آلمان در مسیر عبور از بحران سیاسی
بالاخره بعد از هفته ها رایزنی بین احزاب دوقلوی دمکرات مسیحی و سوسیال مسیحی آلمان با حزب چپ میانه سوسیال دمکرات، به یک توافق ۲۸ صفحه یی برای تشکیل دولت ائتلافی ختم شد. این توافق که با عقب نشینی استراتژیک حزب سوسیال دمکرات از شعارهای انتخاباتی، اعلام عدم ورود به دولت ائتلافی و به طورکلی عدول از برنامه اعلان شده این حزب همراه بود، بار دیگر آلمان را در مسیر دولت ائتلافی قبلی قرار داد و بعد از این همه “اما و اگر” بازگشتی بود به “نقطه صفر” سیاسی در کشور آلمان که می تواند مسیر تضادهای کنونی در حوزه سیاسی و اجتماعی این کشور را تعمیق ببخشد. بدون شک توافق انجام شده بار دیگر نشان داد که سوسیال دمکراسی اروپایی به پایان تاریخی هویت و جایگاه خود رسیده است و این طیف سیاسی طوری در سیستم نئولیبرال ملی و جهانی ادغام شده است که نمی تواند به عنوان یک خط مستقل حرفی برای گفتن داشته باشد. بندهای این توافق همگی نشان می دهد که حزب حاکم دمکرات مسیحی در راستای سیاست های جاری خود توانسته است دومین حزب بزرگ کشور را به دنباله روی از خود وادار سازد و تمام آن شعارهای “مارتین شولتز” رهبر جدید حزب سوسیال دمکرات برای بازسازی حزبی و تصحیح خطاهای گذشته که به افول و ریزش آرای این حزب منجر شده بود تنها حبابی بر آب بود که ترکید. این بار ضربه یی که حزب سوسیال دمکرات از این ائتلاف خواهد خورد بدون تردید در آینده سنگین تر از ضربه کنونی خواهد بود چون این جریان سیاسی جدا از سیاست های اشتباه خود این بار حتی به صراحت در هیبت یک جریان سیاسی دروغگو و اغواگر در افکار عمومی آلمان خود را نشان داد.
اینکه درس های انتخابات ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۷ و اظهارات مارتین شولتز برای عدم مشارکت در دولت ائتلافی که ناشی از سقوط رای این حزب بود بعد از چهار ماه جای خود را به همکاری و بازگشت به سیاست شکست خورده گذشته می دهد، بدون تردید از چشم رای دهندگانی که انتظار تجدیدنظر در سیاست های این حزب را داشتند، دور نخواهد ماند. توافق دو حزب اصلی برای تشکیل دولت ائتلافی بعد از هفته ها مذاکره بین حزب حاکم با احزاب “دمکرات آزاد” و “سبزها” که به دلیل اختلافات عدیده بین این دو حزب وجود داشت و به شکست انجامید، با وساطت “والتر اشتاین مایر” رئیس جمهوری کشور که از طیف سوسیال دمکرات است، کلید خورد. این در حالی بود که ناخرسندی بخش بزرگی از رای دهندگان از جمله رای دهندگان سنتی دو حزب اصلی با ریزش آرای زیادی مواجه شد که حزب دمکرات مسیحی (با از دست دادن ۸,۵ درصد آراء توانست فقط ۳۲,۵ درصد کل آراء را کسب کند) و حزب سوسیال دمکرات هم (با از دست دادن حدود ۶ درصد آرای خود تنها توانست ۲۰,۹ درصد از کل آرای ماخوذه را کسب کند) که این ناخرسندی رای دهندگان هشداری بود که با توافق تازه به نظر می رسد نادیده گرفته شده است. بدون تردید نظرسنجی های اخیر که نشان می داد در صورت شکست مذاکرات برای تشکیل دولت ائتلافی و امکان برگزاری انتخابات دوباره به تغییر چندانی در آرایش رای احزاب منجر نمی شود و هم چنین اعلان موفقیت های اقتصادی اخیر اقتصادی دولت “آنگلا مرکل” به عنوان اهرم فشاری بر حزب سوسیال دمکرات نیز بی تاثیر نبوده است. اما این توافق موجب گردید تا حزب راستگرای افراطی “آلترناتیو برای آلمان” اکنون به عنوان بزرگترین فراکسیون پارلمانی اپوزیسیون با حدود ۱۳۰ کرسی جایگاه رهبری مخالفان دولت را در اختیار بگیرد و بتواند قدرت بیشتر در تبلیغ و ترویج ایده های سیاسی و ضدمهاجرتی خود را دنبال کند.
