Advertisement

Select Page

چند شعر از ندا مقدم (ویلا)

چند شعر از ندا مقدم (ویلا)

 

 

غروب

 

با سرماى درون

خو کرده ام

گرماى عشق دیگر

خاطرم نیست 

قرار را مى پسندم 

بیقرارى پسندم نیست

زمان.   

جارى در من

بى عنان و آزرم

با زنگار بر آفاق خاطره ها

در جام جانم 

بُعدى. بَعید. میسازد. 

 

*****************************

خیال

 

گاه

که نومید و نژند

در خط آتشم 

عطر تو از خاکستر ملال

رَدَم میکند 

 

***************************

 

دلتنگى

 

تو  از من  جدا شدى  و 

من دلتنگ 

گلدانى که گل اش را

قیچى  گرفت 

ریشه در خاک لرزید 

قاعده را پس زد

و. زان پس 

در بروى مائده هاى زمینى بست !

 

*******************************

ببخش. نازنین. 

 

 

هر گز فرصت نشد

که بپرسم 

کدام طرف ایستاده اى

مى مانى یا مى روى 

ببخش نازنین 

صدایت را نشنیدم 

فرضت نشد!

 

لطفاً به اشتراک بگذارید
Advertisement

تازه‌ترین نسخه دیجیتال شهرگان

تازه‌ترین نسخه‌ی دیجیتال هم‌یان «ویژه‌نامه‌ی پیوست شهرگان»

آگهی‌های تجاری:

ویدیوی تبلیفاتی صرافی عطار:

شهرگان در شبکه‌های اجتماعی

آرشیو شهرگان

دسته‌بندی مطالب

پیوندها:

Verified by MonsterInsights