انقلاب خمر سرخ در دهه ۱۹۷۰ در کامبوج – بخش ۲
بخش دوم
شهرگان: مرحله دوم: مردم کامبوج تحت رهبری جنبش خمرسرخ پس از سالها مبارزات مسلحانه بالاخره موفق شدند که در ماه آوریل ۱۹۷۵ به عمر دولت دست نشانده امریکا، لوننول خاتمه دهند، هنوز یک هفته از استقرار دولت جدید نگذشته بود، که رسانههای مشهور امریکا، مانند نیویورک تایمز، واشنگتن پست . . . همزمان دولت خمرسرخ را متهم به ارتکاب جنایتی در سطح نسلکشی حتی هولوکاست نمودند. نه فقط رسانهها بلکه واشنگتن و سران برخی کشورهای اروپای غرب رژیم خمر سرخ را که بیش از یک هفته از استقرار حیاتاش گذشته بود، متهم به کشتار بیش از دو میلیون از مردم کامبوج کردند.
John Baron و Anthony Paul دو تن از همکاران خیلی نزدیک و معروف نشریه پرتیراژ راستگرا Readers Digest در آمریکا هستند.
خبر واقعه کشتار عمومی در کامبوج اولین بار به وسیله این دو به سبک خاص و جنجال آفرینی در رسانهها منعکس شد. این دو به طور مشترک کتابی انتشار دادهاند به نام «داستانهای ناگفته از جنایتهای کمونیستها.» آنها جنایت رژیم خمرسرخ را در سطح نسلکشی حتی هولوکاست به همه اعلام کردند. اطلاعات آنها در رابطه با جنایات خمر سرخ در کامبوج به طور عمده براساس گفتگوهائی است که این دو با تعدادی از پناهندگان کامبوجی در کمپ مخصوص پناهندگان در تایلند داشتهاند. اعلام مواضع غرب در تأیید و تأکید وقوع نسلکشی در کامبوج براساس ادعای این دو همکار رسانهای راستگرا و چند گزارشدهنده دیگر با ماهیت مشابه آنها بوده است.
Gareth Porter & George Hilderbrand در مقالهای در نشریه معتبر Monthly Review در رابطه با ماهیت واقعی کمپ پناهندگان کامبوجی در تایلند نوشتند. کمپ بزرگ پناهندگان کامبوجی در تایلند به طور کامل تحت نظارت و کنترل سازمان امنیت ملی تایلند و پلیس این کشور اداره میشود. هرگونه دسترسی افراد خارج از کمپ با هر پناهندهای در داخل کمپ فقط با اجازه کتبی مقامات امنیتی کمپ مقدور است. به آنهائی که تاکنون اجازه ورود به داخل کمپ برای گفتگو با پناهندگان داده شده است، نام آنها و نام نشریهشان در لیست سیاه مقام امنیتی وجود ندارد. در داخل کمپ چند تا از پناهندگان را برای مکالمات کوتاه با خارجیان قبلاً تعلیم دادهاند. چنانچه مقام امنیتی با درخواست ورود یک نفر به داخل کمپ برای انجام مصاحبه موافقت کند، به احتمال خیلی قوی یکی از پناهدگانی که قبلا در این زمینه تعلیم داده شده است، به او معرفی خواهند کرد. شرایط زیست پناهندگان کامبوجی در داخل کمپها بسیار بد است، روحیههایشان بهدلایل زیادی خیلی ضعیف و آسیبپذیر شده است. دائم در حال جدال با مشکلاتی مانند گرسنگی، بیماری، فحشا، مواد مخدر . . . هستند. تعجبآور نیست که تحت چنین شرایطی برخی از آنها برای دسترسی به اندک مزایا خود را تسلیم درخواستهای نامشروع مقامات امنیتی کمپها کنند.»
کانال تلویزیون CBS آمریکا در ۲۹ ژانویه و روزنامه واشنگتن پست مورخ ۸ آوریل ۱۹۷۷ به نقل از یک پناهنده کامبوجی به نام Chow Try که ادعای مشاهده از نزدیک به یکی از جنایتهای خمر سرخ را داشت، با آب و تاپ تمام به گوش مردم رساندند. به ظاهر این پناهنده ادعا کرده بود که از فاصله بسیار نزدیک شاهد کشته شدن پنج دانشجوی کامبوجی به وسیله سربازان خمر سرخ بوده است؛ «من شخصا از فاصله نزدیک شاهد بودم که چگونه سربازان خمر سرخ با ضربههای مشت و لگد پنج دانشجو را در مقابل من و دیگران کشتند.» همین پناهنده در مصاحبهای دیگر در اکتبر ۱۹۷۷ همان سال با پاتریس دمبر از نشریه لوموند ۱۰۱ در رابطه با واقعه کشته شدن دانشجویان اظهار داشت: «من شخصا هرگز شاهد عینی کشته شدن کسی به وسیله نیروهای خمر سرخ نبودهام. من آن خبر را به صورت شایعه از دیگران شنیدم.»
Pin Vathai پناهنده دیگری است از کامبوج ساکن نیویورک از سازمان راستگرا. «شورای امنیت امریکا» پس از تماسهای ممتد با او، او را در نشستی که به ابتکار این سازمان برقرار شده بود، شرکت میدهند. مجری برنامه او را به عنوان یک مهندس عالیرتبه و یک مقام برجسته سابق در رژیم خمر سرخ به حضار و خبرنگاران معرفی میکند، ظاهرا مضمون صحبتهای او در رابطه با ماهیت و عملکرد رژیم خمر سرخ بسیار تکان دهنده بود. او صریحا اعلام کرد که رژیم خمر سرخ مردم کامبوج را تا سرحد آدمخواری نزول داده است.
نشریه Battel Line ارگان یک سازمان راستگرا به نام «اتحادیه محافظهکاران امریکا» در شماره ۲۰ ژانویه ۱۹۷۸ به نقل از همین پناهنده نوشت. «معلمی را به اتهام خوردن جسد مرده خواهرش بازداشت کردند. برای عبرت دیگران معلم را با ضربههای ممتد مشت و لگد در مقابل نگاههای بهت زده مردم به طور فجیع کشتند.» او هم چنین ادعا نمود که شخصا شاهد یک صحنه آدمخواری در یکی از بیمارستانهای پنوم پن بوده است. اظهارات هیجانانگیز و جنجالآفرین این به اصطلاح پناهنده کامبوجی باعث شد تا رسانههای تصویری خیلی سریع برای مصاحبه به سراغ او بروند. در واقع اساس اطلاعات خبرگزاریها و مقامات دولتی غرب در رابطه با وقایع کامبوج برمبنای ادعاهای جنجالبرانگیز این نوع افراد بوده است. در ارتباط با این پناهنده خاص Pin Yathai که اظهاراتاش توجه و حیرت بسیاری از مردم اهل قلم را برانگیخته بود. روزنامه لوموند مورخ هفتم و هشتم سپتامبر ۱۹۷۷ نامهای از یک پناهنده کامبوجی دریافت داشت. نویسنده نامه از اطلاعاتاش که مربوط به هویت واقعی شخص Pin Yathai میشد، توضیحاتی داده بود. لوموند مختصری از متن نامه او را منتشر میکند. نویسنده این شخص را متهم به یک عضو مهم از سازمانی به نام «کمیته مخصوص» در دولت لون نل کرده بود. فعالیتهای این کمیته را به عملیات ضدجاسوسی، ترورهای سیاسی افراد، تجارت مواد مخدر . . . ذکر کرده بود. علاوه بر آن تأمین کننده بودجه «کمیته مخصوص» را سازمان «سیا» آمریکا معرفی کرده بود. در همین رابطه لوموند در ۲۵ اکتبر همان سال نوشت، «سازمان «سیا» مجبور شد که کمپ مخفی تعلیمات نظامی ضدچریکی خود را در لائوس ببندد. به دلایل آن که مقامات امنیتی لائوس یکی از افسران رتبه بالا کامبوج را در این کمپ به نام Pin Yathai که از همکاران نزدیک برادر لون نل نخست وزیر کامبوج بود، به اتهام شرکت در قاچاق مواد هروئین بازداشت کرده بودند.»
Francors Ponchaud یک کشیش مشهور فرانسوی است. در ضمن او یک کامبوجشناس معتبر به شمار میرود و بهمدت ده سال مقیم کامبوج بوده است. به اعتقام نوام چامسکی «اطلاعات و تحقیقات این کشیش فرانسوی درباره تاریخ و دوران بعد از جنگ کامبوج خیلی جامعتر و معتبرتر از تحقیقات دیگران تاکنون بوده است.» این کشیش فرانسوی درباره یک پناهنده ویتنامی در کامبوج که ناچار شد برای فرار از کامبوج به مدت دو ماه پیادهروی کند تا خود را به تایلند برساند، نوشت: «این شخص یک مهندس زبده سطح بالا در رشته راه و ساختمان است. علاوه بر زبان مادریاش به زبانهای فرانسوی، انگلیسی، تایلندی، لائوس و خمر کاملاً مسلط است. این شخص به علت تسلط کاملاش به لهجه و زبانهای محلی خمر و اطلاعات وسیعاش درباره کشور کامبوج هرکسی که در کامبوج سفر میکرد مردم بومی او را از خود میپنداشتند. هرکس با داشتن چنین سابقهای میتوانست کاندید مناسبی برای مصاحبه درباره مسائل و وقایع کامبوج برای رسانههای غرب باشد. اما همان طور که انتظار میرفت، رسانههای امریکا او را به علت محتوی مصاحبهاش در ژانویه ۱۹۷۸ با روزنامه تایمز لندن کاملا چشمپوشی کردند.» او تعریف میکند: «وقتی که از کامبوج بعد از یک پیاده روی طولانی وارد تایلند شدم، در همه جا بحث و گفتگو درباره کشتارهای همگانی مردم کامبوج بود. شنیدن و باور کردن این نوع شایعات برایم سخت و مشکل بود. چون من در طول دو ماه پیاده روی در یک مسیر طولانی نشانهای از کشتن یا قتلعام مردم روبرو نشدم. در مسیرم هنگام فرار با خیلی از مردم بومی گفتگو داشتم. از هیچ کس درباره کشته شدنهای فردی یا دستجمعی مردم به وسیله افراد رژیم خمر سرخ چیزی نشنیدم. قبول کردن اخبار مربوط به کشتار عمومی مردم کامبوج برای من خیلی مشکل بود.» در این راستا حتی کامبوج شناسان وابسته به وزارت خارجه آمریکا در گزارشهای محرمانهشان برای مقامات ارشد این وزارتخانه معتقد بودند که کشتارهای در دوران حکومت خمر سرخ به صورت پراکنده و محلی بوده است. کشتار مردم یک امر عامرانه و براساس تصمیم و برنامه دولت مرکزی نبوده است. در ماه آوریل ۱۹۷۸ «کمیته رسیدگی به وقایع کامبوج در شهر اسلو پایتخت نروژ نشستی داشت. یکی از شاهدین در این نشست، پناهنده مهمی بود از کامبوج به نام Lin Pechkuno. او در پاسخ به نقش حقوق بشر و کشتار مردم به اعضاء کمیته اظهار داشت: «من هرگز از مقامات مهم دولت خمر سرخ نشنیدم که حذف فیزیکی قشر مرفه و غیرمرفه جامعه کامبوج در دستور کار دولت باشد. به اعقتاد من رژیم خمر سرخ هرگز معتقد به شیوهای قهرآمیز برای حل طبقاتی درون جامعه کامبوج نبوده است. رهبری خمر سرخ معتقد بود که حل یا کاهش اختلاف وسیع طبقاتی یک امر تدریجی و به طور چند مرحلهای باید اجراء شود.» این پناهنده در ادامه شهادتاش اضافه کرد «خود من هرگز شاهد اعدام یا کشته شدن کسی به وسیله افراد خمر سرخ نبودم. وقتی که پس از پیروزی خمر سرخ وارد شهر پنوم پن پایتخت کامبوج شدم، تعدادی جنازه به طور پراکنده در سطح خیابانهای شهر مشاهده کردم. اما چون روی همه آنها با پوششی پوشانده شده بود، مشکل بود که تشخیص داد که آیا کشتهشدگان نظامی یا غیرنظامی هستند.» این پناهنده در پایان شهادتاش صریحا اعلام کرد که انگیزه اصلی فرارش از کامبوج احساس عدم آزاد بودن در کامبوج بوده است.
اخبار کشتارهای دستجمعی در کامبوج هر روز خبر داغ رسانههای بزرگ امریکا و برخی از کشورهای اروپائی بوده است. بعضی از نمایندگان رسانهها گهگاه هنگام گفتگو یا مصاحبههای خود با پناهندگان در داخل کمپ تایلند متوجه شدند که توصیف پناهندگان از وقایع کامبوج علیرغم کنترل از سوی مقامات امنیتی کمپ خالی از تناقض نیست.
«ادامه دارد»