهاست مردهاند)،هرگاه از آن حوالی رد میشدند لحظهیی توقف میكردند تا جانی بگیرند.
فهیمه خانم میخواند و تمام رشت دم میگرفت زیرا كه عصر، عصر خوشصدایان بودو دسته جمعی با ریتمی تند، ریتم والس،فریاد بر میآوردند.
آی گیلان گیلان آی گیلان
تاج سر خوشگلان
جور آبی پیراهن داری
جیر اسپز دامن
با ا سبز و آبی ایسی
افتابی به دوران…
حال و هوای كتاب را با خواندنش بیشتر میتوانید درك كنید و پیشنهاد میكنم حتما بخوانید.
اما در مورد خانم اكبر بگویم كه منابع و اطلاعات، بسیار محدود است. هر چقدر این زن هنرمند، پركار و كوشا بوده ، آنچه درباره ی او نوشته ومنتشر شده تقریبا هیچ است و یا اگر نوشته شده ما بیخبریم و بیشتر متكی به شنیدهها هستیم.
خودش سال ها پیش، ایران را ترك كرده بود و فرزندانش هم در ایران زندگی نمیكنند.از بازماندگان خانواده ی اكبر هم كه تعدادی در رشت زندگی میكنند، اطلاعات بیشتری نمیتوان به دست آورد و منتظر فرصتی هستم كه بتوانم با خانم گلی اكبر (یكی از دخترانش) ارتباط برقرار كنم تا شاید اطلاعات بیش تری به دست بیاورم.
تا به اینجای كار، همینقدر میدانم كه فهیمه اكبر ( یمین اسفندیاری) اصالتا مازندرانی و متولد آذرماه سال ۱۲۹۶ در تهران بود. فراگیری موسیقی را در شوروی سابق آغاز كرد و به مدت پنج سال آنجا بوداو در مراجعت به ایران، چندی نیز شاگرد زنده یاد مرتضی خان محجوبی بود.
فهیمه اکبر،در سال ۱۳۱۷ شمسی پس از ازدواج با محسن خان اكبر به گیلان آمد و طی بیست سال كوشش به پژوهش در آواها و آداب محلی گیلان زمین پرداخت كه گردآوری و انتشار كتاب طباخی گیلان شامل دستور پخت انواع غذاهای محلی گیلان، بخشی از تحقیقات اوست.
اكبر در اكثر انجمنها و سازمانهای خیریه و مجامع زنان عضویت داشت و مسئول كمیسیون هنری جمعیت راه نو بود. در كتاب بیمارستان های رشت، نوشته ی دكتر تائب، از او به عنوان عضو و بازرس منصوب از سوی نخستین هیات مدیره ی بنگاه حمایت مادران و نوزادان رشت(زایشگاه) به تاریخ دوم تیرماه ۱۳۲۰ نام برده شده است. همچنین در جلد دوم كتاب پیشگامان فرهنگ گیلان، نوشته ی ابراهیم مروجی، عكسی دیده میشود كه خانم اكبر را در میان جمعی از كاروان استقبال كنندگان جهان پهلوان نامجو نشان میدهد كه در شهر لنگرود برپا شده بود و در این عكس همسر خانم اكبر، محسن خان اكبر نیز دیده میشود.
او در سال ۱۳۳۵ نخستین غرفهی گیلان رادر جشنوارههای فرهنگی و هنری تهران افتتاح كرد. فهیمه اكبر به زبان های روسی،آلمانی،انگلیسی و فرانسوی نیز تكلم میكرد و به این زبان ها ترانه میخواند.در سال های پایانی دههی ۱۳۳۰ مجموعهای از ترانههای جهانگیرخان سرتیپپور(شهردار پیشین رشت و نویسنده و ترانهسرای نامدار گیلان) را در مجموعهای با نام اوخان گردآوری و منتشر كرد و خود نیز شخصا تعدادی از ترانههای آن را مانند نُشو نُشو،جمعهبازار،گیلانجان،آفتاب خیزان،بخفته دل،دریاكناران و … اجرا كرد.
