به کودکان “حوله” و جنبشهای همقسم ما
این آواز تُرش کرده است
غم، تُرش کرده است
برکت برای زمین
بی کاست و بی کم
تُرش کرده است؛
عبور
و مرگهای چشمدارِ شما
که میریزد روی هم
بدناش را دیدنیتر میکند…
امشب این آهِ لعنتی کدام گوشه است و من کدام گوشه؟
آوازهای یک طرَفه
در هوای تکراری
به گوش میرسد
و گوش
کنار کشیده میشود از گوش کردن.
گناهِ خُرد شدهی من!
دلم از تو پُر است
و لحظهای که تحمل شَویم
نزدیکتر میشود…
دلم برای قصهای تنگ است
که گفتناش از همه چیز ممنوعتر بود
و خواندناش از همه چیز آرامتر
دلم برای آرام آرام همه چیز شدن تنگ است
برای آرام آرام همه چیز شدن.
خاک بر سَرِ من و
هَوی و
حوّا
که هر چه شدیم
عاشقانه بود.
از بس که خندیدیم و شکل نداشت
از بس که هوا خوردیم و شکل نداشت
از بس مُردیم و شکل
نداشت.
گناهِ خُرد شدهی من!
اینجا انقلاب است
اینجا با خیابان نسبتی ندارد؛
در گوشهای بزرگ
صدای طبل نمیپیچد
هوا کمترین حدّ تحمل است
و غصهها هم دل دارند دل دارند
و من که مثل غروب از کنار تو رد میشوم
به خانه میروم
در گذشتههای سپید سپید…
کلافهام از کلافهای سَر در گُم
کلافهام از کلافهای سَر در گُم؛
ترازو به احترام چه کسی ترازو شده است؟
و آب به احترام چه کسی آب
گناهِ خُرد شدهی من!؟
مه و ژوئن ۲۰۱۲
ویرایش نهایی: ۳ ژوئن ۲۰۱۲
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
سپیده جدیری؛ شاعر، مترجم، روزنامهنگار و بنیانگذار جایزهی شعر زنان ایران (خورشید) است. نخستین کتابش، مجموعه شعر «خوابِ دختر دوزیست» است. دومین مجموعه از اشعار جدیری با عنوان «صورتی مایل به خون من» به چاپ رسید و «دختر خوبی که شاعر است» مجموعه شعر دیگر اوست. تازهترین کتاب منتشر شدهاش در ایران مجموعه شعر«وغیره . . .» است.
از سپیده جدیری همچنین مجموعهی «منطقی» که داستانهای کوتاه او را در بر میگیرد به چاپ رسیده است. او دو ترجمه از اشعار ادگار آلن پو و خورخه لوئیس بورخس را نیز زیرچاپ بردهاست.