آیا کانادا کشوری امن برای دزدهای سرمایه مردم ایران شدهاست؟
شهرگان: شاید عده کمی از شما هموطنان عزیز و خوانندگان گرامی این یادداشت، اتفاقاتی که نزدیک به دو دهه پیش در این شهر در ارتباط با پناهجویان رخ داده، به خاطر سپرده باشید.
اندک ایرانیانی بودند که خطر بازپس فرستادن هموطنان پناهجویشان به ایران توسط اداره امیگریشن کانادا، دغدغهشان بود. گاهی که آگاهی مییافتند که در ساعتی از روز قرار است پناهجویی پس از مراجعه به اداره امیگریشن دستگیر و به فرودگاه ونکوور اعزام گردد و به ایران بازگردانده شود، همان اندک ایرانیان، کار و زندگی خود را رها میکردند تا در مقابل اداره امیگریشن، یا جلوی در دادگاه، گرد هم آیند و با سر دادن شعار علیه رژیم جمهوری اسلامی و افشای مجدد و چندینباره نقض فاحش حقوق بشر در ایران، شاید بار دیگر یادآور خطری شوند که در انتظار آن پناهجوی ایرانی بودهاست. یا شاید فرجی باشد بر شانس آن هموطنی که در آستانه اخراج از کانادا بود. و در بدشانسترین مورد هم – که کم هم نبودند – در فرودگاه با چهرههای درهم فشرده و ناامید از جلوگیری در باز پس فرستادن پناهجو به ایران، به همدیگر خیره میشدند و طرح سئوالی مقدس در ذهنشان جرقه میزد که پس رعایت و احترام به حقوق بشر که کانادا از آن دم میزند کجا رفته است؟! من که در آن سالها تازه نشریه را براه انداخته بودم و این در و آن در میزدم که چه کسی میتواند پاسخگوی این همه سئوال اندک ایرانیان حاضر در فرودگاه و یا اداره امیگریش کانادا باشد، ناکام به جمع همان اندک ایرانیانی میپیوستم که تنها تفاوت من و آنها با آن پناهجوی در آستانه اخراج، وضعیت قانونیمان در اقامت در این کشور بود. در ذهن همه ما سئوالی نقش میبست که اگر اعدام نشود – آن طور که خود در تقاضای پناهندگیاش ادعا کرده بود- اگر زندانی و شکنجه نشود و اگر در شهر محل اقامتاش در ایران شناسایی نشود و اگر . . . و اگر . . . دل گرم میداشتیم به بخت و اقبال و شانسی که او، لااقل در این مرحله از آن بیبهره نماند. اما کماکان این سئوال برایمان باقی ماندهبود که سازمانهای حقوق بشر و عفو بینالملل در ونکوور، چرا کانادا را که جزء کشورهای دارای رکود خوب در پذیرش پناهجویان و مقید به رعایت حقوق بشر است، وظیفه اجرای آن در مورد هموطنانمان را به دولت این کشور یادآور نمیشوند؟ پس چرا این هموطن ما به کشوری که او ادعا میکند جانش در خطر است و حقوق اولیه انسانی و اجتماعیاش توسط نظام جمهوری اسلامی در معرض خطر قرار گرفتهاست، بازگردانده میشود؟ چگونه است که دولت کانادا این مسئولیتاش را زیر پا میگذارد و او را به سوی همانهایی باز میگرداند که شبها با کابوس روبرو شدن با این سیستم، خواب را از چشمهایش ربوده است؟!
شاید اندکی قلیل از ما کاناداییهای ایرانی تبار به خاطر بیاوریم که پناهجوی ایرانی مکانیک (پس از اقامت چندین ساله در این کشور و داشتن حقوق مکفی و خودکفا بودن، و نیز حمایت از زنی جوان که در شرایط بد روحی و روانی میزیست و تنهایی او را به ستوه آورده بود و توسط همین مکانیک در آستانهی اخراج حمایت میشد) چگونه به ایران باز فرستاده شد و فردا روزش، آن زن جوان، جان جوانش را در غیبت این حمایتگر محکوم به اخراج از کانادا، به بستر رودخانهای در ریچموند میسپارد و جان میبازد.
بهراستی چه اتفاقی دارد میافتد و یا چه اتفاقی افتادهاست که امروز عاملان و آمران نقض حقوق بشر در ایران، خانوادههای زمینخواران و محتکران و دزدان کشور، با حمایت دولت، رهبر و سیستم حاکم بر جمهوری اسلامی، با اختلاس میلیاردها دلار از سهم مردم و سرمایه ملی، از ایران میگریزند و به کانادا میآیند. این دزدان – نه به مثابه آن پناهجوی شریفی که بخاطر ایستادگی در برابر ظلم و ستم و نابرابری، تنها سرمایهاش – جانش را – با خود میآورد، دغدغه اخراج از کانادا را ندارند، بلکه ماوای خود را نیز در کانادا میبینند.
بیش از یک ماه است که چهرههای اصلی اختلاس سههزار میلیاردی؛ خاوریها و امیرخسرویها – که با نام امیر منصور آریا نیز شناخته میشود – و عبداللهزادهها در کانادا دیده میشوند و در شرق کانادا (مونترال و تورنتو) بدون هیچ دغدغه و هراسی جولان میدهند. آیا کانادا کشور امنی برای دشمنان مردم ایران شدهاست؟
شاید خوانندگان عزیز شهروند بی. سی بهخاطر داشته باشند که در بجبوحه جنبش سبز و مردمی ایران و سرکوب شدید و خونین معترضین به تقلب بزرگ انتخاباتی سال ۲۰۰۹، هیئتی از سرمایهگذران جمهوری اسلامی ایران در ژانویه ۲۰۱۰ برابر با اواخر دی ماه ۱۳۸۸ به سمت جزیره ونکوور سرازیر شدند تا سرمایههای دزیده شده از مردم ایران را در کانادا به جریان اندازند. در تاریخ ۲۸ ژانویه ۲۰۱۰ شهروند بی. سی در خبری به نقل از سرویس آزاد خبرگزاری کانادا نوشت:
« جزیره ونکوور مورد توجه سرمایهگذاران ایرانی قرار گرفته است»
شرکت کارگزاری سانبلت در نانایمو واقع در یکی از شهرهای جزیرهای استان بریتیش کلمبیا که خدمات تجاری بینالمللی را ارائه میدهد، هفته گذشته اعلام کرد که به یک گروه ۲۰ نفره سرمایهگذار ایرانی در چند جزیره ونکوور، سرگرم ارایه خدمات فروش خواهد بود.»[۱]
آیا کانادا کشور امنی برای دزدان سرمایههای مردم ایران شدهاست؟ خاوریهای نهانی و هنوز رو نشده، در کدام سوی کانادا با سرمایههای دزدیده شده از مردم ایران، به رشد سرمایه و حیات خود ادامه میدهند؟ سهم دولت کانادا از این اختلاس ننگین چه میزانی است و وظیفه ما کاناداییهای ایرانیتبار که نسبت به سرمایههای ملی تبار خود و مردم ایران حساس و مسئول هستیم، در برابر دولت کانادا چیست؟
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
هادی ابراهیمی رودبارکی متولد ۱۳۳۳- رشت؛ شاعر، نویسنده و سردبیر سایت شهرگان آنلاین؛ مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کاناداست.
فعالیت ادبی و هنری ابراهیمی با انتشار گاهنامه فروغ در لاهیجان در سال ۱۳۵۰ شروع شد و شعرهای او به تناوب در نشریات نگین، فردوسی، گیلهمرد، گردون، تجربه، شهروند کانادا و مجله شهرگان آنلاین چاپ و منتشر شدند.
او فعالیت فرهنگی خود را در دیاسپورای ایران فرهنگی – کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز کرده و سپس در فرگشتی «آینده» و «شهروند ونکوور» را منتشر کرد و از سال ۲۰۰۵ تاکنون نیز سایت شهرگان را مدیریت میکند.
ابراهیمی همراه با تاسیس کتابفروشی هدایت در سال ۲۰۰۳ در نورت ونکوور، به نشر کتابهای شاعران و نویسندگان دیاسپورای ایران فرهنگی پرداخت و بیش از ۱۰ کتاب را توسط نشر آینده و نشر شهرگان روانه بازار کتاب کرد. اولین انجمن فرهنگی-ادبی را با نام پاتوق فرهنگی هدایت در سال ۲۰۰۳ بههمراه تعدادی از شاعران و نویسندگان ایرانی ساکن ونکوور راهاندازی کرد که پس از تعطیلی کتابفروشی هدایت در سال ۲۰۰۷ این انجمن با تغییر نام «آدینه شب» برای سالها فعالیت خود را بطور ناپیوسته ادامه داد.
هادی ابراهیمی رودبارکی در سال ۲۰۱۰ رادیو خبری-فرهنگی شهرگان را تاسیس و تا سال ۲۰۱۵ فعالیت خود را در این رادیو ادامه داد.
آثار منتشر شده و در دست انتشار او عبارتاند از:
۱- «یک پنجره نسیم» – ۱۹۹۷ – نشر آینده – ونکوور، کانادا
۲- «همصدایی با دوئت شبانصبحگاهی» ۲۰۱۴ – نشر بوتیمار – ایران
۳- «با سایههایم مرا آفریدهام» گزینه یک دهه شعر – ۲۰۲۴ – نشر آسمانا – تورنتو، کانادا
۴- «گیسْبرگ درختان پائیزی» مجموعه شعرهای کوتاه و چند هایکوواره – در دست تهیه
۵- «ثریا و یک پیمانه شرابِ قرمز» گردآورد داستانهای کوتاه – در دست تهیه
کانادا کشوری امن برای دزدهای سرمایه مردم ایران نیست، بلکه کشوری امن برای دزدها و سرمایه داران مافیایی سایر کشورها نیز هست.
در اصل، پایه های اقتصادی کشورهایی چون کانادا و آمریکا بر روی چنین بنیانهایی نهاده شده است.