معنی نام شهرهای تهران و تبریز
نام تهران از ریشۀ اوستایی تهرایی (پناه دادن) به معنی جای دارای پناهگاهها[ی زیر زمینی] است:
بدون مراجعه به ریشه اوستایی آن که زبان مغان و مسمغان رغه (ری) بوده با توجه به غارهای محافظتی ساکنین قریه تهران با وجه اشتقاق عامیانه ای بدین مفهوم رسیده اند: “برخی تهران را (تَهِ ران) می دانند چون در گذشته به هنگام حمله دزدان و دشمنان، مردم به انتهای خانه های همچو غارشان (زیر زمینها) پناه می بردند.” (جواهر کلام، عبدالعزیز. تاریخ تهران. صفحه ۲۴)
نام تهران برای نخستین بار در یکی از نوشتههای تئودوسیوس یونانی در حدود اواخر سده دوم پیش از میلاد به عنوان یکی از توابع ری ذکر شده است. در کتاب عجایب البلدان آمده است: “تهران قریه ای است معظم و ولایات ری دارای باغات زیاد با اشجار و ثمرات خوب و فراوان و سکنه در خانه های سرداب مانند به سر میبرند، همین که دشمن حمله آورد، به خانه های تحتانی پناه می برند که هر قدر محصور بودنشان امتداد یابد به سبب کثرت آذوقه که از فرط احتیاط ذخیره کرده اند آسوده اند . . . و دائماً به سلطان عصر یاغی و با عساکر او در کارزار و زد و خوردند، مالیات خود را به مسکوک نمی پردازند، بلکه در عوض نقود رایج خروس و مرغ می پردازند.”
چگونه نامهای کهن تارمَکیس و تاورژ تبدیل به تربیز و تبریز شدهاند
مطابق کتیبه گزارش لشکرکشی سارگون دوم آشوری از ماد به سوی اورارتو، در محل شهر تبریز دو دژ (دژ مضاعف) به نامهای تارویی (دژ کوچک) و تارمَکیس (دژ بزرگ و پرتوان) وجود داشتند. تارمَکیس همان نامی است که امروزه تبریز شده است. تغییر و تبدیلها از این قرار بوده است. تارمَکیس (تار-مَگ-ایس= دژ-بزرگ-توانا) تبدیل به تَر-مه-ایز و آن هم تبدیل ترویژ و تربیز شده است که این شکل تربیز نام محلی و اصلی تبریز است. تبدیل “م” به “ب” در زبانهای ایرانی اتفاق می افتد. مثل: غژم = غژب و “و” گاه بدل به «ب» شود و یا بدل از آن آید: پاوند = پابند. مثال تبدیل “و” به “م” پسوند وند= مند.
در این باب نام شهرهای تفلیس و تفرش را به معنی چشمه آبگرم آورده اند. ولی به ظاهر شکل تربیز (تار-مس) به معنی دژ بزرگ همان تارمکیس عهدباستان است و شهر سردسیری است بدون چشمه آبگرم و ربطی به آبگرم ندارد. در ریشه شناسی ناقص نام تبریز در ویکیپدیا اصلا ارتباط نام تبریز را با تارمکیس تاریخ ماد که ایرانشناسان در یکی بودن آن با تبریز تردید نکرده اند، نادیده گرفته اند و هیئت تَوری نام شهر تبریز را که به اوستایی به صورت تَو-وَری به معنی منسوب به دژ نیرومند است، به معنی گرما گرفته اند. خود هیئت تبریز (تاورز/تاورژ ارامنه) می تواند از هیئت اوستایی تَو-رز (یعنی دارای پناهگاههای مخفی زیر زمینی نیرومند) عاید شده باشد. بنابراین تارمکیس هم در واقع به معنی تار (پناهگاه)-مغ (زیرزمین)-ایس (نیرومند) بوده است. یعنی در مجموع همان دارای پناهگاههای زیرزمینی نیرومند. می دانیم شهر تبریز از عهد باستان به داشتن پناهگاههای زیر زمینی باستانی خود معروف است:
راهها و تونلهای زیرزمینی تبریز (از مجید رضازاد عموزین الدینی)
تبریز، شهری که از قدیمالایام فرهنگ و زبان ترکی ارانی (آذری، خزری) در آن جاری بوده (۱) تاریخ بس درخشان و شگفتانگیزی دارد. از جمله موضوعات جالب و قابل تأملی که همیشه در مورد شهر تبریز مطرح بوده، این نکته است که گویا در زیر «ارک» تبریز، راهها و تونلهای قدیمیوجود داشته که این تونلها به مناطق دیگر شهر از جمله شنب غازان و ربع رشیدی منتهی میشدند.
بر اساس برخی از شواهد و یافتهها، به نظر میرسد که چنین تونلهایی در گذشتههای دور وجود داشته، ولی در مورد قدمت آنها و اینکه در چه دورهای این تونلها ایجاد شده و در چه مواردی مورد استفاده قرار میگرفتهاند، متأسفانه اطلاعات مفید و جامعی در دست نیست.
اما چون در اکثر گفتهها، از محوطه ارک به عنوان مرکز این تونلها یاد میشود (۲) و همچنین مرحوم «کارنگ» نیز در بازدیدی که از قلعه «ربع رشیدی» داشته از «نقبی» در این قلعه صحبت به میان آورده، که تا مرکز شهر ادامه داشته است. (۳) و چون هر دو بنا از آثار دوره ی ایلخانی است، به نظر میرسد که دوران ایجاد قسمتهایی از این تونلهای زیرزمینی به دوره ی مذکور، (ایلخانی) برسد؛ و اگر این نکته را نیز در نظر بگیریم که در محوطهی «ربع رشیدی» در دوران صفویه، بخصوص در دوران شاه عباس صفوی، قلعهای برای مقابله با عثمانیها ایجاد گردیده بود، (۴) در آنصورت احتمالاً تاریخ تکمیل این تونلهای زیرزمینی تبریز و همچنین موارد استفاده از آنها نیز تا حدودی روشن میگردد.
به عبارت دیگر چون در دورهی صفویه، شهر تبریز چندین بار به دست سپاه صفوی و عثمانی افتاده و دست به دست شده بود، لذا حفر و تکمیل چنین تونلهای زیرزمینی برای استفاده در زمان مورد نیاز، جهت ضربه زدن به مهاجمان امری ضروری به نظر میرسید.
از طرفی، تبریز به علت اهمیت سیاسی – اقتصادی خود، در طول تاریخ چندین بار مورد هجوم روسها قرار گرفته و این شهر توسط این مهاجمان چندین بار تصرف و غارت گردیده است که این مسئله نیز میتواند یکی از علل بوجود آمدن و یا گسترش بخشهایی از راههای زیرزمینی تبریز در طول تاریخ باشد*
به گفته برخی از مطلعین از این نقبها بعضا به عنوان راههایی که زنان و کودکان را از دست مهاجمان به شهر دور نگه میداشتند نیز استفاده میشده است. به این معنی که وقتی قسمتی از شهر به محاصره در میآمد و یا منطقه ای از شهر تبریز تحت تصرف مهاجمان قرار میگرفت، از این راهها ، کودکان و زنان و دیگر نیازمندان را به مناطق امنتر منتقل میکردند، زیرا مهاجمان از وجود این راهها و مناطقی که این راهها به آنجا ختم میشدند، هیچگونه اطلاعاتی نداشتند.
ازجمله منابعی که در مورد حفر رشتهای از این نقبها و راههای زیرزمینی در تبریز (دورهی صفویه) سخن به میان آورده، میتوان به «خلاصه التواریخ» اشاره نمود.
«قاضی احمد قمی» در این کتاب ارزشمند خود و در صحبت از ایام پادشاهی سلطان محمد خدابنده، به چگونگی تصرف تبریز توسط سپاهیان عثمانی به فرماندهی «عثمان پاشا» پرداخته (۵) و مینویسد که این سردار سپاه عثمانی برای نگهداری و حفظ تبریز دستور به ساختن قلعهای مستحکم در نقطهای از شهر تبریز داده بود و سپس به طرح ایجاد نقب و راههای زیرزمینی توسط سپاهیان قزلباش در شهر تبریز پرداخته و مینویسد که قزلباشان نیز میخواستند از طریق این راههای زیرزمینی به قلعه عثمانیها نفوذ کرده و آنها را شکست داده و از شهر خارج سازند که البته گویا عثمانیها از این نقشه قزلباشان باخبر میشوند … در اینجا به علت اهمیت موضوع عین گفتار قاضی احمد قمیآورده میشود: «چون عثمان پاشا در ایامیکه داخل دارالسلطنه تبریز شد، ترتیب قلعه بهتر و مناسبتر از دولتخانه مبارکه که به صاحب آباد اشتهار دارد، ندید (۶) چه از جهت وسعت و سایر خصوصیت از ابتدای غره شهر شوال، لغایت که مدت سی روزه بوده باشد، هر صباح تا شب از چرنداب با لشکر به صاحب آباد آمده سرکاری کارکنانی نموده شب به اردوی خود مراجعت مینمود. آنقدر مصالح از سنگ مزارات سرخاب و غیرذلک و عمله و کارکنان ایشان به جهت ترتیب حصار جمع آوردند که عقل از آن حیران بماند.
