معرفی کتاب- معرفی نویسنده؛ تعریض- آرمان میرزانژاد
در قسمت “معرفی کتاب/معرفی نویسنده” در مجلهء شهرگان، می کوشیم آثاری از نویسندگان ایرانی و غیر ایرانی را معرفی کنیم. از آن جهت که قصد این بخش نقد این آثار نیست، در کنار بخشهایی از این آثار، در صورت امکان، نقد و نظرات دیگر خوانندگان این آثار را در اختیار شما قرار می دهیم.
– ساره سکوت
——————
نام: آرمان میرزانژاد – متولد:۱۳۶۶ – ساکن:رشت – دانش آموخته زبان و ادبیات فارسی
تجربیات و کار:
تدریس ادبیات و زبان فارسی، نقد ادبی، ویراستاری کتاب، تالیف مقالات و شعر، معرفی کتاب، تحقیق در ادبیات شعری و داستانی معاصر.
انتشارمقالات و یادداشت ها در: روزنامه آرمان امروز، روزنامه روزان، روزنامه شروع، روزنامه تدبیر تازه، دوماهنامهی ادبی ویرگول، ماهنامهی تخصصی-پژوهشی-ادبی افلاک، ماهنامه شمیم شمال، سایت ادبی الوارها(عضو هیئت تحریریه در بخش نقدادبی)، سایت ادبی و تخصصی قاف(همکاری با شاپورجورکش)، سایت ادبی نورهان،سایت ادبی چوک، سایت خبری تحلیلی الف، روزنامه مردم سالاری.
کتاب نقد ادبی «سیمای شعر مدرن معاصر» این کتاب که بر پایه ی سویههای اجتماعی آثار معاصر ایران نگاشته شده است، به کشف و بررسی جنبههای مدرن در شعر شاعرانی میپردازد که پس از انقلاب شعری نیما راه تجدد را پیش گرفتهاند. این کتاب از خلال خوانشهای نقادانه و اجتماعی آثار شاعرانی چون: نیمایوشیج، احمدشاملو، یدا…رویایی، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، مهدی اخوان ثالث، نصرت رحمانی، منوچهر آتشی، اسماعیل شاهرودی و دکتر رضا براهنی دین خود را به حافظهی تاریخی معاصرش ادا میکند.( نشر نصیرا- تهران- اردیبهشت نودوچهار).کتاب مذکور در دورهی چهاردهم جایزه قلم زرین ایران، (سال ۹۵) کاندیدای بخش نقد و پژوهش کشور شده است.
کتاب شعر «پیش آهنگ ویرانی کوره راه» شعرهایی به اوزان نیمایی و سپید، با مقدمهای انتقادی درخصوص شعر امروز. نشرفرهنگ ایلیا، ۱۳۹۰.
از مجموعه کارهای تحقیقی و نقد:
نقد اثباتیگرایانهی نظریهی شعر بیوزن(سپید) ازخلالِ خطوطِ نامههای نیمایوشیج به احمد شاملو و شین پرتو، مقالهای در سه بخش، تحت عنوان:«اگر شاملو، نیما را نمی دید» روزنامه آرمان و مجله مکث
بازتبیینِ نظری کتاب «سیاست ادبیات و تزهایی دربارهی نوشتار» اثر: فرید قدمی. پرداخت و بسط منطقی سه تز (نوشته، نوشتار- سیاست ادبیات، ادبیات سیاسی- نویسنده درتداوم ولگردی) ماهنامه افلاک
خوانش انطباقیِ تئوریهای نیما با عمل شعری او، در مقالهی «این وردخوان گنگگوی: اندوهناک شب» بخشی از مقاله در آرشیو روزنامهی آرمان
نقدی بر مجموعه شعر اجرایی، دیداری چهارجوابیها، اثر مهرداد فلاح، شاعر معاصر، تحت عنوان« یک هفتادی که پساهفتادی می شود و افق جدید شعر تکنوکراتیک».
(منتشر شده در مجله ادبی ویرگول، روزنامه روزان و کتاب ِ خود مولف از نشر ِ مانیا هنر بهار ۹۶)
شش- نقد و تحلیل مشترکی با مسعود آهنگری بر شعر «میعاد در لجن» اثر نصرت رحمانی شاعر معاصرایرانی(سخنرانی در انجمن ادبی خورتاب در سیاهکل)
مقالهی تطبیقی سیمرغ و ققنوس، این دو پرنده ی افسانه ای- اسطوره ای در ادبیات کلاسیک و انطباق آن با شعرمدرن « ققنوس» اثر نیمایوشیج منتشرشده در روزنامه مردم سالاری
نقد و بررسی آنتولوژیک شعرمدرن«ری را» »روی بندرگاه» «شب همه شب» اثر نیمایوشیج (دعوت به سخنرانی در فرهنگسرای سبز، در شهسوار)
فقدان متودلوژی نقد ادبی نیم قرن اخیر ایرانی- نگاهی نقادانه به شیوهی اخلاقی گرایانه نقد ادبی ِدکتر براهنی در مقاله ی سوم برادران سوشیانت.
نقد جامعه شناسانه-محتوایی بر شعر«غزلی در نتواستن» اثر احمد شاملو- پرداخت و تحلیل ارزشی اقتصاد و مادیات در شکل گیری هنر و شعر.(آرشیو روزنامه آرمان)
ستیز شاعران کلاسیک فارسی با دیدگاه فلسفی و فلاسفه- روزنامه مردم سالاری
نقدی بر کتاب شعر «تعمیر با جراحت های اضافه» اثر محمدعلی حسنلو-نشرنصیرا
نقدی بر کتاب شعر« دفتر مرثیه» اثر پدرام یگانه معافی- روزنامه مردم سالاری
نقدی بر کتاب شعر «بلوک باشی» اثر اسماعیل مهرانفر- روزنامه مردم سالاری
گفت و گویی با شراگیم یوشیج من باب آثار نظری و شعری نیمایوشیج- تارنمای اختصاصی نیمایوشیج
جوابیه ای انتقادی در پاسخ به نگاه دکتر شفیعی کدکنی«کپی برداری نیما از شعرهای خانلری» منتشرشده درسایت الوار و صفحه سدای شعر
مصاحبه ای تحت عنوان:«چرایی کهنه پرستی در ادبیات ایران» در باب وضعیت نقد و شعرامروز- روزنامه روزان
نگاهی بر کتاب:«خورشید همچنان می تابد» اثر داستانی ارنست همینگوی -سایت الف
نگاهی بر کتاب«دوبلینی ها» اثر جیمز جویس- سایت الف
نگاهی تحلیلی بر کتاب:« درآمدی بر ادبیات و فلسفه» اثر اوله مارتین اسکیلئوس استاد دانشگاه برگن نوروژ-سایت الف
نقدی بر کتاب«حافظه و دیگری» اثر احسام سلطانی. روزنامه مردم سالاری
یادداشتی بر«مرکزیتگرایی و اسطوره محوری جایزه شعر شاملو» روزنامه مردم سالاری
کتاب شعر «تعریض» مجموعه شعرسالهای ۹۰ تا ۹۴- انتشارات نصیرا- بهار۹۷
در دست نگارش و انتشار:
مجموعه یادداشتهای کوتاهِ انتقادی- ادبی- اجتماعی- نظری با رویکرد تحلیلی.
تفاوت ها، شباهت های گفتمانی در جریان های غالب تاریخی-ادبی-سیاسی از دریچهی نگاه و آثار نیمایوشیج و صادق هدایت و تاثیر آن بر ادبیات و فرهنگ معاصر، کارمشترکی با حامدجهانبین.
نابهنگامی نگاه نیهیلیستی در آرا و یادداشت های نیمایوشیج.
“مجموعه شعر «تعریض» سروده آرمان میرزانژاد توسط نشر نصیرا در اردیبهشت ۹۷ در نمایشگاه بین المللی کتاب عرضه می شود. شعرهای این کتاب که سروده شدهی سالهای نود تا نودوچهار شاعر هستند پس از گذشت سه سال منتشر میشوند.
