UA-28790306-1

صفحه را انتخاب کنید

چت فیکشن: سبک جدیدی از روایت در عصر پسامدرن

نوشته‌ی مهدی قاسمی شاندیز

همراه چت فیکشنی از ساحل نوری

می‌توان گفت که داستان به نوعی زاییده‌ی تخیل و دارای جهانی ساخت‌مند است که در قلمرو خود واقعی می‌نماید. هر داستان به‌عنوان یک مؤلفه‌ی بارز از روابط انسانی دارای قدمت دیرینه‌ای است که ریشه در فرهنگ‌های مختلف از جمله مصر باستان، یونان باستان، چین و هندوستان دارد. سرایش داستان یکی از انواع اولیه‌ی سرگرمی‌ست. محققان خاستگاه بسیاری از روایت‌‌های موجود در جهان را عواملی نظیر اسطوره، مذهب، ادبیات، تاریخ و دست‌آوردهای علمی می‌دانند. در همه‌ی انواع روایت‌ها، مردمان مختلفی در سراسر تاریخ سعی در نمایش چیستی و چرایی جهان برای ذهن پرسش‌گر انسان را داشته‌اند. خیلی‌ بر این باورند که انسان به طور غریزی دارای خوی قصه‌گویی‌ست و همواره در تلاش برای توصیف محیط پیرامون‌ش در قالب داستان است تا بتواند آشفتگی‌ها و بی‌منطقی‌های جهان‌ش را نظم و سامان ببخشد. از طرف دیگر، روابط انسانی این امر را موجب می‌شوند که داستان‌سرایی بخش لاینفک هویت انسان شناخته شود. از طریق داستان، هر انسانی می‌تواند جهان‌ش را با دیگری سهیم شود. ادبیات داستانی به گونه‌ای از روایت گفته می‌شود که مجموعه‌ای از رویداد‌ها را (چه واقعی و چه ساخته‌ی ذهن نویسنده) در یک فرمت ساخت‌مند مثل نوشتار، سخن، دیالوگ، تصویر و حتا بازی توصیف می‌کند. جهان به مثابه‌ی یک متن دارای روایت‌های مختلفی است. از این‌رو، هر متنی نیازمند یک کارگذار برای پیش‌برد روایت‌ش می‌باشد. به این عامل راوی گفته می‌شود. شیوه‌های متفاوت روایت باعث ایجاد تمایز در اشکال مختلف داستان روایی می‌شوند.

در بحث داستان‌نویسی، منتقدان مفهوم روایت را گونه‌ای از خلق نوشتار می‌دانند که در مطالعات مربوطه، آن را به سه دوره‌ی مختلف تقسیم می‌کنند: عصر ماقبل ساختارگرایی (قبل از ۱۹۶۰)، عصر ساختارگرایی (بین ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰)، و عصر پساساختارگرایی (۱۹۸۰ تا کنون). (مقدادی، ۱۳۷۸، ص. ۲۸۰)

ساختار‌گرایی در نیمه‌‌ی دوم قرن بیستم رونق گرفت و محققان خاستگاه آن را اندیشه‌های فردینان دو سوسور در ارتباط با زبان می‌دانند. اگرچه، پس از گذشت زمان، ساختارگرایی تنها به زبان‌شناسی محدود نشد و نحله‌های دیگر اندیشه نیز تحت تاثیر آن قرار گرفتند. با این وجود، این جنبش عمومن به تفکر فرانسوی دهه‌ی ۶۰ اطلاق می‌شود و با نام اندیشمندانی مثل لوی-استروس، رولان بارت، ژرار ژنت، لوئی آلتوسر، و آلژیر داس گریماس گره خورده است. آن‌ها بر این باور بودند که که زبان دارای یک ساختار اجتماعی‌ست؛ و هر جامعه‌ی انسانی، برای رسیدن به بافت معنایی، روایت‌ها یا متن‌ها را دست‌خوش تغییر می‌کند؛ و از این طریق، تجارب خود را سامان داده و به آن معنا می‌بخشند. نظریه‌ی ساخت‌مند بودن زبان، ساختارگرایان را وا داشت تا ادبیات را نیز دارای بافتی پیوسته بدانند. به عقیده‌ی آن‌ها، هر گونه اختلال در یکی از اجزای ساختار موجب اختلال در کل نظام ساختاری و معنایی خواهد شد.

در مقابل، پساساختارگرایی شامل مجموعه‌ای از اندیشه‌ها و ایده‌های بنیان‌افکن علوم اجتماعی، فلسفه، و ادبیات است که بر‌خلاف جریانات پیش از قرن بیستم و ساختارگرایی، به‌دنبال فهم تازه‌ای صرف‌نظر از عدم علیت و با دیدگاهی از پایین به بالا‌ست.

پساساختارگرایان اساسن نسبت به استفاده از روش‌های ساختارگرایانه در ساحت شناخت عینی بدگمان‌اند. به عقیده‌ی آن‌ها همه چیز نسبی‌ست و عملن چیزی به عنوان سوژه‌ی مستقل از زمینه‌ی شناخت توهم است. بنابراین، هم موارد مطالعاتی و هم ابزار تحقیق آن‌ها در سیری تاریخی تکامل یافته و ما را با مجموعه‌ای چندوجهی از گفتمان‌ها مواجه می‌کند که ماهیت‌های مختلف زبان در آن‌ها شکل می‌گیرد.

پساساختارگراها به بررسی بافت‌های ساخت معنا متناسب با تغییراتی می‌پردازد که از قول دلوز می‌توان گفت نشانه‌ی ظهور “سوبژکتیویته‌ی جدید” در انتهای قرن بیستم است. پساساختارگرایی اغلب به بررسی ماهیت، کاربرد و ناکارآمدی‌ زبان می‌پردازد و در تلاش است نشان دهد که چگونه از طریق شالوده‌شکنی در مرزبندی‌های مختلف زبانی، معانی اجتماعی گوناگون ساخته می‌شوند. برخی از نظریه‌پردازان این دوره، از پیدایش مرحله ای جدید از تاریخ و کاملن منحصر به فرد یاد کرده اند. بخشی از تاریخ با ویژگی‌های تازه که آن‌را از دیگر دوره‌ها به ویژه دوره مدرن ماقبل آن متفاوت می‌سازد. (گلن وارد، ۱۳۸۴، ص۲۲)

ادبیات به عنوان یکی از بخش‌های تاریخی تاثیرگذار در عصر پساساختارگرایی، در هر دو نقش دال و مدلول در این تغییرات ظاهر شده است. ویژگی اصلی ادبیات پست‌مدرن و یا پساساختارگرا، استفاده و حضور بی‌چون و چرای مفاهیم استعاری‌ست که سعی در تبدیل خواننده از مصرف کننده‌ی صرف به تولید کننده‌ی متن ادبی دارد. متن معمولی (عاری از استعاره) متنی است خواندنی و قابل مصرف، و متن ادبی پست‌مدرن (شامل عناصر استعاری) متنی‌ست نوشتنی و تولید کننده، که یکی نزد نویسنده و دیگری نزد خواننده تکمیل می‌شود.

پساساختارگرایی به طور کلی ذات‌گرایی، بنیاد گرایی و شناخت شناسی را نفی می‌کند. ادبیات پست‌مدرن گونه‌ای هستی‌شناسانه از انواع روایت است. در واقع، داستان پست‌مدرن بازی‌های زبانی و تاویل‌های گوناگونی را برای مخاطب رقم می‌زند. آن ها اغلب نحوه‌ی بیان و بازنمایی را، به ویژه هرگونه مفهوم صریح و وحدت معنا را به چالش می‌کشند، و در عوض بر امکان بازی آگاهانه با ساختار معنایی در هر نوع متن و یا فرم هنری تاکید می‌ورزند.

برخی از نویسندگان بزرگ این دوره نظیر جان ماکسول کوتسی، وینفرد گئورگ سبالد، و بن اوکری سعی در نشان‌دادن تضاد موجود در این دوره داشته‌اند که با ورود فرهنگ اینترنت و تبدیل جهان به یک دهکده‌ی جهانی مسائل اخلاقی و تعهدات عمل را به چالش کشیده است. بسیاری از نویسندگان و شاعران این دوره از طریق بازنمایی خود و آفرینش ساختارهای جدید بیان، راه‌های تازه و نافذتری برای به تصویر کشیدن “زندگی گلوبال” پیدا کرده اند. اصطلاح گلوبال و یا جهانی‌شدن به پدیده‌‌ی تبدیل شدن جهان به فضایی ارتباطی و قابل دسترس در نتیجه‌ی پیشرفت روز افزون تکنولوژی گفته می‌شود. این پدیده هم‌چنین تشدید روابط ادبی و فن‌آوری از جمله ارتباطات هنری، ادبی و چرخه‌ی تولید را شامل می‌شود. ارتباط بین جهانی‌سازی و ادبیات را می‌توان از لحاظ نقش رسانه ها و نهاد های ادبی درک کرد.

مفهوم ادبیات گلوبال، امروزه، مناسب‌ترین بیان خود را در فضای بی‌کران دیجیتال پیدا می‌کند. ادبیات چند‌رسانه‌ای و به عبارتی “مالتی‌مدیا” گونه‌ای از ادبیات را شامل می‌شود که از ترکیب اشکال مختلف محتوا از قبیل متن، صدا، تصویر، تصویر متحرک، ویدئو و محتوای تعاملی استفاده می‌کند. دستگاه‌های چندرسانه‌ای شامل سیستم‌های الکترونیکی و کامپیوتری می‌شوند که با هدف تجربه و پردازش محتوای چندرسانه‌‌ای به کار گرفته می‌شوند.

تجسم ادبیات داستانی در فضای چندرسانه‌ای، در دهه‌های اخیر شدت گرفته است. ادبیات چند‌رسانه‌ای می‌تواند طیف گسترده ای از متن، گفتار، تصاویر، تصاویر متحرک، صدا، فیلم، و فضای زمان-مکانی (چند بعدی) را شامل شود و بدین طریق در پرداخت معنا و ساختارهای جدید موثر عمل کند. چت‌فیکشن به عنوان ژانر جدیدی از روایت داستانی از خانواده‌ی چندرسانه‌ای‌ها، مدتی‌ست ،به‌خصوص در میان نسل جوان، با استقبال روبرو شده است. از دلایل آن می‌توان به خوانش و دست‌رسی آسان این نوع از ژانر ادبی اشاره کرد.

چت فیکشن

تصور کنید گوشی تلفن خود را برداشته و با دوست‌تان تماس گرفته و مشغول صحبت می‌شوید. حال کسی در اتاق دیگر به حرف‌های شما گوش می‌دهد. این اتفاقی‌ست که در گپ‌و‌گفت داستانی _به عنوان نوعی از روایت_ می افتد، که در آن شما و دوست‌تان نقش شخصیت‌ها و آن نفر سوم نقش مخاطب را بازی می‌کند. چت‌فیکشن (گپ‌و‌‌گفت داستانی) فرمتی جدید در داستان‌نویسی خلاقانه‌ست و در اصطلاح به نوعی از روایت داستان در بستر پیامک متنی گفته می‌شود که فرم معمول آن به صورت الکترونیکی‌ست. این سبک از داستان‌نویسی برای اولین‌بار در سال ۲۰۱۵ در اروپا طرح‌ریزی شد و از آن زمان تا کنون، با استقبال زیادی از سوی کاربران شبکه‌های اجتماعی روبرو شده است. نویسنده‌ی معروف کیلا پرنت، که اولین داستان‌ش در این ژانر با استقبال میلیون‌ها کاربر اجتماعی روبرو شده است، در مصاحبه‌ای با CBS news می‌گوید که “نویسش داستانی در این فرمت و متناسب با پارامترهای آن، یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های حرفه‌ام بوده است.” با پیشرفت تکنولوژی و اختراعات الکترونیکی جدید از قبیل تلفن‌همراه، تبلت و آی‌پد، کتاب‌های کاغذی رفته‌رفته جای خود را به کتاب‌های الکترونیک داده اند. از طرفی دیگر، نسل‌های جوان‌تر که غالبن با پیام‌های متنی و انواع شبکه‌های اجتماعی آشنایی دارند با این شیوه از روایت داستان رابطه‌ی خوبی برقرار کرده‌اند. این نوع جدید از داستان‌نویسی به کاربران این امکان را می‌دهد تا از طریق فرمتی که با آن آشنا هستند، با ادبیات و کتاب‌خوانی آشتی کنند.