بعد از اتمام قلعه مذکور، عثمان پاشا یکی از سرداران معروف خود به نام «جعفر پاشا» را با هفت هزار نفر از نیروهای زبده عثمانی مأمور دفاع از قلعه نموده و خود تصمیم به بازگشت به کشورش گرفت که البته اجل مهلت نداده و رحلت نمود …
از طرفی، چون شاهزاده ی گیتی ستان [حمزه میرزا] و امرای عالیشان [صفوی] از تعاقب مخالفان باز گردید، در دزج آنا خاتون که متصل به کوچه باغات تبریز است، نزول فرمودند؛ نواب اعلی و اردوی همایون که در نهند بودن از آنجا کوچ فرموده به اردوی جهانبانی ملحق گشتند و در روز پنجشنبه چهاردهم شهر ذیقعده به تبریز داخل شدند …. «بعد از چند روز که امرا و لشکریان در بلده جا گرفتند، نواب شاهزادگی با امرای عظام [صفوی] سوار شده به جانب قلعه رفتند که جای سیبه (۷) تعیین فرمایند و اطراف و جوانب قلعه را بر امرا و اویماقات قسمت نموده، امرا شروع در سیبه و حواله نمودند و نقب بران (چالاک به نقب زدن) مأمور فرموده از دو جا نقب** بریدند؛ یکی از میان مدرسهی حسن پاشا که سیبهی علیقلی خان بود و نقبی دیگر که از سیبهی قورچی باشی که در سرپل و یجویه بود و احکام مطاعه به احضار پیاده و تفنگچی محال آذربایجان فرستاده، در عرض یک ماه بیست هزار پیاده و تفنگچی در تبریز جمع گشته، در سیبهها و نقبها کار میکردند و جوالها بر دور قلعه ترتیب داده، تفنگچیان را بر بالای آن قرار دادند چنانچه تردد رومیه در میان قلعه از بیم تفنگ مشکل بود …. و مکرراً [قزلباشان] نقب را به شیر حاجی رسانیدند و فایده نکرد و رومیهی واقف گشته تمکین ندادند. نواب شاهزادگی و علیقلی خانی زر و (اوقات) بیشتری صرف این قضیه نمودند ….» (۸).
البته مطالب مذکور، تنها روشن کنندهی تاریخچهی ایجاد قسمتی از راههای زیرزمینی مورد نظر است و اطلاعات جامعی در مورد راههای زیر زمینی تبریز و تاریخچهی اولیه و کامل آن فعلاً در دسترس نیست.
در مجله «آفتاب آذربایجان» در مورد این تونلهای زیرزمینی تبریز، آمده است: برخی از محققان میگویند، تبریز از طریق سه تونل زیرزمینی به هم وصل بوده که یکی از خیابان عباسی به ارک میرسید و دیگری از ربع رشیدی به ارک و از باغ گلستان فعلی هم به شنب غازان وصل بوده که محل عبور و مرور سپاهیان بوده است. (۹)
مرحوم «کارنگ» نیز که همراه با دکتر حسن فلسفی از محوطه ربع رشیدی بازدیدی داشته، به این «نقب» اشاره کرده و مینویسد: «از درون قلعه نقبی تا وسط شهر تعبیه شده بود که نشانهی آن در پای برجها باقی است و کودکان و جوانان محل میگویند بارها در توی نقب قریب یک ساعت راه رفتهاند و به جائی نرسیدهاند.» (۱۰) و سپس به بازدید خود به همراه آقای دکتر حسن فلسفی از نقب مذکور اشاره میکند. (۱۱)
به گفته ی آقای خاماچی، این موضوع که در زیرزمین تبریز، تونل و نقب و گذرگاهی وجود دارد، باید گفت آری؛ از سه نقطه حاشیه و حومهی شهر راههای زیرزمینی احداث شده که از زیر ساختمان ارک عبور کرده و به سوی آجی چای ادامه مییابد. به نظر وی، رشتهی اول از باغشمال شروع میشود که از جنوب شرقی به سوی مرکز شهر یا ارک ادامه دارد. راه دوم از محلهی باغمیشه فعلی، از زیر عمارت ربع رشیدی از جنوب شرقی به سوی ارک آمده، این دو راه زیرزمینی به هم پیوسته و از زیر عمارت ارک به سوی شمال غربی یا محلهی شام غازان ادامه مییافته، سپس به سوی آجی چای در محدودهی تبریز ادامه پیدا میکند؛ و چند رشتهی فرعی نیز از زیر ارک در امتداد خیابان فردوسی فعلی عبور کرده از زیر بازار گذشته به سوی مهرانرود {میدان چایی}منتهی میشود.
در این مسیر، تونلها و گذرگاههای زیرزمینی است که اکثر فاضلاب حمامها و مساجد و خانهها به این راههای زیرزمینی میریزد و چندین صد سال است که این راهها مورد استفادهی مردم شهر است. بدون آنکه بدانند سرانجام و ابتدا و انتهای این تونلها و گذرگاهها از کجا است.
به نوشتهی آقای خاماچی، «قدیمیها گفته اند این چاهها که به نام «گچک قویی: چاههای عبوری» معروف هستند، شاید محل عبور و مرور پنهانی سپاهیانی بوده است و شواهدی نشان میدهد که این [گفتهها] تقریباً درست [است]. شخص صاحب اعتباری از بازاریان میگفت: در سال ۱۳۳۰ شمسی، حیاط و باغچهی بزرگ ما در اثر بارندگی شدید و جمع شدن آب یکدفعه فرو نشست و زمین دهان باز کرد و چاهی و تونلی پدیدار شد. برای کشف موضوع چاه، چند نفر مقنی آوردیم. این استادکاران مقنی پس از بستن چند صد متر طناب، با فانوسی به داخل چاه وارد شدند و ساعتی بعد برگشته گفتند که برعکس چاه که در زمینی به طور عمودی کنده میشود، این چاههای فرو رفته به صورت افقی مثل بازار، تونل و نقب مانند است و در داخل تونل سکوهایی بودند که روی آنها آثار خاکستر چپق وجود داشت. و در دیوار نیز آثار سیاهی چراغ دودی به چشم میخورد و چنین به نظر میرسید که صدها سال پیش، افرادی از این محل عبور کردهاند.
یک نفر از سالخوردگان آگاه در محله شام غازان میگفت: وقتی «عزوخان» (ماکویی) با اردوی ماکو غرب شهر تبریز را تصرف کرد، عده ای از آزادیخواهانی که با همکاری اهالی محل از وجود تونلهای زیرزمینی آگاه بودن، از داخل نقبها گذشته در انتهای محلهی هکماوار ]حکم آباد[ و گامیشاوان از چاهها بیرون آمده به سپاهیان ماکو ضرباتی وارد کرده و آنها را عقب راندند.
