تبلیغات

صفحه را انتخاب کنید

شعری در ستایش گیسو

هادی ابراهیمی

 

آن‌قدر از زنان و
دختران سرزمینم
به جرم پیدایی گیسوان‌شان
گیس کشیده‌اید که!

آن‌قدر سرِ مادران و
خواهرانم را
به جرم پیدایی زیبایی‌
بر کفِ خیابان کوبیده‌اید که!

آن‌قدر اسید تحجر
بر چهره‌ی «ایرانه خانم»*
ریخته‌اید که!

آن قدر بر دریغِ
آغوش و عشق در خیابان
نهی از زندگی کرده‌اید که!

آن‌قدر با تازیانه
 بر تن و جانِ زندگی
زخمه زده‌اید که! 

آن‌قدر ذهنِ بیمارتان
نشان و نماد زیبایی را
هرزه‌‌گری نامیده‌است که!

آن قدر از شیپور گلدسته‌های مساجد
مرگ بر آغوش و
مرگ بر عشق و
مرگ بر این و بر آن
گفته‌اید که!

آن‌قدر ندا و زهرا
مهسا و نیکا
حدیث و سارینه
حنانه و غزاله
و …. آن‌قدر زندگی
در دل خاک نهاده‌اید که!

اینک به هر کجای این خاک و
دریا و هفت آسمان
بنگری
گیسو روئیده است!

اینک از هر سوی این سرزمین
گیسوانِ زنان ما
چون بیرق‌ِ رهایی
در باد می‌رقصد!

«هـ . الف. رودبارکی»

#مهسا-امینی
#زن-زندگی-آزادی

—————

* با وامی از شعر «ایرانه خانم» رضا براهنی

تبلیغات

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights