استقبال یا سرقت ادبی
به بهانهی حاشیههای ترانهی «کودکانه» در برنامهی «دورهمی»
در کمیکهای شبانهی مهران مدیری برای تلویزیونِ اسلامی؛ خوانندهای درجهی چندمی یکی از نوستالوژیکترین آثارِ شناخته شدهی استادِ ما شهیار قنبری را به شکلِ مضحکی تغییر داده و خوانده است. اعتراض به این دزدی با دفاعِ جوانک روبهرو شده است که چونین کاری «استقبال» است و حافظ نیز در غزلهایش از خواجو یا دیگران استقبال کرده.
سخنی گنده بر دهانِ یکی خوانندهی دستِچندم که پیداست از آرایهی ادبی و علمِ بدیع و مسایلی چون، مصالته، استقبال، توارد یا تضمین و شرایط و ضوابط علمی آکادمیکِ آنها اطلاع دقیق ندارد، چه آنکه حافظ را نمونهای برای کارِ کمکیفیت خود آورده تا شاید خطای بزرگ خود را، با غلطی بزرگتر (که دفاعاش باشد) بپوشاند.
استقبالِ ادبی در شکلِ کلاسیکاش، استفادهی دستکم یکی یا همهی سه مورد: وزن، ردیف و قافیهی اثرِ یک شاعر است؛ پس از شعرِ سپید، استقبالِ ادبی به جنبههای مفهومی، سودجستن از تشبیهات، تصویرسازی، حسآمیزی (با ایجاد موقعیت) و تخیلهای کلان و ریزِ یک اثر گفته شد.
ترانهای چون «کودکانه» که قامتِ بلندش در موسیقی پاپِ نسلِ اولِ ایران بر همه پیداست، به واسطهی گرایشهای نوآورانهی ترانهنویسِ آن، از ساختارهای (کلاسهی) ترانه نیز در همان زمانِ آفرینش گریخته و تنها با سود جستن از یک بندبرگردان، شکلاش با یک اثر ساختاری نزدیکی دارد، پس بیتردید متنِ آن دارای نوآوری در زمانی یا شاید همزمانی است.
اگر بنا باشد استقبالی از این اثر انجام شود، حتمن باید در بخش دومِ تعریفی که از استقبال ادبی آوردهام به انجام برسد، اما خوانندهی بیسواد، حتا نفهمیده است که اهمیتِ این اثر به غیر از جنبهی نوستالوژیکِ آن، در شیوهی ساختارشکنی نوشتارش نیز هست، چه آنکه در غفلت با کپی مفهومی متن و کپی عینی موسیقی، ترانهای دمِدستی و خزئبل را با رعایت ساختارِ عروضی ارایه داده، که حتا در نوع خود، یعنی مفاهیم عاشقانه، سست و بیاساس است.
استقبالِ ادبی وظیفه دارد نام پدیدآورندگان و اثری که از آن استقبال کرده را (هر چند به شهرت) به مخاطب معرفی کرده باشد، همچنین الزام دارد که بتواند اثبات کند که با چه مؤلفههایی از یک اثر استقبال کرده و اهمیت این استقبال چیست؟
به عبارتی بهتر، باید به شکلی ضمنی به مخاطب بفهماند که کدام مؤلفههای اثرِ اصلی برتری دارد یا چه همسوییهایی با زمانهی اکنون میتواند داشته باشد؟ چیزی که اثر مورد بحث نه تنها ندارد بلکه از اثر اصلی نیز هزاران بار ضعیفتر است.
اما آنچه باید در چنین آسیبشناسی بگنجد، اجازهی اجرای چنین اثری است، دربارهی مهران مدیری که افساداتِ او اکنون بر همه پیداست، چهرهای که حالا شخصی چون امید حاجیلی نیز میتواند دریابد که او در برنامهی “کتابباز” چرا به دروغ میگوید باخ پنج هزار اثر دارد و من همه را گوش دادهام، در حالیکه باخ فقط ۱۰۸۰ اثر دارد.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید