خودباوری ـ بخش دهم

حفظ و نگهداری حدود هر یک از دو نفر همانند نیاز به نزدیکی و صمیمیت آن دو، دارای اهمیت می‌باشد.

مفهوم ساده حدود این است که در کجا شما پایان می‌یابید و طرف مقابل در کجا شروع می‌شود. شما هویت خود را با آن دیگری تعریف نمی‌کنید و از همه مهمتر این که شما حس اعتماد به نفس و حاکمیت خود را با سعی در مراقبت، حفظ، تغییر و یا کنترل شخص دیگر به دست نمی‌آورید. هر ارتباط متقابلی که شما بگوئید خود ارزشمندی و حس امنیت خود را با موظف کردن خویش به مراقبت، کنترل، نجات و یا دگرگون کردن شخص دیگری به دست آورید، به واقع ممکن است که حدود خود را از دست بدهید. در این روند، نیازها و احساس‌ها و عواطف خود شما در واقع کنار گذارده شده یا کم بها داده شده‌اند. نشانه‌ی بسیار بارز از دست دادن حدود این است که شما در مورد مشکلات و یا نیازهای شخص دیگر، بیش از خودتان بیندیشید و یا صرف وقت کنید.

نور وود (Robin Norwood) در کتاب پرفروش خود تحت عنوان «زنی که زیاد عشق می‌ورزد (Woman who loves too much)» برای غلبه بر این وابستگی بیش از معمول در روابط نزدیک ده گام زیرین را پیشنهاد می‌کند:

ـ در حالی که به کمک کسی می‌روید، این فکر را که می‌توانید آن را به تنهایی انجام دهید از سر بیرون کنید.

ـ بالاترین اهمیت را برای خودتان قائل شوید، تنها در این صورت می‌توانید روابط متقابل را نیز بیشتر استحکام ببخشید.

ـ یک گروه پشتیبانی جستجو کنید که مشکل پیش آمده را درک کنند.

ـ در آن جا که می‌توانید خواسته خود را رها کنید و به «قدرتی برتر» تکیه کنید، نوعی زندگی معنوی شخصی برای خود به وجود آورید.

ـ بیاموزید که به کنترل و یا اداره کردن و یا «تأمین زندگی» فرد یا افراد دیگری که دوست دارید خاتمه دهید.

ـ بیاموزید به بازی «زندگی دیگری را نجات دادن یا با او غرق شدن» پایان بخشید.

ـ رنج‌ها و مسائل خود را در اعماق وجودتان جستجو و با آن‌ها روبه‌رو شوید.

ـ خود را بارور سازید: برای خودتان یک زندگی بنا کرده و منافع و علایق خودتان را دنبال کنید.

ـ «مغرور» باشید، البته نه به مفهوم ناسالم آن یعنی خودخواه، اما به این گونه که سلامتی، خوبی، آرزوها، کار خودتان، بازی، نقشه‌ها و طر‌ح‌ها و فعالیت‌های‌تان برای شما در رده‌های نخست قرار داشته باشد، و نه در آخر.

ـ آن چه را که آموخته‌اید در اختیار دیگران قرار بدهید.

یک کتاب عالی دیگر که با دقت، وابستگی متقابل بیش از معمول را بررسی و اقداماتی را برای حل این مشکل در آن پیشنهاد کرده، «وابستگی، دیگر نه (Co-Depended-No More)» نوشته «ملودی بیتی (Melody Beathie)» می‌باشد. بعضی از سفارش‌های این خانم نویسنده عبارت است از:

ـ «جدایی» را تمرین کنید. به نگرانی وسواس‌گونه در مورد شخص دیگر پایان بخشید.

ـ نیاز به تحت کنترل داشتن دیگری را رها کنید – به او تا این اندازه احترام گذارید که بدانید او قادر است خود مسئولیت زندگی خود را به عهده گیرد.

ـ از خودتان مراقبت کنید، به این مفهوم که «کارهای ناتمام» مربوط به گذشته خودتان را تمام کنید و بیاموزید کودک آسیب‌پذیر و نیازمند درونی خودتان را پرستاری و نوازش کنید.

ـ ارتباطات خود را بهبود بخشید. بیاموزید آن چه را می‌خواهید بگویید بلی، و آنجا که نمی‌خواهید، بگویید نه.

ـ با خشم خود به خوبی کنار آیید، به خودتان اجازه دهید نسبت به کسانی که دوست دارید احساس خشم نموده و این حقیقت را هنگامی که نیاز دارید به آنان بیان کنید.

ـ به دنبال کشف معنویت باشید: یافتن و برقراری ارتباط با قدرتی برتر.

 

در بهبود حس خود ارزشمندی، اعتماد به نفس نقش تعیین کننده‌ای را داراست. اگر شما قادر نباشید به دیگران بفهمانید چه چیزی می‌خواهید و چه چیزی را نمی‌خواهید، سرانجامی جز احساس فرسودگی، ناامیدی و بیچارگی نخواهید داشت.   حتی اگر شما هیچ کاری جز تمرین رفتار مبتنی بر اعتماد نیز انجام ندهید، همین عملکرد نیز به خودی خود حس اعتماد به نفس شما را افزایش خواهد داد. به نیازهای خود و دیگران با دیده احترام نگریستن نیز سبب می‌شود تا دیگران برای شما احترام ویژه‌ای قائل شوند و لذا بتوانید سریعا بر تمایل آنان به گرفتن امتیاز از شما فائق آیید.

«ادامه دارد»