بیانهی ۱۵ فعال سیاسی و مدنی ایرانی برای تعیین نوع حکومت ایران
به باورِ من نویسندگان این بیانیه به خوبی میدانند که این بیانیه عاملیت اجرایی در حال حاضر را ندارد و آگاهانه این بیانیه را فرموله می کنند تا اتمام حجتِ مردمِ ایران را در رخدادِ دیماهِ ۹۶ رسمیت بخشند. در عین حال با نگاهِ دوربینانه به آن نوع حکومتی که ایران در حال حاضر میخواهد پرداختهاند. این بیانیه همانگونه که تا به حال در شبکههای اجتماعی دیدیم، بسیار بحث برانگیز بوده است حول محور حکومتِ آینده و چگونگی به دست آوردن آن. و این یکی از موفقیتهاست تا بینشهای گوناگون را گرد محورهای مشترک به چالش بکشاند.
این بیانیه اگر بتواند به زبانهای زندهی دنیا ترجمه شود و به رسانههای معتبر ارسال شود، مردم دنیا را نیز درگیر خواهد کرد و آلترناتیوِ نیروهای اپوزیسیون را در قبال پروپاگاندای رژیم به آنها نشان خواهد داد. بدین ترتیب مسئولیت هرگونه حرکتِ دیگری را متوجه این رژیم خواهد ساخت.
نکاتِ قابل توجه این بیانیه:
- برای اولین بار چند فعالِ سیاسی و اجتماعی از میان روشنفکران و هنرمندانِ ما حولِ وجوه مشترک با هدفِ ایجاد یک حکومتِ دموکراتیکِ سکولارِ پارلمانی گردهم آمدند. این اتفاق نشانگرِ رشدِ سیاسیِ جامعهی ماست و یکی از ممکنهایی که رخدادِ دیماهِ ۹۶ در پیش جامعه گذاشت.
- ترکیب نویسندگان (در ایران، در خارج، زن، مرد، مسن، جوان، هنرمند، جامعه شناس، وکیل، فعالِ اجتماعی، پژوهشگر) نمایانگر شرکت اقشار مختلف است و از کسانی متشکل شده است که دانشِ و تجربهی کافی برای انتخاب داشتهاند.
این البته به معنای ندیدن نیروهای دموکراتِ بیشمارِ ایرانی در داخل و خارج ایران نیست. قابلِ فهم است که به طور قطع امکان تماسگیری در فاصلهی کوتاه مدت و همچنین رسیدن به یک جمعبندی برای ایجادِ یک حرکت فوری، همین تعداد را در این مرحله کفایت میکند. در هر صورت این کار میبایست توسطِ عدهای آغاز میشد.
- خارج از عقایدِ فردیِ افراد، وجوه مشترکی را مطرح کرده است که در این مقطع از شرایطِ اجتماعی میتواند اساس تشکیلِ یک حکومتِ دموکراتیک باشد. یک دمکراسی سکولار پارلمانی مبتنى بر آرای آزاد مردم، رعایت کامل حقوق بشر و رفع همهی تبعیضهاى نهادینه به خصوص برابرى کامل زنان، قومیتها، ادیان و مذاهب در همه زمینههاى فرهنگى، اجتماعى، سیاسی و اقتصادى.
- این بیانیه حرکتی است مبتکرانه که امکانِ گردهمآییِ همهی نمایندگان مردم و امکان ایجاد تشکلهایی برای حرکتهای گوناگون را بوجود میآورد و راه را باز میکند برای اعتلاء جنبش، برای اتصال و هماهنگیِ حرکتها و هم نشانهی درکِ به موقعِ نویسندگان این بیانیه هست در پاسخ به حماسههای قهرمانانه و تعیینکنندهی مردمِ ما در ایران که حرف آخرِ خود را به مردمِ ایران، به دنیا و بخصوص به رژیمِ حاکم زدند.
- این بیانیه بهخوبی نشان داده است که از این رژیم انتظار ندارد و از آن نمی خواهد که چنین رفراندومی را به راه اندازد و خواهان نظارتِ کاملِ سازمان ملل است.
به طور قطع نویسندگان بیانیه میدانند که حکومتِ اسلامی برای اینکه بخواهد پای این رفراندوم برود باید کل قانونِ اساسی را زیر پا بگذارد و این یعنی پایان حکومت ملایان و دین اسلام بر ایران که به طور قطع آقایان حکمروا خواهان این امر نیستند. آقای روحانی در سخنرانی ۲۲ بهمن خود گفتند که همهپرسی برای حل اختلاف خواهد بود؛ و در عین حال فرمودند که هرکس قانونِ اساسی را بپذیرد انقلابی محسوب میشود. همین یعنی که صحبت از تغییر اساسی امکان ندارد و فقط در چهارچوبِ این قانون است که همهپرسی میتواند صورت بگیرد.
نویسندگان به خوبی میدانند که برای تحقق چنین امری آزادیهای بیان و تجمعات و مطبوعات و احزاب میبایست از قبل تضمین شده باشد که امکانِ آن در شرایطِ امروز ایران یک توهم است. این بیانیه مسئلهی دموکراسی سکولارِ پارلمانی را در میان مردم گسترش میدهد، آن را به گفتمانی ضروری تبدیل میکند تا بهتدریج به یک خرد جمعی تبدیل شود. یعنی که با فرموله کردن اعتراضاتِ اخیر مردمی حکومتِ آینده را مشخص مینماید. فرمولهایی که تمامِ مردم را دربر میگیرد، مواد پیشنویس قانون اساسی را مشخص میکند، و تشکیلدهندگان حکومتِ آینده را معین میسازد، چون رهنمودیاست برای اعتراضاتِ مدنیِ آینده.
متن نامهای که ۱۵ پانزده فعال سیاسی و مدنی ایرانی نوشتهاند به نقل از ایران گلوبال در زیر میخوانید:
پانزده فعال سیاسی و مدنی ایرانی طی بیانیهای جهت تعیین نوع حکومت ایران، خواهان برگزاری رفراندوم تحت نظارت سازمان ملل متحد شدند
نامه پانزده فعال سیاسی، مدافع حقوق بشر و سینماگر داخل و خارج ایران:
رفراندوم تحت نظارت سازمان ملل، راه گذار مسالمتآمیز از جمهوری اسلامی به یک دمکراسی سکولار پارلمانی
قریب چهاردهه از تاسیس جمهوری اسلامی مىگذرد؛ حکومتی که سودای اسلامی کردن، جایی برای جمهوریت آن باقی نگذاشته است. در این ۴۰ سال نه تنها از رنج و آلام اقشار مختلف کاسته نشده، بلکه با ایجاد زندگی دوگانه و تشویق مداوم تظاهر به دینداری، در عمل، زندگی مردم دستخوش بحرانها و رنجهای متعددی شده است. مسوولان امر به علت جهالت و ناکارآمدی ساختاری و فساد نهادینه، از حل مشکلات زندگی روزمره و عادی جامعه عاجزند. تبعیض، فساد و اختلاسهای نجومی بیداد میکند. محتواى بسیاری از قوانین ظالمانه، مولد تبعیض و مروج خشونت است. قوه قضاییه به جای اجرای عدالت و همین قوانین ناقص، مجری منویات سیاسی زمامداران شده است. افراد مختلف از زنان، وکلا، روزنامهنگاران، معلمان، دانشجویان، کارگران و کنشگران سیاسی و اجتماعی به اتهام انتقاد از مسوولان، روشنگری افکار عمومی، دعوت دولتمردان به جدایی نهاد دین از حکومت، و درخواست لغو حجاب اجباریِ زنان، تحت آزارهای مداوم قرار گرفته و بازداشت و با احکام سنگین روانه زندان شدهاند.
مجموعه تجربیات ۴۰ساله، حاکی از اصلاحناپذیری نظام جمهوری اسلامی ایران است؛ چرا که این نظام با پناه گرفتن در پشت مفاهیم الهی، استفاده ابزاری از دین، پیشه کردن دروغ و تزویر و عدم شفافیت، به هیچ گرفتن افکار عمومی، پشت پا زدن به حکومت قانون و موازین حقوق بشر، نقض نهادینه آزادی و حقوق ملت، ناتوانی مفرط از حل بحرانهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، و انسداد کلیه روشهای نظارت قانونی و اصلاح مسالمتآمیزِ امور، به مانع اصلی پیشرفت و رهایی ملت ایران تبدیل شده است.
به عقیده امضاکنندگان این بیانیه، راهکار برونرفت از این مشکلات بنیادین، گذار مسالمتآمیز از نظام جمهورى اسلامى به یک دموکراسى سکولار پارلمانى مبتنى بر آرای آزاد مردم، رعایت کامل حقوق بشر و رفع همه تبعیضهاى نهادینه به خصوص برابرى کامل زنان، قومیتها، ادیان و مذاهب در همه زمینههاى فرهنگى، اجتماعى، سیاسی و اقتصادى است.
ما امضاکنندگان این بیانیه، با تکیه بر حق تعیین سرنوشت ملتها، خواهان برگزاری رفراندوم، جهت تعیین نوع حکومت تحت نظارت سازمان ملل متحد هستیم تا ملت ایران بتواند با تعیین نحوه حکومت مطلوب، خود مسوولیت سرنوشتش را بر عهده بگیرد و برای رفع بحرانهای موجود، تلاشی موثر و همگانی به عمل آورد.
امضاءکنندگان:
نسرین ستوده (وکیل مدافع حقوق بشر – ایران)
شیرین عبادی (وکیل مدافع حقوق بشر – انگلستان)
نرگس محمدی (فعال مدافع حقوق بشر – زندان اوین)
پیام اخوان (وکیل بینالمللی حقوق بشر – کانادا)
جعفر پناهی (کارگردان و فیلمساز – ایران)
محسن سازگارا (فعال سیاسی – امریکا)
محمد سیفزاده (وکیل مدافع حقوق بشر – ایران)
حسن شریعتمداری (فعال سیاسی – آلمان)
حشمتالله طبرزدی (فعال سیاسی – ایران)
ابوالفضل قدیانی (فعال سیاسی – ایران)
محسن کدیور (فعال و نویسنده مخالف – امریکا)
کاظم کردوانی (جامعهشناس و پژوهشگر – آلمان)
محسن مخملباف (کارگردان و فیلمساز – انگلستان)
محمد ملکی (فعال سیاسی – تهران)
محمد نوریزاد (فعال سیاسی – فیلمساز – تهران)
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
مهین میلانی: روزنامهنگار آزاد، نویسنده، مترجم، عکاس، گرافیست و فارغالتحصیل روزنامهنگاری و جامعهشناسی از تهران و پاریس است. در ایران با روزنامههای آدینه و دنیای سخن، جامعهی سالم، ادبیات اقلیت، شرق، و…فعالیت داشته است. در فرانسه با روزنامههای فرانسوار و لوپوان. در کانادا با نشریات لووار، جرجیا استریت، کامان گرانت، نورت شور، میراکل، شهروند بیسی، رادیو زمانه و بسیاری نشریات دیگر.
کتاب “کنسرت در پایان زمستان” از اسماعیل کاداره نویسندهای که بعد در سال ۲۰۰۵ برندهی ادبی “من بوکر پرایز” شد را از زبان فرانسه به فارسی در ایران ترجمه کرد و نشر مرکز آن را به چاپ رساند. صدها مقاله، گزارش، نقد ادبی و ترجمه به زبانهای فارسی، انگلیسی و فرانسه به چاپ رسانده است. با مجامع ادبی کانادایی و ایرانی در کانادا فعالیت های زیاد داشته و بارها برای داستان خوانی و شعر خوانی توسط آنها دعوت شده است. در سال ۲۰۰۴ به عنوان مدیر هنری فستیوال قصه خوانی ونکوور استخدام شد و چندین سال در فستیوالهای فیلم و جاز این شهر سمتهایی در بخش مطبوعات داشته است. در اولین فستیوال فیلم به زبان فارسی در ونکوور به عنوان یکی از قضات در داوری فیلمها شرکت داشت.
مهین میلانی کتاب “تهران کوه کمر شکن ” را در سال ۲۰۰۵ آغاز به نگارش کرد. نگارش آن متوقف شد تا سال ۲۰۰۹ و در سال ۲۰۱۰ اولین بار به چاپ رسید. این کتاب از طریق آن لاین به فروش میرود. به تازگی نشر زریاب افغانستان کتاب ” تهران کوه کمر شکن ” را منتشر ساخته است. مهین میلانی هم اکنون چندین مجموعهی داستان کوتاه، شعر و رمان در دست انتشار دارد.
عکاسی و گرافیک دو رشته ایست که بخشی از تحصیلات و فعالیت های حرفه ای مهین میلانی را به خود مشغول داشته و با نشریات گوناگون به عنوان طراح گرافیست و دیجیتال آرتیست و عکاس همکاری داشته است.
http://milanimahin.blogspot.ca/
http://vancouverbidar.blogspot.ca/
[email protected]