به گزارش مردم سالاری آنلاین، شعرهای« تعریض» به گفته خود شاعر غالبا بیانگر جنبههای خاصی از نگاههای نیهبلیستی در وصف و روایت از محیط فردی و اجتماعی شاعر میباشند که وضعیت و حالات نسل جدید جامعه را توصیف میکنند.
در بخشهایی از مقدمه کتاب آمده است:« تلاشی اگر هنوز گفتمان نوگرایی را برای من جدی و ضروری میسازد همان باور به اندیشهی انتقادی، پویا و درون ماندگار است، چیزی که محیط اجتماعی ما به نظر سخت محتاج آن است. طور دیگری نگریستن و بیانکردن و به واقعیت بدل کردن و مغایر با حق و عدالت نبودن…
اساسا ایدههای گفتمان نوگرا به دلایل عدیده ای به حاشیه رانده شده و از دوره نیما تا کنون تغییرات خاص خود را توسط شاعران نوجو در زبان شعر، روایت، شکل و سایر ابزارهای شعری اعمال کرده است. و کتاب شعر تعریض از این مسیر ناهموار و پرهیاهو میآید… »
کتاب«تعریض» سومین کتاب آرمان میرزانژاد است که پس از «پیش آهنگویرانی کوره راه» در زمینه شعر و«سیمای شعر مدرن معاصر» در عرصه نقد ادبی معاصر، به جامعهی ادبیات کشور عرضه میشود.” ۱-
اشعاری حذف شده از کتاب «تعریض»:
چشممرگی
جهیده شدم اسپندوار
از تراکم شعلههای درد
بر مغز ِ استخوان.
این شمایل مهوع و بدهیبت
در چارچوب رنگیِ نقاب و ریش و یاوه و شپش!
عروسکان لوس و لفاظ،
رند و سیاه کار،
در جای گرم خود نشسته،
و به ریزشِ چرکابه های خون،
از بیضههای متبرک ِ بزغالههای سامری
به علی آبادِ حومهی تلخ چشم دوخته اند!
با تاسفی حیرت زا – با اتکا به تقدس ِ ظلمانی
اما چه شد خبر
از خرابه های عبوس بَم
بازماندگانِ ساقطِ زلزله ی رودبار ۶۹
پسر بچه های فقیر و گل فروش میدانِ آزادی
و دستهای گرفتار در ورطههای پریشانی
در کوچههای رشت
اینگونه کس ندیده که بسیار دیده ام
سیاه در سپید
سپید در سیاه
سیاه بی سپید
سپید بی سیاه…
طرحِ تضاد این جعبهی رنگین ننگ و صدا و خُدعه و تزویر
تماشای گل و بلبل و موذن محزون
تماشای سوگِ دائمی
کلیشه های افتخار
تماشای قهرمانانِ دائمی
پند و موعظه های نورانی
این مدینهی فضل
این راههای کور
با فضلههای سعادت و سرور
بر عاشقان مخلصتان ارزانی…
چگونه سکوت می کنید…
در آوارِ پوچ بارِ این دقایقِ ملعون
در زوالِ اعتیادیِ آفتابی که خموده
شهر ِ دروغ در شرجی غروب
مکرر
غرق می شود
و خیلِ بی شمارِ آدمکانِ سیاه سپید
با پویشِ بی نبوغِ درد و عرق،
به خاکستری بی دود،
تبدیل میشوند…
اینک عابران دو دست خیابان، رهگذرانِ شطرنجی!
با حرکاتِ دائمِ روزمرگی
از هم گسستگی
زدگی
مرا با خستگی
کیش میکنید!
با فاحشههای فکور
مردانِ زن فروش
کودکانِ کار
نگاه مرا
مات میکنید!
در حیرتم از ابتذال مرض بار ِ بسیارها سقوط
چگونه
در این باختِ بی شکوه
سکوت میکنید؟!
خرداد۹۲
وقت عشق
در بطنِ این سیاهیِ دَوار گیج و ویج می زنم
بخت من است این
شاید بخت من است این
پیچان و گم
به گردابِ وحشیِ چشم سیاهِ تو!