استاد بیت الله جمالی، مدیر کل سابق ادارهی فرهنگ آذربایجان نیز نقل میکرد که قسمتی از حیاط مسجد «استاد شاگرد» در خیابان فردوسی، کوچهی اردبیلیها به احداث دبیرستان ایراندخت (مدرسهی دخترانه بنتالهدی امروزی) اختصاص یافت که در ابتدا، دانشسرای دختران نام گرفته بود. به هنگام عملیات ساختمانی، قسمتی از حیاط و محوطهی این مسجد یا مدرسهی جدید فرو مینشیند و گودال و نقب بزرگی پدیدار میشود به طوری که از نزدیک مشاهده کردیم به شکل بازار مانند و به قدری بزرگ و وسیع بود که با کالسکه و اسب میشد از آن عبور کرد که متأسفانه قسمتی از مسیر این تونل زیرزمینی و بسیار قدیمیرا با آشغال و زباله انباشته کرده و روی آن را بستند.(۱۲)
منابع:
۱-در مورد حضور ترکان در آذربایجان پیش از اسلام ، بنگرید:« طبری، ۱۳۵۲، ج۱، تاریخ طبری یا تاریخ الرسل و الملوک، ترجمه ابوالقاسم پاینده، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، تهران، ص۲۹۳» و «اصفهانی، حمزه بن حسن ، ۱۳۴۶، تاریخ پیامبران و شاهان، ترجمه جعفر شعار، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، تهران، ص ۱۳۱» و « بلعمی، ۱۳۷۴، ج۱، تاریخنامه طبری، تصحیح محمد روشن، انتشارات سروش، تهران، صص۲۶۲-۲۶۳» مولف کتاب ” میراث باستانی ایران” نیز در مورد بومیان منطقه، در پیش از ورود آریائیها مینویسد: « در آذربایجان و مغرب ایران مادها و دیگر ایرانیان تازه رسیده با اکثریت بومیانی که به زبان غیر هند اروپایی سخن میگفته اند، مانند اورارتوها و ماناها و هوریها و دیگران برخورد کردند» بنگرید: فرای( ریچارد ن.) ، ۱۳۷۷، ترجمه مسعود رجب نیا، شرکت انتشارات علمیو فرهنگی، تهران، ص۴۴٫
۲-دکتر شفیع جوادی در صحبت از مسجد علیشاه (ارک) در این زمینه مینویسد: «بطوریکه مشهور است، در زیر این بنا (ارک) سه نقب یا دالان زیرزمینی وجود دارد که یک رشتهی آن از ارک به شنب غازان و رشتهی دیگر به باغمیشه فعلی یعنی محل سابق ربع رشیدی و رشته ی دیگر نیز از وسط بازار گذشته، پس از عبور از زیر رودخانهی آجی چای به حوالی فرودگاه میرسد». بنگرید « تبریز و پیرامون، ۱۳۵۰، صفحه ۱۳۰ و ۱۳۱»
۳-«بنگرید: آثار باستانی آذربایجان، ۱۳۷۴، ج۱، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، تهران،ص۱۶۹»
۴ – در مورد این «قلعه» بنگرید: «تاریخ عالم آرای عباسی، ۱۳۸۲ ، (نیمه دوم، جلد دوم)، انتشارات امیر کبیر، تهران،ص۸۲۶ » و «آثار باستانی آذربایجان، ج۱، همان، صص۱۶۹- ۱۶۴»
۵-فتح تبریز در سال ۹۹۳ هـ ق اتفاق افتاده بود.
۶- عثمان پاشا در زمان سلطان مراد اطراف و جوانب تبریز را احتیاط کرده و دولتخانه قدیم را مناسب یافته آنجا را قلعه کرده بود. بنگرید:«عالم آرای عباسی، ج۲، همان،ص۸۲۶ ».
۷- سیبه: دیواری از چوب و علف دور قلعه و شهر، چپر، سور. «فرهنگ معین ۱۳۷۶، ج۲، ص۱۹۷۴ .
۸- خلاصه التواریخ، ۱۳۸۳، ج۲، تصحیح دکتر احسان اشراقی ، انتشارات دانشگاه تهران، صص ۷۹۹- ۷۹۶٫
۹- «آفتاب آذربایجان، سال ششم، شماره ۶۴- ۶۳، خرداد و تیر ۱۳۹۱، ص۱۶٫
۱۰- «آثار باستانی آذربایجان، ۱۳۷۴، ج۱، صص۱۷۰- ۱۶۹٫»
۱۱- بنگرید: «آثار باستانی آذربایجان، همان، پاورقی ص۱۷۰»
۱۲ -«خاماچی، ۱۳۸۶،شهر من تبریز، انتشارات ندای شمس، تبریز، صص ۷۷-۷۶ »- «جوادی، ۱۳۵۰،تبریز و پیرامون، ، صص۱۳۱-۱۳۰».
* برای نمونه در دوره فتحعلی شاه قاجار و در دوره دوم جنگهای ایران و روس تبریز نیز به تصرف روسها در آمده بود، و یا در دوران مشروطیت، ورود قشون روسیه به تبریز و فجایعی که آنها در این شهر به بار آوردند، هرگز از یادها نخواهد رفت.
** نقب: سوراخ کردن ، گود کردن، سوراخ و راه باریک در زیر زمین.« عمید، ۱۳۸۴، فرهنگ عمید، انتشارات امیر کبیر، ص۱۱۶۷٫»
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
جواد مفرد کهلان محقق تاریخ اساطیری ایران