ویژگی ها

یکی از الزامات برای نویسش در چنین ژانری، ایجاد یک نوع فضای گفتمان مخصوص به خود است که برخلاف شیوه‌های سنتی داستان‌نویسی دارای یک داستان غیرخطی و پازل‌مانند است و بخشی از گفت‌و‌گوی دو (و یا چند نفر) را شامل می‌شود. نوعی از روایت زندگی روزمره‌ی مردم و ارتباط آن‌ها با یک‌دیگر از اهداف اصلی این سبک از داستان نویسی‌ست. شبیه‌سازی یک داستان آنلاین در قالب چت‌فیکشن، پلتفرم‌های مختلفی را در قالب گفت‌و‌گو به اکران می‌گذارد. پیش‌برد روایت همواره با تعلیق همراه است و هر داستان معمولن با نقطه‌ی اوج خود آغاز می‌شود. سعی نویسنده در این‌ست که این تعلیق اولیه‌ی داستانی را در انتها به تعادل برساند، از طرفی هم ممکن است (به‌صورت آگاهانه) این امر اتفاق نیفتد.

در این نوع داستان، نویسنده می‌تواند از متن، عکس، یادداشت صوتی و حتا کلیپ هم استفاده و یا به آن اشاره کند که دو مورد آخر آن در نوع الکترونیکی به طور مستقیم و در انواع کاغذی از طریق لینک‌های مرتبط (ابر پیوند) نشان داده می‌شوند. هم‌چنین در کنار پردازش شخصیت‌های گوناگون از قبیل پویا، ایستا، قهرمان و ضد قهرمان، صحنه‌سازی، تم‌گردانی، تمهید اولیه، نقطه‌ی اوج، تعادل و پایان داستان نیز از طریق گفت‌و‌گویی که بین شخصیت‌ها صورت می‌گیرد پرداخته و به مخاطب شناسانده می‌شوند.

در چت‌فیکشن روایت متنی دارای ساختار شاخه‌ای‌ست بدین معنا که مخاطب مثل پرنده‌ای در نقطه‌ی اوج یک درخت (گره اولیه) قرار گرفته و برای پایین آمدن و به نقطه‌ی تعادل‌رسیدن در طول داستان، از شاخه‌ای به شاخه‌ی دیگر می‌پرد تا این‌که به زمین و تعادل برسد (انتهای داستان)، که در برخی از نمونه‌ها ممکن است این اتفاق صورت نگیرد. این نوع ژانر از داستان‌نویسی بسیار انعطاف‌پذیر بوده و می‌تواند انواع مختلف رمان، داستان کوتاه، و سریالی را در بربگیرد، و هم‌چنین می‌تواند به موضوعات مختلف از جمله واقع‌گرایانه، عاشقانه، وحشت، فانتزی و غیره بپردازد. از آن‌جایی که این نوع از گفت‌وگوی داستانی گفت‌و‌گوهای روزمره و واقع‌گرایانه بین دو نفر را در بر می‌گیرد، زبان معمول روایت در آن زبان لوگو و یا غیر رسمی است، اما از زبان معیار نیز می‌توان استفاده نمود. هم‌چنین، اشتباهات نگارشی، املایی و عدم رعایت نیم‌فاصله‌ها اگر در خدمت منطق داستانی باشند مشکلی ندارد.

مخاطب

از نگاه نظری-انتقادی معطوف به‌ خواننده می‌توان ادعا کرد که یک متن ادبی تا هنگامی که خوانده نشود، موجودیت پیدا نکرده و معنای آن تنها توسط خواننده‌ی متن می‌تواند مورد بررسی قرار گیرد. همین موضوع باعث به وجود آمدن تاویل‌های متفاوتی از یک متن می‌شود. درواقع، این مخاطب متن است که آن را از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل می‌کند. از این نقطه‌نظر، مخاطب برای سوال ایجاد شده در ذهن خود و تولید معنای خودویژه باید روی مصالح متنی کار کند. در بحث روایت داستان، جرالد پرینس (۱۹۴۲-) اشخاص گوناگونی را که راوی آن ها را مورد خطاب قرار می‌دهد مطرح کرده و از آن‌ها با نام مخاطب روایت یاد می‌کند. همان‌گونه که راوی از نویسنده‌ی اثر متفاوت است، مخاطب روایت با خواننده‌ی اثر تفاوت دارد. مخاطب روایت، شخصی “درون متن” است که راوی با آن به صورت مستقیم (و یا غیر مستقیم) صحبت می‌کند. حاصل نظریه‌ی جرالد پرینس، برجسته کردن بعدی از روایت است که مخاطب آن را با حسیت ویژه ی خود درک می کند، اما موضوع هم‌چنان مبهم و تعریف‌نشده باقی می‌ماند و از این طریق “خوانندگان” و “شنوندگان” خود را پدید می‌آورد. این قالب به خوبی در ژانر چت‌فیکشن پیاده شده است و ساختار معنایی آن را گسترده‌تر می‌کند .

این نوع از ادبیات چند رسانه‌ای جهان داستانی را دگرگون کرده و گفتمانی به مراتب فراتر از نظریه‌ی گفت‌و‌گو‌گرایی باختین به مخاطب ارائه می‌کند. نقش راوی در تعریف کلاسیک خود از بین رفته و مخاطب در این میان نقشی دو‌گانه را ایفا می‌کند: از طرفی در جریان داستان غایب بوده و از سوی دیگر، به این دلیل که در نقش راوی ساختار روایت را براساس نقطه‌نظر‌های خود کامل می کند، دارای نقشی فعال‌ست.

نقش مخاطب در این نوع از داستان‌نویسی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، زیرا می‌تواند (با هر کلیک در نرم افزار مربوط به چت‌فیکشن) وارد دنیای خصوصی دو شخص دیگر شده و داستان را مثل یک چشم سوم از زاویه‌ی دید خود مشاهده کند. بدین طریق، مخاطب با ایفای دو نقش هم‌زمان می تواند با کنار هم قرار دادن ابهامات موجود در متن و گفت و گوی شخصیت ها سپید خوانی‌هایی را انجام داده و روایت داستان و تالیف را کامل کند. در نتیجه، ممکن است یک داستان پایان های متفاوتی را از دیدگاه هر خواننده-راوی رقم بزند.

این سبک از داستان نویسی هم می‌تواند به عنوان یک نوع روایت مستقل با داستان مستقل خود در نظر گرفته شود، و یا بخشی از یک کلان روایت در داستانی دیگر باشد.

برای آشنایی بیشتر با این نوع از داستان‌نویسی، داستان کوتاهی را به نام “جنگ شده” از ساحل نوری در این لینک می‌خوانیم:

آرشیو نوشته‌ها و شناسایی نویسنده:

>> واپسین نوشته‌ها

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

ویدیویی

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها: