اندر مصیبت ذخایر ارزی بیصاحب
این روزها بحث ذخایر ارزی کشور که در کشورهایی نظیر چین، هند و کره جنوبی بلوکهشده بود تیتر رسانهها گردیده است. نکات زیر دراینارتباط قابلتوجه است:
اولاً تا آنجا که مستندات بانک مرکزی و مصاحبههای مقام ارشد اقتصادی دولت نشان میدهد دولت پاک قبلی معادل ریالی این ذخایر ارزی را از بانک مرکزی پول دریافت و لذا حتی با فرض بازگشت همه پول (که غیرممکن است)، عملاً رقمی به درآمدهای دولت فعلی اضافه نخواهد شد درواقع دولت پاک، آب پاکی بر دستان دولت فعلی ریخته است؛ یعنی، چه ذخایر ۷۰ میلیارد باشد و چه ۲۵ میلیارد، ازنقطهنظر حسابهای ملی فقط یک ثبت جابجایی صورت میگیرد والسلام.
بازهم مستند به مقالات منتشره ظاهراً سه دولت فخیمه چین، هند و کره در قبال بدهیهای خود (خرید نفت) از یکسو و انتقال برخی ذخایر ارزی کشور به بانکهای این کشورها ظاهراً برای حفاظت از منابع ارزی ما ایرانیان، وجوه ارزی مذکور را که به دلار و یورو بوده تبدیل به پول محلی کرده (و از این طریق هزینه تسعیر ارز بار ملت و دولت ما کردهاند) و از سوی دیگر چون این دولتها خیلی ارادتمند دولت قبلی بودهاند برای ضریب اطمینان حفاظت ذخایر ارزی آن را نزد شرکتهای بیمهای خودی نیز با هزینه بیمه قابلتوجهی، بیمه کردهاند تا از گزند روزگار محفوظ بماند.
برادران چینی و احتمالاً هندی در قبال بخشی از بدهیهای خود، خط اعتباری برای بانکهای ایرانی و برخی مشتریان ایرانی با نرخ سود بین ۷ تا ۹ درصد در طول چند سال گذشته بازگشائی کردهاند و از پول خودمان که به خودمان پرداخت کردهاند، سود ۷ تا ۹ درصدی ارزی (به ارز محلی) دریافت کردهاند!
احتمالاً در فردا روزی که قرار باشد این دولتهای فخیمه بدهیهای خود را – بخوانید (ذخایر ارزی ایران) را – مسترد نمایند (که بقول رئیسکل اسبق بانک مرکزی ظاهراً تمایلی به بازپس دادن آن ندارند) مدعی هستند که چون قبلاً آنها را به پول محلی تسعیر کردهاند و حالا ایران آنها را به ارز روز اول (دلار یا یورو) مطالبه دارد پس ایران باید هزینه تسعیر پول محلی این کشورها به دلار یا یورو را هم بدهد.
و بعدها دانشآموزان دبیرستانی در کلاس درس انشاء بجای موضوع «فایده گاو و علم بهتر است یا ثروت» باید انشائی در مورد «اندر فواید تحریم» بنویسند.
با یک محاسبه سرانگشتی چنانچه سود ذخایر ارزی (حدود ۵۰ میلیارد دلار) را ۲ درصد تلقی و سود حق بیمه محافظت از ذخایر ۲ درصد، سود خطوط اعتباری (معادل ده میلیارد دلار) را ۷ درصد و سود تسعیر دوباره ارزها به وجوه محلی و وجوه محلی به ارزهای معتبر را ۲ درصد تلقی کنیم علاوه بر تردید در وصول همه ذخایر حداقل ۲/۲ میلیارد این ذخایر از کف رفته است! این رقم علاوه بر قیمت دوبله، سوبله کالاهای تحویلی در قبال بدهی این دولتها (واردات بنجلهای چینی) است.
دلواپسان تحریم و منتظران ورود ذخایر ارزی متوجه باشند که دولت پاکنهاد قبلی، قبل از انتقال وجوه ارزی، معادل ریالی آن را از بانک مرکزی اخذ (با چاپ اسکناس)، مضافاً بر آنکه در پایان سال ۱۳۹۱ نیز کل داراییهای ارزی بانک مرکزی را با نرخ ارز مبادلهای (بجای نرخ ارز بودجهای) تسعیر و سود کاذب حسابداری را بابت پرداخت دیون خود به بانک مرکزی و … استفاده نموده لذا با انتقال این منابع ارزی به کشور، گشایش خاصی مگر انتظار برای بهبود شرایط آرامش نمیرود.
حال خوانندگان محترم یک ماشینحساب بردارند و حساب کنند بابت نگهداری این ذخایر حضرات نه تنها سودی بما نمیدهند که حداقل چهار بار سودهای مختلف را کم و کسر و اصل ناقابل را مسترد خواهند نمود.
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
غلامحسین دوانی؛ پژوهشگر اقتصادی و عضو انجمن اقتصاددانان حرفهای بریتیش کلمبیا و از اعضای حسابداران خبره آمریکای شمالی