تاثیر پیروزی لیبرال ها در روابط بین ایران و کانادا
نتایج انتخابات پارلمانی کانادا در روز دوشنبه ۱۹ اکتبر نشان می دهد که حزب لیبرال به رهبری “جاستین ترودو” توانسته است با کسب یک پیروزی بالاتر از حد انتظار به حاکمیت ده ساله محافظه کاران به رهبری “استفان هارپر” پایان دهد. نتایج رسمی و کامل این انتخابات نشان میدهد لیبرال ها موفق به کسب ۱۸۴ کرسی شده اند و توانسته اند از مرز ۱۷۰ کرسی لازم جهت تشکیل دولت تک حزبی عبور کنند. از طرف دیگر همین نتایج نشان میدهد که حزب محافظه کار تنها توانسته است ۹۹ کرسی، حزب چپ میانه “دمکراتیک نو” نیز موفق به کسب ۴۴ کرسی پارلمانی و حزب بلاک کبکوا ۱۰ کرسی و حزب سبزها نیز ۱ کرسی را از آن خود کرده است. در بین نمایندگان پارلمانی راه یافته از حزب لیبرال به مجلس عوام این کشور نام دو ایرانی به نام های “علی احساسی و مجید جوهری” و یک زن افغان “مریم منصف” نیز به چشم می خورد که این می تواند یک موفقیت بزرگ برای اقلیت ایرانی – افغانی در عرصه سیاسی – اجتماعی کانادا تلقی شود. این نتایج به خوبی نشان می دهد که حزب نخست وزیر هارپر یک شکست بسیار سخت را متحمل شده است و از این پس جناح لیبرال و میانه رو، قدرت در این کشور را به دست خواهد گرفت. آقای هارپر را می توان بازمانده یی از دوران یکه تازی محافظه کاران و نئوکان های آمریکای شمالی دانست که هنوز پرچمدار میراث شوم “بوش پسر” در واشینگتن را نمایندگی می کرد. وی تصویر خاکستری دورانی در آمریکای شمالی و عرصه بین المللی بود که تاریخ مصرف آن با شکست سیاست های تجاوزکارانه نوامپریالیستی در مناطق در حال توسعه و بحرانی خاورمیانه به سر آمده بود. سیاستهای ریاضتی و به شدت محافظهکارانه هارپر در عرصه داخلی که بر محور مهاجرستیزی در حوزه اجتماعی سازماندهی شده بود، در وضعیت جدید موجب انطباق منافع طبقات کارگری، فرودستان شهری، طبقه متوسط و بخش عظیم شهروندان کانادایی با اصلیت مهاجر گردید که به عکس فضای بی انگیزه معمول در انتخابات و عرصه سیاسی این کشور این بار سبب ایجاد یک انگیزه و موج “سلبی” جهت تغییر وضعیت موجود گردید. چنانچه این شور و اشتیاق تازه در بین مهاجران تبعه کانادا برای حضور در پای صندوق های رای به خصوص در بین اقلیت کاناداییان ایرانی تبار در روزهای منتهی به انتخابات آن چنان چشمگیر بود که هر سه حزب اصلی برای جلب رای آنان کاندیدای ایرانی تبار را در لیست خود قرار داده بودند که با پیروزی دو تن از آنان در این انتخابات از این پس می توان شاهد تاثیرگذاری این بخش از جمعیت بر فضای سیاسی کانادا بود.
به عکس تصور بسیاری از تحلیلگران سیاسی، با توجه به وضعیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کانادا پیروزی حزب لیبرال تاثیر بسیار ملموس و دگرگون کننده یی در سیاست های کلان و راهبردی این کشور نخواهد داشت و تنها می توان انتظار رفرم های سطحی در حوزه داخلی و تجدیدنظر در برخی سطوح سیاست خارجی این کشور را داشت. شاید بیشترین تاثیر این انتخابات و نتایج آن را بشود در حوزه سیاست خارجی مشاهده کرد چرا که سیاست های به شدت محافظه کارانه هارپر این کشور را در طول ۹ سال گذشته به یک ساختار انعطاف ناپذیر و در بیشتر مواقع ایستاده در “سوی بد” میدان تحولات شتابنده بین المللی، تبدیل کرده بود. این سیاست غیرمنعطف که شکست خود را در طی سال های اخیر در تمامی کشورهای آمریکایی – اروپایی نشان داده است به واسطه همین انزوای سرزمینی کانادا هنوز توانسته بود سخت جانی خود را حفظ کرده و به حیات خود ادامه دهد، اما انتخابات ۱۹ اکتبر نشان داد که مردم این کشور دیگر این قفس طلایی را تحمل نمی کنند. جاستین ترودو در شرایطی زمام قدرت را در دست می گیرد و به عنوان نخست وزیر از این پس کانادای پهناور با جمعیت کم و قدرت اقتصادی بزرگ را هدایت خواهد کرد که بسیاری انتظار دارند این کشور نقش سازنده تری در تحولات بین المللی ایفاء کند. این انتخابات به همان اندازه که برای دمکرات های واشینگتن و لیبرال های اروپایی با اهمیت تلقی شده و مورد استقبال قرار می گیرد، برای سیاست خارجی ایران که در طول دوران زمامداری هارپر مواجهه با قطع رابطه و تنش سیاسی شده بود نیز از اهمیت ویژه یی برخوردار می باشد. همین اندازه که کانادا از محدود کشورهایی بود که بعد از توافق هسته یی ایران با گروه ۱+۵ به خلاف همراهی اکثریت مطلق هژمون های بین المللی، از این مصالحه استقبال نکرده و حتی تلویحا هنوز بر طبل مخالفت می کوبید، به خوبی گویای آن است که رهبران جدید این کشور می توانند با تجدیدنظر در سیاست خارجی خود نقش جدید و سازنده تری در تحولات آینده به عهده بگیرند. تنش سیاسی بین ایران و کانادا به خلاف ادعای دولت هارپر بیش از آنچه معطوف به اختلافات حول رعایت حقوق بشر باشد، ناشی از همراهی محافظه کاران این کشور با نئوکان های واشینگتن، محور محافظه کار عربی – ترکی و حمایت های بی قید و شرط از مواضع ماجراجویانه اسرائیل داشت. هر چند که شروع تنش در روابط دو کشور با قتل “زهرا کاظمی” عکاس خبری ایرانی تبار کانادایی که در بازداشتگاه و به احتمال زیاد توسط قاضی مرتضوی و دستیاران بازجوی وی شروع شد، اما این موضوع تنها قطعه کوچکی از پازل سیاست ضدایرانی دولت هارپر بود که بهانه یی شد برای همسویی این کشور با نئوکان های آمریکایی و جناح ارتجاعی منطقه یی در خاورمیانه برای قطع روابط دیپلماتیک بین دو کشور که زیانبران اصلی آن ایرانی های ساکن در کانادا بوده اند. با شروع نخست وزیری ترودو انتظار می رود که روابط کنسولی بین این دو کشور وارد یک مرحله جدید شود که بنا بر گزارشات مستند با استقبال اقلیت کانادایی ایرانی تبار هم روبه رو خواهد شد. به احتمال زیاد تحولات جدید کانادا از چشم وزارت امور خارجه ایران هم دور نخواهد ماند و در طی ماه های آتی می توان انتظار شروع یک فصل جدید در روابط بین دو کشور را داشت که می تواند بسیاری از مشکلات خانواده های مهاجر ایرانی و به خصوص دانشجویان در حال تحصیل در کانادا را به طور نسبی رفع کند. سیاست ایرانی ستیزی استفان هارپر بیش از آنچه در طی این سال ها نظام و دولت تهران را درگیر مشکل کند، موجب بروز معضلات بسیار سختی برای ایرانیان ساکن در این کشور گردید. به همین دلیل وزارت امور خارجه ایران در شرایط جدید می بایست در جهت کسب منافع ملی در روابط دوجانبه و با احساس مسئولیت و تعهد نسبت به مشکلات کنسولی ایرانیان ساکن در کانادا از این فرصت استفاده کرده و با یک سیاست سازنده نسبت به رفع اختلافات دوجانبه توجه بیشتری کند.
۲۸/۷/۹۴
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
اردشیر زارعی قنواتی نویسنده و روزنامهنگار؛ روشنفکر و فعال سیاسی، تحلیلگر سرشناس ایرانی در حوزهی مسایل سیاسی و بینالملل است. از او مقالات فراوانی در نشریات ایران از جمله شرق و اعتماد و سایتهای معتبر خارج از کشور منتشر شدهاست.