پاسخِ خامنهای به برادر مه آفرید امیرخسروی
مدتی قبل، مهآفرید امیر خسروی، بازرگانِ رشد یافته در بستر فسادخیز اقتصاد نظام، در ارتباط با پروندۀ فساد سه میلیاردی، اعدام شد. اینک برادر او مهرگان امیرخسروی، که در خارج زندگی میکند، نامهای سرگشاده به خامنهای نوشته است که با عبارت: “محضر مبارک حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران” شروع میشود. او میگوید که نامه را برای آن مینویسد که حقایقی را به اطلاع رهبر برساند. چون فکر میکند حقایق را به ایشان گزارش نکردهاند و اگر ایشان خبر بشود جلوی ظلم را خواهد گرفت.
اینک این شما و این پاسخ حضرت رهبر:
بسمالله الرحمن الرحیم
جناب آقای مهرگان امیر خسروی
وعلیکم السلام!
باور بفرمایید من از اعدام برادر شما اصلاً خبر نداشتم. با این که اهل نطق و سخنرانی نیستم در مورد پرونده سه میلیاردی نطق هم کردم. اگر خاطرتان باشد گفتم که این قضیه را کش ندهید. ولی انگار تا کشتن برادر شما، کشش دادند. و آن قضایا که شما بهتر از بنده میدانید…
آمده بودند شعرا و در خدمتشان بودم و دست بر قضا بر خلاف سنوات قبل، بسیاری هم اشعار محکمی سروده بودند. اما هیچکدام اشارهای، به هیچ اعدامی، نکردند. نه در اشعارشان و نه هم زمانی که افطار صرف میشد…
حالا شما ببینید و مطمئن بشوید که شیطنتی در کار نباشد. چون بسیاری برای آنکه آبروی نظام را ببرند به دروغ مدعی میشوند که در زندان بودهاند و شکنجه شدهاند. در آن بلوا هم عدهای از تجاوز و اینگونه مباحث پوچ حرف زدند،که دیدیم بحمدلله، کارشناسان خلاف آن حرفها را ثابت کردند.
شما هم نباید اینقدر خودتان را اذیت میکردید. باید مصاحبه میکردید با این نشریات خارجی. حالا در خارج، همه، در مورد همه چیز مصاحبه میکنند، که البته در ایران پخش نمیشود یا همزمان با بحثهای پخش سبد کالا، پخش میشود که از دهان میافتد.
باز خوب شد که این یک فقره نامۀ سر گشاده را نوشتید و مرا خبر کردید. من اصلاً خبر نداشتم و خیلی ناراحت شدم. منتهای مراتب هر چه که غور و بررسی میکنم ظلمی نمیبینم که بخواهم جلوی آن را بگیرم.
خود شما بگویید آخر از محسنی اژهای و صادق لاریجانی کدامشان سابقۀ ظلم دارند؟ یا با که بد کردند که من شک بکنم که با “کار آفرینان” بد میکنند؟
در نامه نوشتهاید که چون وکیل خاوری قوم و خویش محسنی اژهای است او برای خودش آزادانه میگردد.
خوب کسی کار خلاف مرتکب شد به صلاح است که وکیل خوب هم پیدا بکند. و نظام ما کسی را از داشتن وکیل خوب منع نکرده است. از جانبی، در ایران همۀ وکلا قوم و خویش دارند و داشتن قوم و خویش منع قانونی ندارد. حالا اگر وکیل خاوری قوم و خویشش محسنیاژهای هست و نتیجه داده است، شما چرا هی اصرار دارید که وکیل شما کس دیگری باشد؟ خب یک وکیلی انتخاب کنید که امتحان خود را داده باشد و موکلینش اعدام نشده باشند. البته که دستگاه قضایی ما پاک است. حالا اینجا و آنجا من نمی گویم که اشتباه نشده است. بلکه بوده است اما در مقایسه با سایر کشورها بسیار اندک بوده است. در همین آمریکا که ادعایش گوش فلک را کر کرده است، شما اگر نگاه بکنید وکلایش هم قوم و خویش دارند. اما وقتی پای اسلام به میان میآید، مغرضین به جنجال آفرینی دست میزنند. و شما نباید این چیزها را بزرگ بفرمایید.
درست است که خانوادۀ شما ریشه دار بوده است اما هیچکدام از شما برادران ریشدار نبودید و یا در زمان محاکمه، محاسن خود را تراشیده بودید. این خود در موقع گرفتاری، گرفتاری به وجود میآورد.
شما در نامۀ خود متذکر شدهاید که حقایق را به درستی به من منتقل نمیکنند. آورین بر شما! یکی از مشکلات بزرگ من همین است که حقایق را به من درست منتقل نمیکنند. شما هم که راه درست منتقل کردن را میدانید و نامههای خوب سرگشاده مینویسید، دیر این کار را کردید وحالا این انتقال شما نوشدارویی است که نمیشود آن مرحوم را با آن زنده کرد.
در مورد خود شما و همسر گرامی البته میشود خیلی کارها کرد. منتهای مراتب چرا اینقدر دور تشریف بردهاید؟ بفرمایید بیایید نزدیکتر تا امورات را حل و فصل بکنیم. اینجا که رسیدید صاف بروید خودتان را به محسنی اژهای و یا صادق لاریجانی و یا هر دوی آنها معرفی کنید. اگر در بدو ورود به شما قلم و کاغذ ندادند، بلافاصله بگویید که به شما یک قلم و کاغذ بدهند. سپس طی یک نامه (فرق نمیکند که سربسته باشد یا سرگشاده) اسامی این دولتمردانی را که به خاطر اختلافات جناحی و سیاسی باعث اذیت و آزار شما شدند را بنویسید و بدهید به دست آنها. نامه اگر سربسته باشد، آنها آن را باز نمیکنند و اگر سرگشاده باشد آنها آن را میبندند و فوری برای من میفرستند. مطمئن باشید من که آن را بخوانم، با خبر میشوم و وقتی با خبر شدم، فوری جلوی ظلم را خواهم گرفت.
در خاتمه از شما یک خواهش کوچولو دارم که اگر زحمت شما زیاد نمیشود، لطف کرده در نامهای که مینویسید، از اوضاع مهندس موسوی و همسر مکرمۀ ایشان و آیتالله کروبی هم به من گزارش بدهید. چون من از آن میترسم که خدای ناکرده حقایق مربوطه درست به من منتقل نشده باشند و آنها هنوز در حصر مانده باشند.
سید علی خامنهای