فهیمه اكبر در مقدمه ی این كتاب نوشته بود : ” سه سال پیش بر حسب پیشنهاد اینجانب به جمعی، تصمیم گرفته شد از طرز زندگی و هنرها و صنایع مردم هر استان بتدریج نمایشگاهی در تهران تشكیل شود تا بدین وسیله، آنهایی كه استطاعت یا فرصت شان اجازه ی مسافرتهای طولانی را نمی دهد، در مركز تا حدی از این آشنائی برخوردار گردند.اهل علم، فرصت مطالعه ی بیشتری داشته باشند،هنرمندان دسترنج ها و ذوق های خود را به چشم ها و گوش های مشتاق برسانند و خود تشویق گردند.این پیشنهاد با استقبال شایان مورد تصویب قرار گرفت.”
همانطور که پیش تر اشاره کردم، در اواسط دههی نود میلادی یك سی دی از اجراهای فهیمه اكبر در كشور آمریكا منتشر شد كه شامل ۱۶ ترانه با صدای اواست.
از خانم اكبر سه فرزند به نام های گیلان، گلی و فتحالله به یادگار مانده است و گویا ترانه ی گیلان جان زنده یاد سرتیپپور، برای گیلان خانم، دختر زندهیاد فهیمه اكبر، سروده شده بود و اكنون یكی از معروفترین ترانههای گیلكی محسوب میشود. فهیمه اكبر در شهریور سال ۱۳۸۸ در سن ۹۲ سالگی درآمریكا پس از طی یك دوره بیماری درگذشت.
***
جا دارد از دوست و هنرمند عزیز آقای پیمان سلطانی تشكر كنم كه به من انگیزه دادند تا در مورد خانم اكبر تحقیق كنم و امیدوارم به زودی اطلاعات تكمیلتری به دست بیاورم و منتشر كنم.
همچنین از دوست عزیزم آقای هادی میرزانژاد موحد، مدیر محترم نشر فرهنگ ایلیا كه كتاب طباخی گیلان خانم اكبر را منتشر كردند و اطلاعات خوبی به من دادند و آقای ابراهیم مروجی مدیر مسوول و سردبیر محترم ماهنامهی دادگر كه وقت گذاشتند و از آرشیوشان اطلاعات و عكس خانم اكبر را در اختیارم گذاشتند و دوست عزیزم آقای پیمان برنجی، دوست روزنامهنگاری كه اولین بار صدای خانوم اكبر را به من معرفی كردند.
امیدوارم با دسترسی به اطلاعات تکمیلی، شما را بیشتر با زندگی و فعالیت های زندهیاد فهیمه اكبر آشنا سازم.
ـــــــــــــــــــــــــــ
منابع:
* مجله ی دادگر شماره دوازده.
*كتاب اوخان ترانههای زندهیاد جهانگیر خان سرتیپپور.
*كتاب شال بامو نوشته ی فریده لاشایی. نشر بازتاب نگار.
* كتاب پیشگامان فرهنگ گیلان نوشته ی ابراهیم مروجی. نشر فرهنگ ایلیا.
* كتاب طباخی گیلان. گردآورنده فروغنیا به اهتمام فهیمه اكبر. نشر فرهنگ ایلیا.
* كتاب بیمارستان های رشت از مشروطه تا سال ۱۳۵۷٫نوشته ی دكتر حسن تائب. نشر فرهنگ ایلیا.
* بروشور سی دی ترانههای فهیمه اكبر كه به همت علاقهمندانش در آمریكا منتشر شد.
برگرفته از سایت: http://womenofmusic.ir
عالی بود ممنونم که زنده یاد فهیمه اکبر رو معرفی کردید . من هم تا به حال حتی اسم این بانوی هنرمند رو نشنیده بودم و از شما تشکر میکنم که در پی تحقیق برای آشنایی بیشتر با شخصیت ایشان هستید.
من استاد فهیمه خانم اکبر را از زمان کودکی ام میشناسم. ولی هیچ زمان خانم فهیمه اکبر را با چنین پوشش ندیده و بیاد نمیاورم.تحقیق شما بسیار خوب وقابل ستایش است. ولی بهتر است که عکسی واقعی از بانوی هنرمند وپیشرو موسقیمان خانم فهیمه اکبر درتحقیتان قرار دهید.در این مورد میتوانم شما را همیاری کنم.با سپاس حمید نویم
سلام و مهر
اگر در آرشیو و یا آلبوم خود عکسی از زندهیاد فهیمه اکبر دارید خوشحال میشویم که برایمان ارسال کنید:
editor@shahrgon.com