گفته می شود که احزاب دوقلوی دمکرات مسیحی – سوسیال مسیحی تمام توافق ۲۸ صفحه یی را تایید کرده اند اما حزب سوسیال دمکرات باید در کنگره حزبی خود در ۲۱ ژانویه این سند را به رای بگذارد که از پیش گفته می شود با اصلاحات بسیار جزئی به تصویب می رسد. اعم مفاد حول توافقات این دو حزب مربوط به پذیرش سیاست های مهاجرتی، افزایش جزیی مالیات ثروتمندان از ۴۲ درصد به ۴۵ درصد، کاهش عوارض مربوط به “همبستگی” جهت ارتقای وضع شرقی آلمان، اختصاص یک میلیارد یورو برای کاهش بیکاری، افزایش نامشخص بودجه برای برای بهبود شرایط آموزشی و مشارکت بیشتر آلمان در تامین نیازهای اتحادیه اروپایی بوده است. به غیر از همان یک میلیارد یورو اختصاص یافته برای کاهش بیکاری و افزایش ۳ درصدی مالیات ثروتمندان که در حجم اقتصادی آلمان تغییر ملموسی ایجاد نمی کند، دیگر مفاد توافق در راستای برنامه حزب حاکم آنگلا مرکل بوده است. به خلاف انتظار، سوسیال دمکرات ها در فرجام انتخابات پارلمانی اخیر نه تنها از شکست سیاست های دو دهه اخیر خود درس های لازم را نگرفتند که در واقع بار دیگر در همین چرخه معیوب، حضور در دولت را بر آشتی با رای دهندگان ناراضی خود ترجیح دادند. بدون تردید با توافق دو حزب بزرگ آلمان مشکلات ائتلاف ناموفق موسوم به “جامائیکا” دیگر آلمان را تهدید نمی کند و برای اتحادیه اروپایی نیز اطمینان خاطری خواهد بود که “در هم چنان بر همان پاشنه قبل می چرخد” و این تا حدودی متضمن ثبات و حفظ وضع موجود در بزرگترین اقتصاد اتحادیه اروپایی خواهد بود. یکی از دلایلی که در حوزه سیاست خارجی راه را برای تشکیل دولت ائتلافی هموار کرد بدون شک تحرکات نسبتا موفق “آمانوئل مکرون” رئیس جمهوری فرانسه در طی ماه های اخیر می باشد که در غیاب آلمان مقتدر توانسته بود دست به مانورهای زیادی بزند و برلین بیم در حاشیه قرار گرفتن را به شدت احساس می کرد. هم اکنون تقریبا می توان با اطمینان گفت که تشکیل دولت ائتلافی بعد از تقریبا دو ماه آینده برای مذاکره گروه های کار احزاب ائتلافی، در پایان ماه مارس به سرانجام خواهد رسید و خانم مرکل به عنوان صدراعظم آلمان یک رکورد احتمالا دست نیافتنی در حوزه حفظ صدارت از خود بر جای خواهد نهاد. اتحادیه اروپایی هم که این روزها حال و روز خوشی ندارد حداقل از این بابت که چرخ موتور محرکه آن هم چنان با قدرت خواهد چرخید به یک اطمینان نسبی دست خواهد یافت. به همین دلیل آلمان راهی را انتخاب کرد که ساختار سیاسی این کشور و ساختار منطقه یی اتحادیه اروپایی را کاملا راضی خواهد کرد اما آن نارضایتی در زیر پوسته جامعه در مسیر ضدسیستمی خود بیش از گذشته تقویت خواهد شد.
۲۳/۱۰/۹۶
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
اردشیر زارعی قنواتی نویسنده و روزنامهنگار؛ روشنفکر و فعال سیاسی، تحلیلگر سرشناس ایرانی در حوزهی مسایل سیاسی و بینالملل است. از او مقالات فراوانی در نشریات ایران از جمله شرق و اعتماد و سایتهای معتبر خارج از کشور منتشر شدهاست.