
چند طرح یلدایی

۱
دهان هیچ کس را دوست ندارم
که خونی باشد
مگر درشب یلدایی که اناری شکافته باشد
۲
شب یلدا را از این رو دوست دارم
که خرامان خرامان می آید
و ما دانههای دلمان را
دانه دانه میشکافیم
۳
انار را!
در یلدا قاب گرفتم
سهراب در گوشم خواند:
کاش دل ما نیز…
چون دانههای انار
پیدا بود
۴
خدایا!
در این شب یلدا
عمر ما دراز باد
و عمر دیکتاتورها
کوتاه
۵
تو!
درشب یلدا
به من ستاره هدیه کردی
و من
از آسمان پرستارهام
فوج فوج
کبوتران را
۶
از شب یلدا پرسیدم:
از چه اندوهگینی؟
گفت:
ستارگانی می بینم
که زندانی درازنایی شب مناند
۷
اگر بدانم که برمیگردی
تمام یلداهایم را
تا بانگ خروس
بهانتظارت مینشینم
۸
بوسههایت!
طعم انار شبهای یلدا میدهند
به شب یلدا
نزدیک شدهایم؟!