مغلوب ِ قبله ی بی خویشی
موهای خیس و پریشت حبیل المتین من
در سجده های مست ِ هم آغوشی
در می آمیزم…
اینجا ایستاده مرد ِ پری خوان که در شیشه می رود…
آه اش، دود بنفش سیگاری
دلش سرخ ِ دمرشده،
زخمش ببین انگاری
آتش فشان ِ اشک آوری
در شعله های شبی مذاب، بی قرار ِ تو
و در روزهای ِ کج مدار خود
حال من است من ترکیب ِ متضاد ِ سیاه و سپید
چون چشم و چار ِ تو!
خیابان
در التهابِ بیمَرِ هر کجای زمین
نه بی جا
در پشت پنجرهام
این جا
خیابانی از جهان
تپنده
رونده
با رگهای سبز من جهنده
شعله میکشد در خون !
بالاتر از خیابانِ رسالت، خیابانِ حقیقتیست که سوت و کور
از آنچه دیده است، زجر میکشد
تضادی خروار خروار خِرخِر کننده و خاموش!
تضادی با بوق های تیز و نرمای جیک و جوک
تضادِ هولناکِ نبوغ و دروغ!
تضادی بسان سرطان که در حوالی سرِتان
ریشه میکند
سریانی از دود و داغ و درد
داد و دیو و دهشت
نطفه می کند
و از چهار سوی این خیابان ِ چهار پاره –
هوهو /هاها/هی هی
هیاهوی هق هق و هرهر ِ مردم،
تکثیر
وخیابان با صد تحرک و تعریق
خیابان با صد هزار سایه و رنگ
خیابان بی یاد از تجسم بی داد
خیابان ویران از جذامیان ِ فقر
خسته از ناجیانِ آزادی
و هر مرد وامانده و دیلاق
بعد از کار و بار ِ سخت ِ شباروزمرگیاش
با بوی عفونت از فرشته ظلمت
بدمست به خانه میآید
و عطر ِ ناب زنش را
با خشونت فریاد هر شب
هرصبح
هرشب
هرصبح از دست میدهد
*
و صورت رنگ پریده از روسپیِ مجبور
نامش چه است؟!
شوربختانه
الههی مجبور !
به خیابانِ سرخوردگان که میرسد در نیمههای صبح
از زورِ وحشتِ تنگَزیدگی
قی میکند بر جوب های سُرنگ و لاشه های جنین
وز آنچه چه داد، ای داد
با دیده اش
حسِ مخوفِ دریده شدن را سکوت میکند
و از سکوت به تدریج سقوط میکند!
و خیابانی چنین گویا و بی زبان
سریان ِ بی مهاری
از نماد
اشاره
نشان
در سر ِ انسان: انسانِ کنجکاوِ هرکجای زمان
و من آه تنِ خمیده، سیزیف،
در ارتفاعِ هزار پا بیهودگی، تکرار
از انبارِ درد بارِ تفکر و عصیان
سیر گشته ام
که من هنجارِ جار جارِ جوانی جویده شده
زار زار در لبخندی خُرد تنیده شده
با جَنمی از انقلاب و درد
بسانِ کارگرِ بی جان
در تبِ سرد، لهیده شده
میسوزم
میسوزم
میسوزم
که من با فلسفه ی رفیعِ انزوا
در اجتماعِ بی خدا، رسیدن را
در فرداها دوباره تپیدن را
چشم می دوزم!
در کوچه های آغازینِ بیست و پنج سال باورو ایمان
بیست و پنج سال رنده رنده، مرده زنده شدن
پژواکی از بهشت از امروز،
پرتاب در آینده شدن
در میانه تان
دشوار
سمج
سرگردان
از نسیان تان که نسیه گرفتید
نقد چگونه بگذرم؟!
که بمانم در ارتزاقِ مرض بار فرزانه گردیدن
فر زاد چرخیدن
و مرا که از شما هستم
به دردِ خود می سپرم
و شما که نمای ِ تمام ِ خَلق اید
و عامدانه و گه گاهِ خلقِ بَد خـــُلقید
چه سخت اینجا
به خیابانی سرشار از جهان
با بغضِ عصب سوز
مینگرم
به خود به شما
از پشت پنجرههای بازِ زمان
آزرده باز
مینگرم…
خرداد ۹۲
*
چه حکایتی ست این؟
در این شب لزج
پاهای لنگ ِ مردم را
زالوی خواب
غریبانه میبوسد
و موذن خوش بخت
با صیغههای موقت،
در دم دمای سَحر
با تزویر
دین و تقواش
کافرانه میپوسد…
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
ساره سکوت متولد سال ۱۳۶۳ خورشیدی در ایران است. تحصیلات دانشگاهی وی در ایران در رشته کامپیوتر و مهندسی شیمی پتروشیمی به دلیل مهاجرتش از ایران ناتمام ماند. پس از مهاجرت، در شهر تورنتو کانادا تحصیلاتش را در دو رشته دستیاری دندانپزشکی و رشته علوم زیست- پزشکی به پایان رساند. نوشتن شعر را از دوران کودکی شروع کرد و در سال ۱۳۹۴ اولین مجموعه شعرش با نام “چهارده معصومه” از طریق نشر گردون در برلین منتشر شد که با توجه به دسترسی محدود مخاطبین به این کتاب بازتاب خوبی در ایران و افغانستان داشت.
از سال ۲۰۱۲ به همکاری یکی از دوستانش گروه دانشجویی کالچرال ایونتز را در دانشگاه یورک شهر تورنتو تشکیل داد که این گروه به مدت دو سال شب شعر ها و نشست های ادبی متعدد به زبان فارسی در این دانشگاه برگزار کرد. بعد از مدتی، این گروه تحت عنوان جدید “کانون شعر تورنتو” با گروهی از دیگر داوطلبان فعالیت خود را از سر گرفت. از جمله فعالیتهای کانون شعر تورنتو می توان به فلش ماب های کمپین کتابخوانی کانون شعر تورنتو در جشنواره تیرگان تورنتو و همچنین در شهر سن دیگو ،اهدای کتاب کودک به کودکان در جشنواره تیرگان، برگزاری شب شعرهای متعدد ، برنامه کتاب میهمان ، برنامه همکلاسی آنلاین و همچنین نمایشگاه سه روزه کتاب کانون شعر تورنتو اشاره کرد..
ساره هماکنون مسئول صفحه ادبیات مجله شهرگان و کانون شعر تورنتو و مترجم داوطلب برای گروه فمنیسم روزمره است. از جمله فعالیتهای او میتوان به ترجمه و زیرنویس ویدیو، تدریس خصوصی زبان عربی و انگلیسی در ایران، همکاری با موسسه حمایت از پناهندگان به عنوان مترجم داوطلب در تورنتو و دیگر فعالیتهای فرهنگی داوطبانه نام برد. او در شهرها و جلسات متعددی در آمریکا و کانادا شعر اجرایی اجرا کرده است. اشعار اجرایی او با استقبال گسترده ای روبرو شدهاند. گوشههای از برخی اجراهای او را می توانید آنلاین ببینید.
هم اکنون در کشور آمریکا سکونت دارد و دانشجوی آنلاین واحدهای مختلف ادبیات فارسی و فلسفه است که از طریق دانشگاه های معتبر جهان و به صورت انلاین ارائه می گردند. از ساره سکوت اشعار متعددی در کتابها، سایتها و مجلات مختلف در کشورهای ایران ، کانادا، آمریکا ، افغانستان و .. منتشر شده است. او در حال حاضر مشغول نوشتن چند کتاب شعر و داستان است. کتاب دوم او “پیامبر درختها” در ایران منتظر مجوز چاپ است و احتمالا قبل از سال جدید از طریق نشر هشت منتشر خواهد شد. کتاب سوم او ” مادرکبوترها” در دست بررسی و آماده چاپ است.
آرمان میرزانژاد
درود و ارادتمند لطف دارید