بگذار کودکان ما در خیابانها بخوابند
یادداشتی بر قانون حمایت از کودکان بیسرپرست
حالا دیگر این سرزمین قانون جامع حمایت از کودکان بیسرپرست دارد، قانون منحصر به فردی که با قوانین تمامی عالم فرق میکند. طبق ماده ۲۷ این قانون، پدرخواندههای کودکان ما میتوانند در محضر یک دادگاه عادل حاضر شده و تقاضای ازدواج با دخترخوانده خود را تقدیم قاضی عادل دادگاه بکنند و سپس بهعنوان شوهر با دختر سابق خود به بستر رفته و با او همخوابه شوند و مادر دختر هم البته نقش مادری خود را به نقش هوو بودگی تغییر خواهد داد. البته زنها از این امکان که پسرخوانده خود را به چشم شوهر نگاه کنند، کمتر برخوردار هستند چون اگر متأهل باشند امکان ازدواج با پسرخوانده خود را از دست خواهند داد.
با قانون جدید، سرزمین ایران اولین کشوری است که به مردهای خود حق میدهد کودکی را در خانه خود بزرگ کنند و پس از آن که از بزرگ شدن، یا بزرگ بودن اندام او خوب مطمئن شدند، به بستر او بروند.
و حالا آن کودکان رهاشده در خیابانهای تمامی دنیا خوشحال خواهند شد که در سرزمینی به دنیا نیامدهاند که قاضیهای دادگاه آن قرار است پذیرای مردهایی باشند که برای تعدی خود به فرزندان بیپدر و مادر آن سرزمین دنبال حکم قانونی میگردند. آن کودکان رها شده در خیابان، خوشحال خواهند بود که حداقل در جایی زندگی میکنند که ملت آن هنوز شرافت خود را حفظ کردهاند، هرچند قوانین آن، بهقدری بزرگ نبوده که به فکر کودکان خیابانش باشد.
با این مقدمه پرسشی که پیش میآید این است که چه کس و یا کسانی و برای رسیدن به چه هدفی و یا حل کردن چه معضلی ما همه ملت ایران را به راه رفتن روی چنین طناب باریکی مجبور کرده است.
جناب آقای اله یار ملک شاهی! که گویا جزو معدود مردهای مجلس شورای اسلامی بودهای که به منظر اجتماعی و عاطفی این قانون پرداختهای و ابراز مخالفت هم کردهای، این فقط ابعاد اجتماعی و عاطفی نیست که باید مطرح شود جناب رییس، شرافت و عزت انسانی تمام ساکنان این سرزمین است که حالا مورد پرسش قرار میگیرد. آیا متوجه شدهاید که در زمان ریاست شما در کمیسیون قضائی حقوقی مجلس شورای اسلامی، خدمت شرافتمندانه جدیدی به خدمات قضات ما اضافهشده که در دنیا بینظیر است و آن اعطای کودکان بیسرپرست و یتیم یک سرزمین به مردهایی است که با تأمین نان و مسکن آن کودکان به همخوابگی با آنها اندیشیدهاند تا برسند به این که بیهیچ ابایی در محضر قضات عادل حاضر شوند تا مجوز آن را هم بگیرند. شما قانونی به تصویب رساندهای که طی آن ما قرار است کودک بد سرپرست خودمان و دختر نوجوان ۱۳-۱۶ ساله این سرزمین را از دست سرپرستان بد آنها بگیریم و او را به خانهای بکوچانیم که در آن این امکان وجود دارد که او هم بستر پدر خود و هووی مادر خود باشد. [۱]
جناب آقای همایون هاشمی که ریاست سازمان بهزیستی این مرزوبوم را به عهده داری، از مصاحبه شما با خبرگزاریها به نظر میرسد که شما بسیار هم خوشحال هستید که این اتفاقات قانونی مهم در زمان ریاست شما به وقوع میپیوندد که در آن برخلاف قانون سال ۱۳۵۳، مس اله مهمی مثل امکان ازدواج پدر با فرزندخوانده برای مردم این مرزوبوم روشن و مبرهن میشود چه خوب که حالا همه مددکاران سازمان ما از این ابهام در آمدهاند. جناب رییس این قانون ظاهراً خیلی هم به نفع شما و مدیریت زیرمجموعه شما خواهد بود چون دیگر لازم نیست به ارزیابی خطر آزار جنسی کودکان در خانه جدید آنها بپردازید؛ بهویژه این که سن فرزندخواندگی به ۱۶ سالگی هم افزایش پیدا کرده است و نوجوانی که مسئولیت نگهداری او به شما سپردهشده، به خوبی و خوشی به منزل پدر/همسر آینده خود خواهد کوچید. ما بهعنوان شهروندان این کشور بر شرف چنین ادارهای درود میفرستیم که قرار است جای خالی خانواده را برای کودکان ما پر کند. [۲] رهایشان کنید، ما ملت شریفی هستیم، بودهایم؛ بگذار کودکان بیپدر و بیمادر ما در خیابانها بخوابند، بگذار بیپدر و بیمادر بمانند، بگذار ما همهچیز را از آنها دریغ کنیم حتی سقف اداره بهزیستی را تا نگذاریم که در کودکی به آغوش مردهایی سپرده شوند که در زیر سایه قوانین بزرگ، میتوانند نقشههای بلند برای آنها بکشند. من این نوشته را خطاب به سرزمینی مینویسم که پس از اجرای ماده ۲۷ قانون حمایت از کودکان بیسرپرستش احساس میکنم دیگر هیچ حرفی برای او نخواهم داشت.
آقای روحانی، رییسجمهور ملت شریف ایران! ای ناجی که با کلید جادویی شما یک باره دری از قوه مجریه به قوه قضاییه باز شد و همه آن مرزهای نامریی که گفته میشد اصولاً بین دو قوه کشیده شده، کلاً برداشته شد و پس از آن تعدادی از زندانیها به طور شگفتانگیزی آزاد شدند. حالا آن کلید شما کجاست؟ گویا آن کلید جای دیگری مشغول است آقای رییسجمهور، جاهای مهم تر دیگر؛ اما ما بسیار هم حواسمان هست که تاریخی در این سرزمین در حال رقم خوردن است و آن تاریخ قانونی شدن هم بستری مردها با کودکان بیپدر و بیمادر این سرزمین است. کودکان بیپدر و بیمادری که شما باید از طرف همه مردم ایران سرپرست آنها باشید، چون دولت این سرزمین هستید؛ چون نمایندگی این نهاد بزرگ و فراگیر با شماست؛ و حالا اگر به وظایف دیگر میرسید نمیتوانید وظیفه اصلی خود را فراموش کنید که آن حفظ شرافت انسانی زنان و مردان این سرزمین است.*
[مدرسه فمینیستی]
پی نوشت:
* نویسنده تقاضا دارد افرادی که نسبت به تصویب این قانون اعتراض دارند، اعتراض خود را به طور علنی با نوشتن حتی یک خط و یا از طریق تماس با دفتر ریاست جمهوری بیان کنند، چون اگر یکایک ما اقدامی انجام ندهیم این قانون به مرحله اجرا خواهد رسید.
۱- رئیس کمیسیون قضائی مجلس در گفتگو با آریا: ازدواج پدر با فرزندخوانده از نظر عاطفی قابلهضم نیست، خبرگزاری آریا, کد خبر: ۲۰۱۳۱۰۰۶۱۲۵۶۱۸۹۲۲، تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۹۲: دسترسی در:
http://www.aryanews.com/News.aspx?code=20131006125618922&svc=46
۲- اشاره به مطلب: میزگرد چالشی ایسنا در مورد «ازدواج سرپرست با فرزندخوانده»، هیاهوی وصلتی که هیچکس به آن راضی نیست، کد خبر: ۹۲۰۷۱۷۱۱۰۲۵، تاریخ انتشار: چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۲، دسترسی در:
و نیز خبر زیر:
وقتی دخترخوانده، همسر پدرش میشود! نقل از خبرگزاری مهر، کد خبر: ۶۱۵۶۴۲، تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۳۹۲، دسترسی در:
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید