دو شعر از نرگس دوست
نرگس دوست؛ متولد ۱۳۶۶ است که فعالیتهای ادبی خود را از ۱۵ سالگی شروع کرده و در رشته کارگردانی سینما تحصیل کردهاست.
[clear]
آثار:
مجموعه کتاب های شعر:
“باد گرگ می آید”
“مرگ من دندان لقی می شود”
“همه چیز از دهان این زن شروع شد”
“من چهره گوناگون زنان هستم”
“سودابه که تن نبود”
[clear]
مجموعه های پژوهشی برای نوجوانان:
“آی آدم ها” نیما یوشیج
“خوشه های پروین” پروین اعتصامی
“زمستان است” مهدی اخوان ثالث
[clear]
[clear]
۱
[clear]
امیرعلی
بلندشو
بلندشو
ازگوشت تلخم/ازپوست و استخوانم
نگاه کن
با پوستم به کرگدنی پیر می مانم!
[clear]
تمام سال ها زیر برف
این برف ها را پارو کن
می بینی زیر گلولههای برف
جهان دارد
به شکل علفی سرخ منفجر می شود
در سینهات
در سینهات
در پهلوی چپ ات شیهه می کشد
اسبی بیست ساله
که از تازیانههای باد برگشته!
[clear]
برگرد
در گریههای طولانیام
در گریههایم به علفهای سرخ میرسی
که حواس باد را
پرت می کند روی انگشتانت!
آیا انگشتانت ارهاند!
یا ارهاند انگشتانت!
ساقهای زیادی را بریده ای
بریدهای!
از تمام علفهای سرخ دنیا
روی افسارها پوزه می کشی!
[clear]
بکش این افسار را
و مرگ را به تاخیر بینداز!
که لایه لایه نشان می دهد
صورتت را
با بغضهایی که در گلویت
اسب می شوند!
[clear]
نفس نفس
با سم هایشان
از صخرههای تنت بالا میآیند
بالا
بالا
بالاتر
[clear]
آه تنت به شکل هزار درد
مثل جادهای زیر پای اسبها
اسبهایی که سرخورده برگشتهاند
اسبهای پیر
[clear]
امیر علی
به من بگو
اسب غمگین
چرا اینگونه درهیبت جهان ماندهای/
و پوزه میکشی برگردن مرگ!
[clear]
رسم این نبود
به دنیای سرخ علفی بیایی
که دوستش نداری!
و در صورت جهان بترکی
با زخمهایی
که در تو پخش شده اند!
[clear]
و مدام پا بکوبی
به دره و دشتهایی که هم سطح
شانه هایت/
آه شانههایت از زخم های زیادی برگشته اند!
[clear]
امیر علی
شلاقهایت را پایین تر بیاور
که داغ نعل تو
روی پیشانیم سنگینی میکند.
[clear]
در این غروب
نگرانم/
نگران اسبهایی که در پوست تو دویده اند
نفس بکش اسب سرکش/
جهان دارد
آرام آرام
در چشم های تو تاریک می شود!
و سفیدی اش بالا می آید!
[clear]
[clear]
۲
[clear]
بوسیده اند
ارغوانی پوست نازکت را
لب هایی که از ساوه
با ترک برگشتهاند!
[clear]
نگاه کن
ترکهای سبک !
سنگین!
ترکهای باد آورده را
باد برده
انار در جنون پوست خود
می ترکد!
و من انسانیم
که به شکل طبیعی
جنون نازک پوستی گرفتهام!
با قنات خنکی
که از دهان سرخم
دارد بالا می زند
[clear]
ببین !!
چگونه بند آمده
روی زبان کسی/
که در حریر پوستم
جابجا می شود!
و با صدای شره شره ی آب
در من گیر می کند!
[clear]
گیر کرده انار در سینهی فارسی از شاخههای آویزان
و به دست های تو نمیرسد!
شاخه
شاخه بریدهای/ از این اندام اناری
[clear]
دانه دانه
شکفتهای در بهت ناباور درخت!
و کلافه می کنی باد را
با دهان سرخی؛ که نیمه ی دیگرش
ماه را کامل می کند!
سرگردانیهای باد/ از پوست من بر می گردد
زیر نور تابناک ماه
وخرامان خرامان
درباغی که
رشد کرده در تو / آهاری
روی پوست خود می کشد!
کنار رودی که می گذرد!
رود با تمام شورش خود/
درباغ سربه زیر می شود
و زبان سرخ
زیرتیغ انار جیغ می کشد!
با دهانی که از انارستان برگشته است!
[clear]
- درباره نویسنده:
- تازهترینها:
In touch with the Iranian cultural diaspora.
Shahrgon is an online magazine for Canada’s Iranian cultural diaspora and Persian-speaking languages.
Shahrgon started working in Vancouver, Canada, in 1992 with the publication “Namai Iran” and then in the evolution of “Ayandeh” and “Shahrvand-E Vancouver,” it transformed into Shahrgon.
Shahrgon; The magazine of the Iranian cultural diaspora;
شهرگان مجلهی دیاسپورای ایران فرهنگی در ونکوور کانادا از سال ۱۹۹۲ با نشریهی «نمای ایران» آغاز بهکار کرده و سپس در فرگشتی از «آینده» و «شهروند ونکوور» به شهرگان فراروئید
بی شک نرگس دوست یکی از شاعران خوب روزگار ماست . به امید موفقیت های روزافزون ایشان در عرصه ی هنر و به خصوص شعر و ادبیات