رعنا سلیمانی؛ جایزه بزرگ فرهنگی شهرداری سولنتونا – استکهلم را دریافت کرد
رعنا سلیمانی نویسنده ایرانی، عضو انجمن نویسندگان سوئد و پن سوئد، که از سال ٢٠١۴ به سوئد مهاجرت کرده است، جایزه بزرگ فرهنگی شهرداری سولنتونا در سال ٢٠٢٣ را به خود اختصاص داد.
لازم به ذکر است که در محوریت آثار این نویسنده مسائل مهم اجتماعی مانند تبعیض نژادی، تبعیض جنسیتی و زن ستیزی وجود دارد.
همچنین رعنا سلیمانی در مورد دریافت جایزه بزرگ فرهنگی شهرداری سولنتونا گفت: «من خوشحال و مفتخر هستم که جایزه فرهنگی شهرداری سولنتونا را دریافت کردهام و میخواهم این جایزه را به زنان شجاع در سراسر جهان تقدیم کنم که در طول تاریخ به مبارزه با نابرابری و ستم ایستادهاند».
شایان ذکر است که رعنا سلیمانی، نخستین تجربههای نویسندگی خود را در سالهای نوجوانی آغاز و نوشتن حرفهای را از سال ١٣٨٠ شروع کرده و خیلی زود خود را در صف زنان پیشگام در داستاننویسی مدرن ایران جای داده است. از آثار این نویسنده میتوان به «لورکا در خیابان فرشته، هرتا، میدونستی؟، سندروم اولیس، زنده باد زندگی، یک روز با هفتهزار سالگان و خنش»، اشاره کرد که بسیاری از این آثار به زبانهای سوئدی، انگلیسی، فرانسوی، عبری و کوردی ترجمه شدهاند.
همچنین این نویسنده در همه آثارش، داستانهای خود را با زبانی ساده و نثری شیوا و روان و به دور از ابهام به روایت درآورده است. او میگوید در هر کدام از داستانهایش جنبەی سرگرم کنندگی ادبیات را از نظر دور نگه نداشته، داستانهایش را گیرا و غالبا با تعلیق به تصویر درآورده است.
شایان ذکر است که کارشناسان ادبیات داستانی، این نویسنده جوان و بیپروا را یکی از استعدادهای نوپا برای آینده ادبیات ایران دانستهاند.
گفتنی است که رعنا سلیمانی در ٨ مارس ٢٠٢٢ (روز جهانی زن)، جایزه یکی از زنان تاثیرگذار سال را در کشور بلژیک دریافت کرد.
معرفی نویسنده:
«رعنا سلیمانی» در اسفند ۱۳۵۴ در تهران به دنیا آمد. از همان دوران کودکی به لطف همنشینی با داییاش، به کتاب و کتابخوانی علاقهمند شد. در نه سالگی با بوفکور و سگ ولگرد صادق هدایت آشنا شد و صمد بهرنگی را نیز در همین دوران شناخت.
از همان دوران کودکی کموبیش هوس نوشتن را در خود احساس میکرد و در ۱۶ سالگی بود که نتیجهی این هوس و میل یک رمان جنایی شد و بیآنکه در پی یافتن خوانندهای برای آن باشد آن را از بین برد. این هوس نصفهنیمه در او باقی ماند تا اینکه در ۳۲ سالگی تصمیم جدی گرفت که بنویسد.
اولین مجموعه داستانش با عنوان «لورکا در خانه خیابان فرشته» را در تهران به چاپ رساند. سپس مجموعه داستان «میدونستی؟» را نیز در استکهلم به چاپ درآورد و منتشر کرد. غالب داستانهای سلیمانی به انسانهای عصر مدرن میپردازد که در زندگیشان نقطه درخشان و امیدوارکنندهای مشاهده نمیشود. انسانهایی تباه شده در یک جامعهی تباه شده، تنها، ناامید و بدون هیچ انگیزهای برای ادامه دادن به زندگی طاقتفرسایشان.
سلیمانی همچنین دو رمان به نامهای «سندورم اولیس» و «زندهباد زندگی» را نیز به چاپ رسانده است. رمان «سندرم اولیس» در دستهی ادبیات مهاجرت و تبعید جای میگیرد و رمان «زندهباد زندگی» که توجهات بسیاری را به خود جلب کرد، به زندگی یک شبانهروز چهار زن زندانی در زندان اوین میپردازد که در آستانهی اعدام به سر میبرند.
به گفتهی خودش در آغاز نوشتن، بدون انتخابی آگاهانه، ایدههای مختلفی مسحورش میکردهاند و وادارش میساختهاند تا آنها را به داستان درآورد و حالا در دهه چهارم زندگی و با آثاری که به چاپ درآورده است، میتوان به وضوح دید که موضوعاتی چون، «زنان در برابر مردان»، «زن در جامعهی ایران»، «زن در مهاجرت»، «انسانهای تباه شده»، «تنهایی»، «زمان»، «مرگ»، «هراس از آیندهای مبهم» و … دغدغههای او را تشکیل میدهند.
رعنا سلیمانی به تازگی رمانی را با عنوان «یک روز با هفت هزار سالگان» به دست چاپ سپرده است.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید