سونامی طلاق در ایران: ماهواره یا سیاستها؟ کدام مقصرند؟
براساس تازهترین آماری که سازمان ثبت احوال ایران منتشرکرده است، تعداد ازدواجهای ثبتشده در ایران در سال گذشته نزدیک به ۶۰۹ هزار مورد بوده است. حدود هشت درصد آمارها نشان میدهد که به رغم افزایش جمعیت، آمار ازدواج در ایران در اواخر دههی هشتاد خورشیدی مدام کاهش یافته است و تعداد جداییهای ثبت شده به مراتب بیشتر شده است.
این آمارها که در روز بیستم فروردین منتشرشده است همچنین بیانگر این مسأله است که در سال گذشته ۱۷۵هزار طلاق ثبت شده است، یعنی در سال ۹۶ به ازای هر سه ازدواج تقریبا یک مورد طلاق ثبت شده است. این میزان جدایی در تاریخ ثبت احوال ایران سابقه نداشته است. این در حالی است که از حدود یک دهه پیش، آمار ازدواج سیر نزولی و آمار طلاق سیری صعودی داشته است. و این بالاترین آماری است که در حدود نیم قرن این سازمان به ثبت رسیده است.
در حالی که کارشناسان مختلف رشد پدیدهی طلاق را به دلایل مختلفی از جمله مسائل افتصادی، بیاطمینانی به آینده و عدم امنیت قلمداد میکنند، اما برخی از مراجع دولتی یکی از اصلی ترین دلایل رواج طلاق را گسترش ماهواره و فضای مجازی میدانند.
پیشتر در فروردین ماه سال گذشته شهین دخت مولاوردی معاون وقت رئیس جمهور در امور زنان با توجه به گزارشهای ارائه شده یکی از اصلیترین دلایل طلاق را نارضایتی جنسی دانست. این مسئله به خصوص در شهرهای سنتی کوچکتر بیشتر قابل مشاهده است. شهرهای مذهبی مثل قم و مشهد در صدر طلاقهای سالهای گذشته بوده است .
سعید کاویانی مدیر کل اجتماعی و پیشگیری از وقع جرم دادگستری قم با بیان اینکه ۶۰ درصد طلاقها در ۵ سال اول زندگی رخ میدهد مربوط به دهه ۶۰ و ۷۰ است که طبق پیش بینیها این روند در سال ۸۰ به سونامی طلاق تبدیل خواهد شد.
در عین حال برخی دیگر از آمارها حکایت از آن دارد که حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد خانوادهها در طلاق عاطفی بهسرمی برند. با اینکه مسئولان در ایران عموما در تلاشند تا بحرانهای اجتماعی را به عوامل خارجی نسبت دهند، اما واقعیت اینجاست که نسبت دادن این بحرانهای اجتماعی به عوامل خارجی نه تنها نمیتواند راه حل مناسبی برای حل معضلات اجتماعی در ایران باشد، بلکه با سرپوش گذاشتن علت اصلی آن موجود تشدید و بدتر شدن فضای موجود میشود.
تاکید بر حفظ خانواده بر مبنای کلیشههای سنتی و آموزشهای مذهبی چه از طریق رسانه و چه بنای آن از طریق سنت و مذهب و آموزشهای مذهبی از طریق رسانههای مختلف دولتی، از جمله تکنیکهایی بوده است که در سالهای گذشته دولت ایران برای بهتر شدن وضعیت خانواده در ایران انجام داده است . اما در واقع توجه به آمارهای موجود نشان میدهد که تعالیم مذهبی و سنتی در جامعهی ایران با تعریف کنونی از خانواده شکستخورده است.
مساله اینجاست که جامعهی ایران همانند دیگر جوامع دچار دگرگونی و تغییرات شگرفی شده است، که حاصل رشد و توسعهی اجتماعی و تربیت متفاوت نسلهاست. این تربیت متفاوت لزوماً به معنای الهام گرفتن و تاثیر منفی از ماهواره و اینترنت نیست، بلکه به معنی تغییر در نگرش هر نسل و تفاوت با نسل دیگر است که منجر به تغییر در ساختار اجتماعی شده است.
عوامل رشد جامعه که بر اعضای آن جامعه اثر میگذارد به مرور زمان در حال تغییر و شکل گرفتن است. این تغییرات تنها به دلیل توسعهی فضای مجازی نیست، بلکه به علت رشد جامعه و تغییرات بنیادین در آن است که به مرور زمان تمایل به پس زدن کلیشهها و ساختارهای کهنه و بازسازی دوباره دارد. این اتفاق هرچند با مقاومت شدید محافظه کاران مذهبی مواجه است، اما به تدریج در حال شکل گیری است. چند عامل در این میان تاثیر عمدهای دارند.
اولاً نسل جوانی که در طول چند سال گذشته تحت فشارهای اجتماعی بوده است، راههای متفاوتی را برای مقاومت در بحران اجتماعی پیدا کرده است. به این معنی که سرکوبهای اجتماعی نسل سرکشی را تربیت کرده است که حاضر به پذیرفتن کلیشههای رایج نیست، این نسل، فاصلهی متفاوتی با نسل گذشته دارد و به راحتی نمیتواند تسلیم باورهای سنتی شود.
از سوی دیگر سیاستهای دولت در ایران که آمیخته با سنت و مذهب است، قانونی را در ایران اجرا میکند که مدام در حال ایستادگی در برابر این نسل است.
همین امر موجب شده است که نسل کنونی جامعهی ایران دچار نوعی بیهویتی فرهنگی شده، یعنی نه از خود هویتی دارد و نه هویتهای نسل گذشته برای او قابل قبول است. نتیجهی این تضاد، رشد نسلی شده است که از یک سو مجبور به تسلیم در برابر سنت است و از سوی دیگر تمایل به قیام در برابر آن را دارد و منجر به سرکشی و ایجاد بحرانهای اجتماعی میشود.
دوم تعلیمات ارائه شده از سوی دولت، استراتژیها، قوانین و برنامهها برای نسل جوان راهبردی نیست، در واقع در حال حاضر تحمیل سنت بر زندگیهای مشترک در ایران با هیچ جنبهای از زندگی آنها تعامل ندارد، بلکه دائما در تضاد و چالش است. همین چالش از یک سو این نسل را وارد زندگی مشترک میکند، اما از سوی دیگر ابزارهای لازم برای حفظ زندگی مشترک را در اختیار آنها قرار نمیدهد. این در حالی است که دولت ایران در سالهای گذشته تلاش اندکی برای درک این نسل کرده است، اما باز هم استراتژیها و برنامههای ارائه شده منطبق با الگوهای موجود و قابل قبول در ایران نیست.
سوم در جامعهی ایران تعریف خانواده همچنان به صورت کلاسیک باقیمانده است یعنی به صورت تعریف هستهی مرکزی مرد- زن شوهر -همسر و این تعریف کلاسیک با زندگی مدرن و تعریف خانواده در ایران همخوان نیست.
همین امر موجب می شود بسیاری از ساختارها کارآیی خود را از دست بدهند و زندگی مشترک را دچار بحران کند. به همهی این موارد باید اختلاف فرهنگی نسلها و تفاوتهای زیرساختی جامعه را افزود. به هر حال مسلم است که تعریف خانواده و به طور کلی مفاهیم ازدواج در تمامی دنیا دستخوش تغییر شده است. اما تفاوت اصلی ایران با سایر کشورها این است که قوانین هم پای این تغییرات رشد میکنند، اما در جامعهی ایران قوانین همچنان همانطور سنتی و بدون توجه به نیازهای جامعه باقی ماندهاند.
در پایان میتوان گفت که شانه خالی کردن از بار مسئولیت اجتماعی و به گردن انداختن ماهواره باری از دوش معضلات طلاق در ایران برنمی دارد، مگر اینکه مسئولان به دنبال راه حلهای زیر ساختی برای بهبود وضعیت جوانان در ایران با توجه به معیارهای روز باشد.
————
منابع:
http://www.dw.com/fa-ir/سال-۹۶-رکورددار-طلاق-در-تاریخ-ثبت-احوال-ایران/a-43329053
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
آزاده دواچی مترجم، شاعر و فعال حوزه زنان، دارای مدرک کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی؛ فوق لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی، گرایش ادبیات تطبیقی ایران و فلسفهی غرب است و هماکنون مشغول به تحصیل در مقطع دکترای زبان و ادبیات انگلیسی در استرالیا با گرایش مطالعات فمینیسم پست کلنیال در حوزهی ادبیات و نقد ادبی فمینیسم و حقوق زنان در ایران و کشورهای جهان سوم است.
از دواچی تاکنون یک مجموعه شعر به عنوان «پروانهای در راه است» در سال ۸۶ منتشر شده است و دو کتاب دیگر وی در محاق توقیف گرفتار شدهاند.
Azadeh Davachi,
Ph.D. Student
Faculty of arts, School of English Literatures & Philosophy
Post-colonial Feminism and Feminist Literary Criticism
University of Wollongong, Australia
اول مشکلات مالی و اقتصادی و دوم برای بی جنبه ها ماهواره هم بی تاثیر نیست !!